اولش حجابی نداشتم سخت بود اما بعدها کمکم حجاب گرفتم
"یلنا" دختری روس که خادم حرم امام رضا(ع) شد
از روزی که ایران آمدم عاشق این کشور و مردمش شدم برای ایرانیها خانواده اهمیت دارد. دوست دارند هرجا هستند کنار هم و باهم باشند ولی در روسیه هر چقدر دورتر از هم باشند بیشتر رضایت دارند. من خوشحالم که بچههایم را در این محیط با عاطفه و خوب ایرانی بزرگ میکنم.
به گزارش لرستان خبر، در روسیه حالم خوب نبود ولی در ایران خیلی آرامش دارم. همسرم و خانواده او خیلی خوب هستند احساس غربت نمیکنم حتی فکر نمیکنم خارجی هستم.
خانم یلنا ترویتسکیخ متولد سال ۱۹۸۷ میلادی بانویی تازه مسلمان از یک خانواده مسیحی در شهری از مناطق مرکزی روسیه است. پدرش کارگر کارخانه آهن و مادرش پرستار سالمندان بود. خواهر بزرگ یلنا نیز در مدرسه به بچهها آواز و سرود آموزش میدهد. اما یلنا که مثل خواهر خود در بحث نوازندگی پیانو تبحر دارد، تحصیلات خود را در رشته شیمی و زبان انگلیسی در دانشگاه منطقهای که زندگی میکردند به پایان برده است. به کمک انجمن اسلامی شهید ادواردو آنیلی (مهدی) با این بانوی تازه مسلمان که نزدیک به هشت سال است در ایران زندگی میکند به گفتوگو نشستیم.
ظاهراً اغلب مردم روسیه مسیحی هستند؟
به کلیسا میروند ولی بیشتر مردم سعی نمیکنند درباره دین خودشان اطلاعات زیادی بدانند!
چطور شد که مسلمان شدید؟
رشته درسی من انگلیسی بود برای همین در سایتی که به صورت آنلاین به بحث آموزش زبان انگلیسی میپرداخت ثبتنام کردم و آنجا با آقای جهانی آشنا شدم. ایشان خیلی خوب درباره اسلام حرف میزد. آن زمان من چیزی از زندگی درک نمیکردم، به بنبست رسیده بودم. به هدف زندگی و اینکه من از کجا هستم و به کجا میروم فکر میکردم. در روسیه هرکس میتواند درباره فرقه و دین کتاب چاپ کند. وقتی سراغ کتابهای مختلف رفتم به هیچ نتیجهای نرسیدم که مفهومی داشته باشد. سؤالات و کنجکاویهای من زیاد بود و آقای جهانی به آنها جواب میداد. این بود که پس از تحقیق و با کمک ایشان دیدم اسلام دینی کامل و خوب است. مسلمان که شدم او گفت من میآیم به دنبال تو، به او گفتم چه بیایی و چه نیایی من مسلمان میشوم، نمیخواهم به خاطر تو مسلمان شوم.
آن زمان شما و آقای جهانی چند سال داشتید؟
من ۲۱ ساله بودم و آقای جهانی ۲۶سال داشت ولی اطلاعات و شناخت خوبی از اسلام داشت و برایم از آن تعریف میکرد. ایشان که بعد همسرم شد گفت زیاد مطالب سایتها را نخوان چراکه نمیشد به سایتها اعتماد کرد. هر سؤالی داری از خودم بپرس تا اشتباه نکنی اگر هم بلد نبودم از دیگران میپرسم.
در منطقه شما مسلمان هم بود؟
اغلب تاجیکستانی و تاتاری بودند و میگفتند مسلمانیم ولی زیاد چیزی از اسلام را رعایت نمیکردند، برای همین اسلام را نمیشناختم.
اگر با آقای جهانی آشنا نمیشدید ممکن بود دین دیگری را انتخاب کنید؟
همیشه از خدا میخواستم تا من را به راه راست هدایت کند و کسی را سر راهم بگذارد تا حقیقت اسلام را متوجه شوم. چند روز بعد از همین دعا بود که با آقای جهانی آشنا شدم و کمک زیادی به من کرد.
وقتی مسلمان شدید عکسالعمل خانواده چه بود؟
خیلی ناراحت شدند گفتند نباید با آقای جهانی ارتباط داشته باشی. کتابهایی که خریده بودم را قایم کردم ولی از من گرفتند. اگر در اینترنت بودم و مادرم میدید که دنبال مطالب اسلامی هستم دعوایم میکرد. وقتی رفتار و پوششم تغییر کرد، مادرم با نگرانی گفت مسلمان شدهای و ناراحت شد اما پدرم زیاد مخالفت نمیکرد خیلی خوب میفهمید که مذهبی شدهام و جای نگرانی نیست و قبول کرد. او میدانست خدایی وجود دارد برای همین اذیتم نکرد.
حجاب هم داشتید؟
نه، اولش حجابی نداشتم سخت بود اما بعدها کمکم حجاب گرفتم.
سعی کردهاید خواهرتان را هم به اسلام دعوت کنید؟
او از من ۱۲ سال بزرگتر است. ما نظر متفاوتی راجع به خدا داریم. من هم دوست ندارم با کسی بحث کنم برای همین سعی میکنم درباره بچهها یا امور دیگری حرف بزنیم. دوست ندارم ناراحتش کنم.
با خانواده ارتباط دارید؟
بله، از طریق اسکایپ ارتباط دارم.
چقدر طول کشید تا به ایران آمدید؟
یکسال بعد از آشنایی و مسلمان شدنم. آن زمان کار همسرم با کامپیوتر در شرکتی در تهران بود که بعد چون خانواده ایشان در مشهد بودند، آنجا ساکن شدیم. تهران شلوغ بود و دوست نداشتیم آنجا بمانیم.
در ایران احساس غربت و تنهایی نمیکنید؟
نه، شاید در روسیه حالم خوب نبود ولی در ایران خیلی آرامش دارم. همسرم و خانواده او خیلی خوب هستند احساس غربت نمیکنم حتی فکر نمیکنم خارجی هستم.
مشغول به کارهستید یا خانهدار؟
خانهدار هستم چون دو بچه شش ساله و سه ساله دارم ترجیح دادم بیشتر در خانه با آنها باشم مگر گاهی کارهای ترجمهای برای یک شرکت تبلیغی انجام بدهم یا برای حرم امام رضا (علیهالسلام) بروشورهای تبریک یا مطلبی به روسی بخواهند ترجمه کنم.
چطور با حرم امام رضا (علیهالسلام) آشنا شدید؟
یک بار به حرم رفتم. آنجا به بخش اداره اتباع خارجی رفتیم. با آقای ایمانی آشنا شدم و ایشان به من قرآن به زبان روسی داد و از من به عنوان خادم افتخاری حرم دعوت کرد.
از حس و حال اولین زیارت امام رضا (علیهالسلام) برایمان میگویید؟
خب اولش من شناختی نداشتم چون تازه مسلمان شده بودم ولی هرچه بیشتر با اسلام و اهل بیت آشنا شدم بیشتر علاقه پیدا کردم. من آن زمان تنها اسم اسلام و مسلمانی داشتم.
هنوز با دوستان روس خود ارتباط دارید؟
وقتی مسلمان شدم با من قطع رابطه کردند از جمله دوستی که خیلی با هم صمیمی بودیم و هر دو در رشته شیمی درس میخواندیم. او وقتی فهمید مسلمان شدم، فکر کرد دیوانه شدم ولی با چند تا از دوستان دیگرم هنوز ارتباط دارم.
از اینکه ایران آمدید خانواده معترض نشدند؟
قلبشان از نگرانی میخواست بایستد. آن زمان انتخابات۸۸ بود و رسانهها میگفتند در ایران آشوب است و مادرم خیلی نگران بود. از طرفی میگفتند مسلمانان نسبت به زنان خشونت دارند و چند همسر هم دارند برای همین میترسید. یک بار مادرم یک زن مسلمان تاجیکستانی را دیده بود از او خواست تا بیاید من را آگاه کند و نصیحت شوم. میگفت بیا خانه ما و دخترم را نصیحت کن بیا بگو شوهرم من را میزند و من چند بار فرار کردهام! ولی من از این حرفهای او نمیترسیدم چون میدانستم دین اسلام اینگونه نیست و اشتباه میکنند.
وقتی ایران آمدید همچنان دنبال مطالب درباره اسلام بودید؟
بله، هنوز هم مطالعه میکنم تا بیشتر بدانم. اگر سؤالی هم دارم دنبالش برای تحقیق میروم.
شما خواننده معروف روسی ماشا ایلیکا را میشناسید؟
بله، وقتی خواننده بود من در روسیه ترانههای او را گوش میدادم بعدها وقتی در ایران بودم فهمیدم مسلمان شده است.
زیباترین چیزی که از اسلام دریافت کردهاید چیست؟
اینکه خدا همیشه و همه جا حضور دارد. او همه چیز را میبیند و میشنود. این حس و حال خیلی خوبیست که انسان هیچ وقت تنها نیست.
درباره اهل بیت چطور؟
کتابی به نام ۱۴ معصوم به زبان روسی را خواندهام. میتوانم بگویم که خیلی دوست دارم با ائمه ارتباط داشته باشم و درباره آنها بیشتر بدانم.
اگر کسی از شما بپرسد اسلام چیست چه جوابی میدهید؟
میگویم اسلام همه چیز است، آزادی که اسلام به انسان میدهد فراتر از این آزادیهاست. روح و روان حتی فکر انسان آزاد است. قبلاً خیلیها به من نگاه میکردند که من هم خوشم نمیآمد، ولی وقتی مسلمان شدم و حجاب گرفتم متوجه شدم که اصلاً کسی به من نگاه نمیکند و اهمیتی ندارد که زن هستم یا مرد، بلکه به تقوایم نگاه میکنند و این خوشایند است.
نماز خواندن برای شما سخت نیست؟
نه، وقتی ایران آمدم ماه رمضان بود. اولین سال مسلمانی با ماه رمضان سخت بود. نمیفهمیدم برای چه این کارها میشود چون من مسلمان شده بودم ولی ایمان نداشتم، تا چند سال بعد ایمان هم آوردم و سختی عبادات دیگر نبود و این اعمال عبادی را دوست دارم.
نظرتان درباره ایران چیست؟
از روزی که ایران آمدم عاشق این کشور و مردمش شدم برای ایرانیها خانواده اهمیت دارد. دوست دارند هرجا هستند کنار هم و باهم باشند ولی در روسیه هر چقدر دورتر از هم باشند بیشتر رضایت دارند. من خوشحالم که بچههایم را در این محیط با عاطفه و خوب ایرانی بزرگ میکنم.
از میان شاعران به کدام بیشتر علاقه دارید؟
چند ماه پیش سعی کردم سعدی بخوانم خیلی سخت بود با اینکه کتاب روسی ترجمه شده ولی سخت است. در میان روسها خیام خیلی شهرت و محبوبیت دارد اما انگار بین ایرانیها آنقدر معروف نیست. شعرهای خیام را حتی روسها در سایتهای اجتماعیشان برای هم به اشتراک میگذارند. آنقدر این شاعر بین آنها معروف است که بیشتر از خود ایرانیها اشعارش را حفظ هستند و زمزمه میکنند.
به شهرهای ایران هم سفر کردهاید؟
نه، چون خانواده همسرم مشهدی هستند من فقط خراسان را دیدهام. دوست دارم فرصتی پیش بیاید به شهرهای دیگر هم سفر کنم.
منبع: رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان)