گزارشی از زندگی خواننده"دایه دایه "/

لرستان خبر: به مناسبت چهارمین سالگرد درگذشت استاد فقید "رضا سقایی" خواننده "دایه دایه وقت جنگه" مردم لرستان با حضور بر سر مزار سفیر موسیقی لرستان از وی تجلیل می کنند.

لرستان خبر، همزمان با چهارمین سالگرد درگذشت استاد فقید رضا سقایی روز جمعه 27 تیرماه سال جاری ساعت 19 عصر مزار آن مرحوم غبار روبی و گلباران می شود .

 

زنده یاد رضا سقایی خواننده ای بی بدیل و صدایی تکرار نشدنی در موسیقی  نواحی ایران زمین است که آثار بجا مانده از ایشان گواه این ادعا است و باید باید به این امر اذعان داشت که رضا سقایی حق زیادی بر گردن فرهنگ و هنر لرستان دارد چرا که یک ایرانی در هیچ جای جهان نیست که صدای آسمانی رضا را نشنیده باشد از اینروی باید او را سفیری به حق برای موسیقی و هنر لرستان دانست.

 

زنده یاد استاد محمد رضا سقائی در بیستم فروردین سال 1318 در محله قدیمی پشت بازار شهر خرم آباد متولد شد. استاد رضا سقائی فرزند دوم خانواده و اولین فرزند پسر خانواده سقائی محسوب می شد.

 

وی پس از طی تحصیلات ابتدایی به علت شرایط آن دوره به حرفه خیاطی پرداخت. درجوانی صدای خدادادی وی مورد توجه و ترغیب دوستان و حمایت برادرش هوشنگ سقائی قرارگرفته و در کوچه باغ های شهرخرم آباد برای دوستان و رفقای هم سن و سال خود آواز می خواند. علاقه مردم به شنیدن صدای زلال و زیبای وی روز افزون شد، هرچه روزها وماه ها می گذشت، از رضا این جوان خوش صدا در کوچه پس کوچه های دیار خرم آباد بیشتر شنیده می شد.

 

سال 1343 با تلاش مجدانه استاد حمید ایزدپناه مسئول اداره فرهنگ و هنر وقت، اولین ترانه های لری با صدای رضا سقائی، کمانچه حسین سالم، تنبک منصور سالم و گرد آوری و تصحیح اشعار توسط استاد حمید ایزد پناه دراستودیوی سراسری رادیوی ایران ضبط شد و اینگونه بود که برای اولین بار نوای دل انگیز این دیار با ترانه های " حالوه گنم خره "، "کوش طلا "، "قدم خیر "، "سیت بیارم" و "مریم مریم " به گوش ایرانیان رسید و از آن پس بود که عصر طلایی موسیقی لرستان آغاز شد و موسیقی لری را با شکوهی بی نظیر به عرصه ملی کشاند.

 

اغراق نیست اگر می گویند که پیش از انقلاب، خرم آباد همواره برای غیر بومی ها با نام قلعه فلک الافلاک و صدای رضا سقائی تداعی می شده است.

 

سال 1354 ترانه "زندگی بی چشم تو " را خواند که با استقبال بی نظیر جامعه مواجه شد و به یکی از خوانندگان مطرح و حرفه ای روز تبدیل شد. اما اتفاق عظیم تر، برای شناسایی این موسیقی و توانایی حنجره استاد رضا سقائی زمانی به اوج رسید که در سال 1356 موسیقیدان توانمند شادروان مجتبی میرزاده برای بازسازی هنرمندانه ترانه های " دالکه "، "تفنگ "، " زندگی "، "قدم خیر "، " دایه دایه" "موتورچی " به یاری استاد سقائی آمد و در موسیقی ایران اتفاقی با شکوه به وقوع پیوست.

 

در سال 86، ترانه "دایه دایه" با تنظیم مجتبی میرزاده و با صدای سقایی جزو آثار فاخر و ماندگار 100 سال اخیر موسیقی ایران به ثبت رسید.

 

تواضع و فروتنی استاد رضا سقائی بیش از هنرش زبان زد خاص و عام بود، شوخ طبعی و ساده زیستی وی را دوست داشتنی نموده بود. مخصوصا علاقه وافرش به ورزش و ورزشکاران برکسی پوشیده نیست. استاد رضا سقایی به مردم عشق می ورزید. عاشق خرم آباد و کوچه هایش بود. روزگار را با یاد خوش دوران گذشته اش سپری می کرد. ترانه های حماسی، عاشقانه، آوازها، تصنیف های زیبا در دستگاه های مختلف موسیقی، اجرا و تسلط کامل وی برمقام های مختلف موسیقی و کسب مهارت در محضر استاد مهرتاش همه و همه بیانگر توانمندی ایشان بود.

 

آهنگ های حماسی استاد همانند "دایه دایه وقت جنگه " و "موتورچی " زمزمه رزمندگان دلیر لر و زاگرس نشینان غیور بود.

 

استاد سقائی متأسفانه درسال 1366 بر اثر بمباران شهر ازنا توسط هواپیماهای متجاوز و مزدور عراقی و اصابت ترکش و موج انفجار بشدت مجروح و به بیمارستان آیت ا... کاشانی اصفهان انتقال یافت.

 

برگ تازه ای درزندگی استاد ورق خورد و به مقام جانبازی نائل شد. این نقطه شروع افول استاد شد و صدای اساطیری خود را به تاریخ سپرد. او که سال های سال طنین صدایش فریاد همه غم ها، شادی ها، دردها، تلخی ها، شیرینی ها و حماسه های مردمان این دیار بود، با خاطراتش می زیست.

 

برای آخرین بار در دیماه هشتاد و دو در جریان ضایعه اسفناک زلزله بم برای جمع آوری کمک به هموطنانش به صحنه آمد و برایشان مویه سرداد.

 

استاد رضا سقائی متاسفانه هیچوقت ازدواج نکرد و در جواب اصرار نزدیکان به امر ازدواج میگفت: " من که آتیه روشنی ندارم که بخواهم یکی را هم اسیر خودم کنم ".

 

استاد سقائی در شب 19 اسفند سال 1385 در کرج دچار سکته مغزی شد. 10 روز در بیمارستان شهید رجایی کرج تحت مراقبت قرار گرفت و بعد از آن وی به بیمارستان عشایر خرم آباد انتقال داده شد، ولی بهبودی موثری حاصل نشد.

 

از آن زمان خواهر بزرگترش ماه دولت مسئولیت نگهداری و پرستاری وی را بعهده گرفت و مدت سه سال و نیم در بستر بیماری افتاد، حدود 7 بار دربیمارستان عشایر خرم آباد و 3 بار در بیمارستان ساسان تهران بستری شد، متاسفانه ایشان طی این مدت ، تحت درمان اثر بخش و جدی قرار نگرفت.

 

 وی آخرین بار که در بیمارستان ساسان تهران بستری شد، روز سه شنبه مورخه 8 تیرماه 89 بود که در بخش 3 تحت درمان قرار گرفت، ولی متاسفانه پس از 9 روز بستری، حالش رو به وخامت گذاشت و به بخش ICU انتقال داده شد. حال وی هر روز بدتر از روز قبل شد.

 

سرانجام ساعت یازده صبح روز یکشنبه 27 تیرماه 89 استاد محمدرضا سقائی، افتخار قوم لر و زاگرس نشینان دلیر پس از سالها تحمل رنج و درد و بی مهری، دار فانی را وداع گفت.

 

 پیکر رضا سقایی پس از تشیع در تهران به خرم‌آباد منتقل شد و در تاریخ 2 مرداد 1389 با شرکت جمعی از مسئولان دولتی استان لرستان، مردم، اهالی موسیقی و دوستداران وی تشیع و در قطعه هنرمندان آرامستان خرم‌آباد به خاک سپرده شد.

 

استاد سقائی هیچ گونه وصیتی را نیز از خود بجای نگذاشت. شاید استاد سقائی هرگز گمان نمی کرد زندگیش مصداق ترانه هایش باشد.

 

در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات