در گفت‌وگوی تفصیلی لرستان خبر با پژوهشگر فرهیخته لرستان:

"محمدرضا روزبه" پژوهشگر و شاعر فرهیخته لرستانی از آثار و سروه هایش و یک عمر فعالیت ادبی و هنری اش می گوید.

به گزارش لرستان خبر، استاد محمدرضا روزبه در سال 42 در شهرستان عالم پرور بروجرد دیده به جهان گشود و از همان ابتدا فعالیت‌های ادبی خود را با شرکت در محافل و انجمن‌های ادبی و ارسال آثار خود در قالب شعر و دیگر رشته‌های ادبی به نشریات و مجلات ادبی رایج آن روزگار آغاز کرد.

استاد روزبه پس‌ازآنکه در سال 67 در رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران پذیرفته شد با اشتیاقی وصف‌ناشدنی تحصیلات خود در این دانشگاه را تا مقطع دکتری در همین دانشگاه ادامه داد و در کنار تحصیل خود به فعالیت‌های ادبی نظیر نگارش کتب و مقالات با عناوین مختلف و تدریس زبان و ادبیات شیرین فارسی پرداخت.

وی پس از کسب کوله باری از دانش و تجربه حاصل از هم‌نشینی اساتید بزرگ و مسلم زبان و ادبیات فارسی قصد عزیمت به سرزمین مادری خودکرده و در خرم‌آباد به‌عنوان عضو هیئت‌علمی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه لرستان پذیرفته شد تا فعالیت‌های هنری و ادبی خود را سمت‌وسویی دیگر بخشیده و از توشه کسب کرده خود نصیبی به علاقه‌مندان به این رشته رساند.

گفتگویی که در ادامه می‌خوانید حاصل دقایقی کوتاه گپ و گفت در محضر این استاد علوم و ادبیات فارسی و پژوهشگر فرهیخته استان لرستان با پایگاه خبری-تحلیلی لرستان خبر است.

 

لرستان خبر: تحصیل در این رشته چه تأثیری بر روی شما داشته است؟

استاد روزبه: تحصیل در دانشگاه تهران تأثیر بسزایی در تکوین و شاید تکامل شخصیت فکری من داشت و به مطالعاتم سمت‌وسو داده و از رهگذر همین مطالعات و یافته‌ها تلاش کردم به‌نوعی به جهان‌بینی ادبی و هنری فراخور زمانه خود نزدیک شوم.

در سال 82 به عضویت هیئت‌علمی دانشگاه لرستان پذیرفته‌شده و تاکنون افتخار معلمی در کلاس‌های همین دانشگاه رادارم.

 

لرستان خبر: مهم‌ترین آثار مکتوب شما چه بوده است؟

استاد روزبه: از آثار معدود قلمی خود اگر بخواهم سخنی گفته باشم افزون بر نقل و نوشتارهایی که طی دهه 60 و 70 و در ایام دانشجویی در مجلات و نشریات ادبی و هنری و فرهنگی آن روزگار از من به چاپ رسیده که آمیزه‌ای بود از روش نقد و نظر دانشگاهی و روزنامه‌ای و مطبوعاتی باید از مجموعه شعر خود با عنوان «حرف‌هایی برای نگفتن» که در سال 79 به زیور طبع آراسته شد که دربرگیرنده پاره‌ای از سروده‌های من از سال 68 تا حدوداً اواخر دهه 70 بود و به چاپ دوم هم رسید.

همان سال «سیر تحول غزل فارسی از مشروطیت تا انقلاب» را به چاپ رساندم که این کتاب دربرگیرنده سیر کرونولوژیک غزل معاصر از عصر مشروطه تا مقطع انقلاب اسلامی است و جریان‌های غزل معاصر، رویکردهای غزل معاصر، گونه‌ها، بافت‌ها و روش‌های غزل پردازان امروز را دربرمی گیرد وتوام با جریان شناسی با نمونه‌های برجسته‌ای از آثار بهترین عزل پردازان معاصر از عصر مشروطه تا مقطع انقلاب است.

در سال 81 دو کتاب دیگر از آثار من به چاپ رسید. «ادبیات معاصر ایران، شعر» و «ادبیات معاصر ایران، نثر» عنوان این دو کتاب بود که کتاب ادبیات معاصر ایران، شعر درس‌نامه دانشگاهی برای واحد ادبیات معاصر دانشگاه‌ها است که طی آن سیر تحلیلی شعر معاصر از عصر مشروطه تا اواسط دهه 80 بازنموده شده و جریان‌های شعری شاعران برجسته و همچنین روش تحلیل و تأویل و شناخت جهان شعر امروز در آن شرح داده‌شده است.

کتاب ادبیات معاصر ایران، نثر همچنین گویای نثر و داستان‌نویسی معاصر ایران از آغاز عصر تجدد و بیداری تا نیمه‌های دهه 80 است و سیر تحلیلی داستان‌نویسی معاصر همراه با آثاری برگزیده از داستان‌نویسان برجسته روزگار در آن مطرح‌شده است. همچنین در کنار آن‌گونه‌های مختلف نثر امروز روزنامه‌نگاری، خاطره نگاری، نقد ادبی و .. با نمونه‌هایی از آثار شاخص مرتبط با آن جمع‌آوری‌شده است.

در سال 83 جلد اول کتاب من با عنوان «شرح تجلیل و تفسیر شعر نو فارسی» به چاپ رسید. این کتاب پس از مبانی  مقدمات در خصوص هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی شعر نو فارسی و روش‌های تفسیر و تأویل شعر امروز و تفاوت آن با جهان‌شناسی و زیباشناسی و معناشناسی شعر قدیم شامل تفسیر تحلیل و تأویل ساختاری و معناشناسی که برجسته‌ترین شعرهای نو از نیما تا روزگاران ماست را مورد تحلیل قرار داده که در حقیقت این کتاب همان رساله دکتری من است در دانشگاه تهران که در سال 80 از آن دفاع کردم.

جلد دوم این کتاب در سال 89 به چاپ رسید و در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفت در سال 89 کتابی به‌صورت مشترک با شاعر معاصر حمیدرضا شکارسری با عنوان «زیست در منِ جمعی» شامل نقد فشرده و مختصری از اشعار شاعران جوان لرستانی در حوزه شعر جنگ تحمیلی یعنی نقدی بر اشعار برگزیده جشنواره‌های شعر جنگ در استان لرستان است.

 

لرستان خبر: در حال حاضر چه آثاری در دست انتشار دارید؟

استاد روزبه: در حال حاضر هم چند کتاب تحقیقی دیگر در حوزه ادبیات فارسی در دست نگارش دارم که عموماً وقت و فرصت من صرف نگارش آن‌ها می‌شود که در حوزه شناخت نوآوری‌های شاعران امروز در عرصه طبع شعری و همچنین گونه‌های فضاسازی در شعر امروز و چند موضوع دیگر در دست نگارش است.

در این سال‌ها همچنین در کنار مطالعات ادبی به نگارش مقالات دانشگاهی اشتغال داشتم و بیش از 10 عنوان مقاله علمی پژوهشی از من در این سال‌ها در مجلات علمی پژوهشی دانشگاه‌های مختلف به چاپ رسیده است.

چندین مقاله علمی تخصصی در مجلات دانشگاهی و همچنین نقد واره ها و نوشته‌هایی در مجلات ادبی و فرهنگی که چندان جنبه دانشگاهی نداشته‌اما خالی از روح و روش دانشگاهی نبوده‌اند نیز حاصل مطالعات من در این سال‌ها بوده است.

 

لرستان خبر: چه برنامه‌ای برای ادامه فعالیت هنری آینده خود در این رشته دارید؟

استاد روزبه: در نظر دارم فعالیت‌های ادبی و قلمی خود را در حوزه‌های نقد و نظریه ادبی و آزمودن متون ادبی در بوته نظریات نو و آئین ادبی گسترش دهم. عمده فعالیت من طی 20 سال اخیر چه درزمینهٔ شناخت شعر معاصر ایران و چه افق شعری قبل و بعد از انقلاب بوده است.

استاد محمد رضا روزبه 9 خرداد 94 (4) [800x600]

لرستان خبر: تعریف ادبیات فارسی از دیدگاه استاد این رشته چیست؟

استاد روزبه: به اعتقاد من ادبیات ما پرنده‌ای با دو بال است، ادبیات کلاسیک و ادبیات امروز. عدم آشنایی دانش‌پژوهان و نسل امروز با هرکدام از این دوشاخه برجسته از ادبیات نوعی کاستی و خسران برای آن‌ها و برای معرفت‌شناسی ادبیات امروز را در بردارد.

به اعتقاد من ادبیات معاصر ایران گام‌های بلندی به سمت جهانی‌شدن برداشته است. پس‌ازآنقلاب هم ما شاهد رویش جوانه‌های سبز و سترگی بودیم در این قلمرو رفته‌رفته ادبیات ما را به سمت فتح قله‌های معرفت ادبی و به سمت کشف و شهود عمیق هنری و به‌سوی تعالی تفکر و زیباشناسی هدایت می‌کند.

وظیفه من به‌عنوان یک معلم کوچک این است که به فراخور خود به رشد، پویایی و شکوفایی این جوانه‌های برومند و شکوهمند یاری رسانده تا رفته‌رفته فرهنگ و بینش متعالی هنری ما به سمت قله‌های همیشگی نزدیک‌تر شود.

به اعتقاد من ادبیات ما پس‌ از انقلاب همچون همه ادوار تاریخی دارای پوشش‌ها، جریان‌ها، رویکردها، شاخه‌ها و شعبه‌های بسیار گسترده‌ای است و کم‌کم تکثر و تنوع خصلت پایدار این نوع ادبیات می‌شود.

از نمونه‌های نخستین شعر و نثر و داستان‌نویسی اوایل انقلاب که نوعی شور و هیجان اولیه سال‌های پرالتهاب انقلاب و جنگ را با خود دارد کم‌کم به مرحله تلفیق فرم و محتوا و آزمودن جاده‌های خلاقیت و شهود هنری رسیده‌ایم.

 

لرستان خبر: آفت پیمودن قله‌های معرفت ادبی از دیدگاه استاد ادبیات فارسی چیست؟

استاد روزبه: البته در این مسیر آفت و آسیب‌هایی هم بر سر راه هنرمندان ما بوده و هست. روزمرگی، زدگی یا عدم تعادل بین فرم و محتوا یا نوعی عقب‌گرد به انگاره‌های معناشناسی و زیباشناسی ادبیات پشت سر یا حتی نظریه زدگی افراطی و فرمالیسم بی‌ضابطه و بی‌قاعده آسیب‌هایی است که متوجه ادبیات پس‌ازآنقلاب شده است یا حتی سانتیمانتالیسم یا احساساتی گری سطحی یا عوام‌زدگی و امثال این آسیب‌ها ادبیات فارسی پس‌ از انقلاب را تهدید می‌کند.

ولی به نظر من در چشم‌اندازی کلی ادبیات سه دهه گذشته رو به کمال دارد و به اعتقاد من می‌تواند به مرزهای روشنی از خلاقیت و آفرینش ناب هنری نزدیک شود به‌شرط اینکه مدام در معرض نقد و داوری و بی‌رحمانه و منصفانه قرار گیرد و مسلط و مجهز شود به شهود و دانش و بینش ناب هنری.

 

لرستان خبر: از میان چهره‌های شاخص علوم و ادبیات فارسی کدام‌یک تأثیر بیشتری بر شما داشته است؟

استاد روزبه: همراهی و آشنایی من با پاره‌ای از چهره‌های شاخص شعر و داستان معاصر در ایام دانشجویی و پس‌ازآن در درجه اول مایه برکت علمی برای خودم بود که می‌توانم بگویم که از بهترین خاطرات سال‌های دوران دانشجویی من را شکل دادند و از طرفی به رسیدنم در ذهن نظام‌مند و روشمند ادبی کمک کرد و تا حدودی ارتقاء ذهن و زبان و بینش شعری من را تثبیت کرد.

خود را مرهون و مدیون بسیاری از اساتید و دوستان ویاران و یاوران ادبی و فرهنگی سال‌های دهه 60، 70 و 80 می‌دانم چه آن‌هایی که محضرشان را از نزدیک درک کردم و چه آن‌هایی که دورانه افتخار تلمذ و بهره‌گیری از آثار پربار و برکتشان را داشته‌ام.

شاعران بزرگ و برجسته‌ای همچون زنده‌یادان حسن حسینی، قیصر امین پور، علیرضا قزوه، سید ضیاءالدین ترابی و شاعرانی دیگر همچون سعید بیابانکی محمدحسین جعفریان و احمد عزیزی.

با شرکت در جلسات چهارشنبه‌های حوزه هنری و جلسات شعر جوان در محافل و کانون‌های ادبی دیگر حتی در شب‌شعرها و همایش‌های دانشجویی باده‌ها و بلکه صدها دوست شاعر و داستان‌نویس از هر طیف و طبقه‌ای با هر تفکر و گرایشی محشور و دوست وهم نشین بودم و همه این‌ها در تکوین فکر و شخصیت ادبی من تأثیر گذاشتند اما بیش از همه شعر و منش شاعرانه و شخصیت فردی و هنری زنده‌یاد قیصر امین پور برای من راهنما و راهگشا بود.

خود را شاگرد ایشان می‌دانم ایشان استاد راهنمای رساله دکتری من بود هرچند دوستی 20 ساله بین ما برقرار بود و اگرچه هم‌نشین بودیم در بسیاری جاها ولی در دوران مختلف خود را شاگرد ایشان می‌دانم.

لرستان خبر: وظیفه‌ای که بر عهده اساتید علوم و ادبیات فارسی نهاده شده چیست؟

 

استاد روزبه: وظایف مضاعفی بر عهده امثال ما در انتقال تجارب و یافته‌ها و آموخته‌ها خود به نسل نوپای ادبی امروز به‌ویژه دوستان محروم خود که بار محرومیت مضاعف را به دوش می‌کشند، نهاده شده است.

تلاش کردم که ابتدا در سنگر همین کلاس‌ها معلم و مشوق دانشجویان باشم و شیوه تفکر ادبی و برخورد درست با متن را به دانشجو بیاموزم؛ راهنما باشم و روش درست‌خوانش متون، درک و فهم متن و نگارش تحقیق و پایان‌نامه را به آن‌ها بیاموزم.

خارج از حیطه دانشگاه به فراخور فرصت، داور بسیاری از جشنواره‌های شعر و داستان در همین استان لرستان بودم و در بسیاری از محافل و همایش‌های ادبی چه به‌صورت سخنران چه به‌صورت داور نقش داشته‌ام. همچنین در پاره‌ای از محافل حضور داشتم حتی محافل دوستانه مدح شعر و داستان و کوشیدم اندکی از رسالت و وظیفه خود را در پرورش نسل نوپای ادبی این استان ایفا کنم که امیدوارم موفق بوده باشم.

استان لرستان در اوج محرومیت‌های خود خرسند به پرورش اساتیدی متواضع و عالم در دامن پرمهر خود است که گنجینه‌های علم و دانش ایران اسلامی را در گستره‌ای وسیع از جغرافیای انسانی با تواضع بی‌بدیل خود نثار تشنگان فراگیری آن می‌کند.

سپاس همت بلند مردان وزنانی را که محرومیت بند پای آن‌ها نشده و استان و زادگاه خویش را برای آسایش تن و روان ترک نکرده و همچنان بزرگ‌ترین افتخار خود را خدمت به هم استانی‌های خود دانسته و خود را شاگردی کوچک در برابر اساتید مسلم می‌دانند.

 

انتهای پیام/

 

در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات