در منابع روایی و تاریخی حداقل سه جریان در مورد ازدواج این بانو وجود دارد. در اینجا به جریانی که معروف‌ترین آنهاست و در بسیاری از منابع روایی و تاریخی مطرح می‌شود، اشاره می‌کنیم:

درباره شهربانو سؤالاتی مطرح است، مانند اینکه آیا زنی به نام شهربانو همسر حضرت بوده است‌؟ و آیا این بانو دخترِیزدگرد، پادشاه ایران بوده و به اسارت مسلمانان درآمده است؟

 

در مورد تاریخ زندگی همسران امام حسین (ع) و اینکه کدام‌یک از آنان در کربلا حضور داشتند و سایر ویژگی‌های آنها، بحث زیادی وجود دارد؛ اما در مورد هیچ‌یک از آنان به اندازه «شهربانو» بحث نشده است‌. درباره شهربانو سؤالاتی مطرح است، مانند اینکه آیا زنی به نام شهربانو همسر حضرت بوده است‌؟ و آیا این بانو دخترِیزدگرد، پادشاه ایران بوده و به اسارت مسلمانان درآمده است؟

 

ارائه پاسخ صحیح برای سؤال‌های یادشده‌، به پژوهشی تاریخی نیازمند است که در اینجا به صورت گذرا اشاره‌ای به آن خواهیم داشت.

 

باید توجه داشت که هر چند اصل ماجرا (ازدواج این بانو با امام حسین) شهرت به‌سزایی دارد و در کهن‌ترین متون تاریخی شیعه چون وقعة الصفی، تاریخ یعقوبی، و الارشاد شیخ مفید(1) نقل شده است، اما اختلاف میان این روایات و عدم سازگاری پاره‌ای از آنها با روایات فتوحات، آن‌قدر چشم‌گیر است که محققان معاصر، اصل داستان شهربانو و ازدواج او با امام حسین (ع) و ولادت امام سجاد (ع) از شاهزاده ایرانی را مشکوک دانسته‌اند.

 

علی شریعتی(2)، مرتضی مطهری و علامه محمدحسین طباطبایی نیز در صحت داستان تردید کرده‌اند(3) و سید جعفر شهیدی به صورت کامل این قضیه را مورد بحث قرار داده و رد کرده است.(4)

 

اما براساس نقل مشهور، علی بن الحسین (ع) از جانب مادر از بانوی فرزانه، پاک‌دامن، شایسته‏ و شریفی، از تبار ایران‌زمین به نام «شهربانو» است. 

 

بنابر نظر بیش‌تر مورخان، مادر حضرت، دختر یزدگرد سوم؛ آخرین پادشاه ساسانی است، اما در اسم و نحوه‏ ازدواج این بانو با امام حسین (ع) اختلاف بسیار است(5)؛ چنان‌که اسامی وی تا چهارده (غزاله، سلافه، سلامه، سادره، شهربانویه و ...)(6) حتی هفده(7) اسم شمرده شده است. 

 

شیخ مفید مادر آن حضرت را شاه‌زنان دختر یزدگرد بن شهریار بن کسری ثبت کرده(8) و برخی گویند نامش شهربانویه است، اما همان‌طور که شیخ مفید نقل کرده و از ظاهر روایات نیز برمی‌آید، نام اصلی وی شاه زنان بوده است.(9)

 

درباره شهربانو داستان‌های زیادی ساخته ‏اند که هیچ‌یک ارزش نقد و بررسی ندارد. مانند اینکه برخی معتقدند او بعد از واقعه کربلا خود را به رود دجله انداخت و برخی دیگر می‌گویند که بلافاصله به سمت ایران تاخت و در نزدیکی ری در دل کوه ناپدید گشت.(10)

 

او که پادشاه ‏زاده بوده، پیش از اسلام زرتشت، و در هنگامی‌که همسری امام حسین (ع) را برگزید، به دین اسلام تشرف حاصل کرد. شهربانو از آن شایستگی برخوردار بود که همسر امامی چون سالار شهیدان، و نیز مادر علی بن الحسین (ع) قرار گیرد. بهره‌مندی از این فضیلت والا گواه بر شایستگی این بانوی مطهره است.(11)

 

در میان صفات روحی این بانو برجسته‌تر از همه عفت، پاکی، کمال و آداب بلند و تیزهوشی اوست. به خاطر همین ویژگی‌های فراوان و خصال نیکو و صفات کریمه‏ او بود که امام امیرالمؤمنین (ع) به تزویج آن بزرگوار با فرزندش امام حسین (ع) اقدام فرمود.(12)


 
وجود این مخدره (شاه‌زنان) در حقیقت رابطه‏ مقدسی میان عرب و عجم به وجود آورد که از همین ارتباط حضرت زین‌العابدین (ع) پا به عرصه‏ گیتی نهاد.(13)
 


امام علی (ع) به بانو شاه‌زنان به خاطر ایمان و عقل فراوانش محبت خاصی داشت و اخباری از آن حضرت به‌جا مانده است که بیان‌گر فضیلت این بانوی بزرگوار است، برخی از این اخبار عبارتند از: 

 

الف) امیرالمؤمنین (ع) به فرزندش امام حسین (ع) سفارش می‌کند که نسبت به آن بانو نیکی و احسان کند و می‌فرماید: «به شهربانو، نیکی کن که او پسندیده است و برای تو بهترین فرد روی زمین بعد از تو را به دنیا خواهد آورد».(14)


 
ب) امام علی (ع) به اطرافیانش خبر داد که شهربانو مادر پاکی برای ائمه‏ طاهرین خواهد شد و همچنین می‌فرماید: «او مادر اوصیاء، ذراری پاک است».(15)

 

در اینجا به نمونه دیگری که حاکی از فضل و کمال و ادب آن بانو است اشاره می‌کنیم:


روزی امام علی (ع) از او پرسید: « از پدرت چه به خاطر داری؟» شهربانو این‌گونه پاسخ داد: «او همواره می‌گفت: هرگاه اراده‏ خداوند تعلق بگیرد که بر امری غلبه کند، تمام خواسته‌ها در برابر او نقش بر آب است و هرگاه اجل سرآید تنها راه چاره به مرگ و نابودی انجامد.» امام (ع) از این سخن حکیمانه‏ در شگفت شد و فرمود: «چه خوب گفته است پدرت! تمام امور در برابر مقدرات الهی تسلیم‌اند؛ تا آن‌جاکه مرگ آدمی نیز در تدبیر او خواهد بود...».(16)


 
امام حسین (ع)، برای همسرش بانو شاه‌زنان توجه و احترام خاصی قائل بود و بر دیگر زنانش مقدم می‌داشت و این بانو در حمایت و زیر سایه‏ امام از حرمت و احترام خاصی برخوردار بود تا آن‌جاکه ناز و نعمت‌های زمان سلطنت پدرش را از یاد برد؛ زیرا امام (ع) او را با تعلیمات و روحانیت اسلام تغذیه فرمود؛ به‌حدی که از تشریفات سلطنت و پادشاهی بیزار شد. به قول سید عبدالعزیز سید الاهل: «امام حسین به قدری از تعلیمات اسلامی به او آموخت که کاخ‌های مداین و برج و باروی کابل را فراموش کرد...».(17)


 
این بانوی بزرگوار مورد ستایش مورخان نیز قرار گرفته است. از جمله مبرد، درباره‏ او چنین می‌گوید: «شاه‌زنان از بهترین زنان عالم بود...»(18)

 

زندگى پس از اسارت این بانو نشان داد که از همان ابتداى کودکى طهارت و پاکدامنى، شیوه او بوده و شایستگى یافته تا مادر سید ساجدان باشد. 

 

خودش مى‌گوید: قبل از اینکه به اسارت مسلمانان درآیم، شبى در خواب دیدم که پیامبر اسلام (ص) همراه امام حسین (ع) به خانه ما تشریف‌فرما شدند و حضرت محمد (ص) مرا به عقد امام حسین (ع) درآورد. از آن روز، نسبت به امام حسین (ع) محبت خاصى در قلب خود احساس کـردم. شـب بـعـد، دوبـاره خواب دیدم که فاطمه زهرا (س) تشریف‌ فرما شد و اسلام را بر من عرضه داشت، به دست مبارک ایشان اسلام آوردم. پس از آن حضرت زهرا (س) به من فرمود: بـزودى لشـگر اسلام بر اینجا غلبه خواهد کرد و بدون اینکه حادثه ناگوارى پیش آید به فرزندم حسین (ع) خواهى رسید.(19)


 
در منابع روایی و تاریخی حداقل سه جریان در مورد ازدواج این بانو وجود دارد. در اینجا به جریانی که معروف‌ترین آنهاست و در بسیاری از منابع روایی و تاریخی مطرح می‌شود، اشاره می‌کنیم:

 

پـس از اسـارت شـهـربـانـو، او را بـه مـجـلس خـلیـفـه دوم آوردنـد. کـمال و جلال و زیبایى او همه را متعجب کرد. وقتى شهربانو را در جمع مسلمانان وارد کردند، چهره خود را پـوشـانـد و گـفـت: روز هـرمـز سـیـاه‌بـاد (کنایه از این که روزگار فرزندان هرمز به کجا انجامید است.)! عـمـر سـخـن او را نـفـهـمـیـد و خیال کرد که دشنام مى‌دهد. از این‌رو خواست او را بزند که امـام عـلى (ع) او را مـنـع کـرد.(20) سـپـس، خـلیـفـه دسـتور داد تا او را براى فروش عـرضـه کـنـنـد و بـراى ایـنـکـه خـریـداران، قیمت بیشترى بپردازند، گفت نقاب از صورت او بـردارنـد. شـهـربـانـو از بـرداشـتـن نـقـاب خـوددارى کـرد. امام على (ع) به عمر گفت: رسـول خـدا (ص) فرموده است که بزرگ هر قوم را احترام کنید، پس او را در انـتـخـاب شـوهـر، آزاد بـگـذار و هـر کـس را کـه انـتـخـاب کـرد، قـیـمـتـش را بـا او حـسـاب کـن.(21)
 
وقـتـى کـه بـنـا شـد او را در انـتـخـاب هـمـسـر آزاد بـگـذارنـد، شـهـربـانـو امـام حـسـیـن (ع) را انـتـخـاب کرد و بـا اشـاره، مـنـتـخـب خـود را شناساند.(22)

نقل شده است که مادر امام زین‏ العابدین (ع) پس از به‌ دنیا آمدن امام سجاد از دنیا رفت و در بقیع دفن شد.(23) از آن پس نگهداری امام سجاد به یک کنیز سپرده شد که تا آخر عمر امام سجاد او را مادر خطاب می‌کرد.(24)

علمای شیعه این روایت را معتبر دانسته و تأیید کرده‌اند که پس از تولد حضرت سجاد، او در همان سال در مدینه وفات کرده و مدفون شده است.(25)

پی‌نوشت
1.     وقعة الصفین، منقری، نصربن مزاحم، ترجمه پرویز اتابکی، ص 26؛ یعقوبی، احمد، تاریخ یعقوبی، ج 2، ص303؛ الارشاد، شیخ مفید، قم، موسسه آل البیت، 1413 ه‍.، ج 2، ص137؛ برگرفته از بخش دین و اندیشه سایت تبیان، شکوری.
2.    تشیع علوی و تشیع صفوی، علی شریعتی، تهران، چاپخش، ۱۳۷۷.
3.    خدمات متقابل اسلام و ایران، مرتضی مطهریکربلا، تهران: نشر صدرا، ۱۳۸۰، ص ۱۳۱ تا۱۳۳.
4.    زندگی حسین بن علی، دکتر سید جعفر شهیدی، چاپ مرکز نشر فرهنگ اسلامی، ص ۱۲ تا ۲۷؛ برگرفته از سایت ویکی‌پدیا، دانشنامه آزاد.
5.    ناسخ التواریخ (مشکوة الادب)، ج 8، ص 39 - 37.
6.    زندگانی علی بن الحسین علیه‏السلام، سید جعفر شهیدی، ص 11 - 10.
7.    کریمان، ری باستان، ج 1، ص 409؛ نقش امام سجاد در رهبری شیعه، محسن رنجبر، مرکز انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، 1386، چاپ چهارم، ص39.
8.    ارشاد مفید ج 2 ص 138 - روضة الواعظین، ص 172.
9.    زندگانی امام زین العابدین علی بن الحسین(از اعیان الشیعه)، سید محسن امین حسینی عاملی، مترجم: حسین وجدانی، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، 1374، چاپ سوم، ص19.
10.    زندگی حسین بن علی، دکتر سید جعفر شهیدی، چاپ مرکز نشر فرهنگ اسلامی.
11.    امام سجاد الگوی زندگی، حبیب الله احمدی، انتشارات فاطیما، 1384، چاپ دوم، ص33.
12.    تحلیلی از زندگانی امام سجاد (جلد 1)، باقر شریف قرشی، مترجم: محمد رضا عطائی، کنگره جهانی حضرت رضا علیه السلام: مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، 1372، ص35.
13.    تحلیلی از زندگانی امام سجاد (جلد 1)، باقر شریف قرشی، ص41.
14.    بحارالانوار، ج 46، ص 9؛ کافی، ج 1، ص 467، ح 1؛ عیون المعجزات خطی در کتابخانه‏ امیرالمؤمنین نجف، اثبات الهداة، ج5، ص41.
15.    ناسخ التواریخ، ج1، ص13.
16.    ارشاد، ص160؛ بحارالانوار، ج46، ص12 – 11، تحلیلی از زندگانی امام سجاد (جلد 1)، باقر شریف قرشی، ص46.
17.    تحلیلی از زندگانی امام سجاد (جلد 1)، باقر شریف قرشی، ص47.
18.    الکامل، ج2، ص 462؛ تحلیلی از زندگانی امام سجاد (جلد 1)، باقر شریف قرشی، ص47.
19.    عوالم العلوم، بحرانى، قم، مدرسه امام مهدى، ج 18، ص 8؛ بـــزرگ زنان صدر اســلام، احمد حیدری، 1381، نمایندگی ولی فقیه در سپاه، مرکز تحقیقات اسلامی، ص46.
20.    بـحـارالانـوار، ج 46، ص 9.
21.    بـحـارالانـوار، ج 46، ص 9، بـــزرگ زنان صدر اســلام، احمد حیدری، ص47.
22.    همان مدرک ، ص 16، با دخل و تصرف.
23.    منتهی الامال، عباس قمی، باب ششم: در بیان ولادت حضرت امام زین العابدین؛ عیون الاخبار شیخ صدوق ص 270.
24.    منتهی الامال؛ زندگانی امام زین العابدین علی بن الحسین(از اعیان الشیعه)، سید محسن امین حسینی عاملی، ص19.
25.    زندگانی امام حسین (جلد 1)، عمادالدین حسین اصفهانی، نشر اسوه، ص193

منبع: عمارنامه

در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات