نگاهی به برخی تغییرات کلیدی عباسی

وقتی تغییراتی غیرکارشناسی صورت می گیرد، غالبا فاجعه ای را به همراه خواهد آورد اما وقتی تغیراتی با زمینه کارشناسی رخ می دهد، پیامدهای خوشایندی دارد. نگاهی به برخی تغییرات دوره وزارت محمد عباسی این موضوع را بهتر نشان می دهد.

به گزارش افکارنیوز ، در هر سازمان و تشکیلاتی توانایی های بالقوه ای وجود دارد که می توان به نحو مطلوبی از آنها در جهت تغییر و ارتقای عملکرد سازمانی بهره برد. موفقیت هر تغییر تا حدود زیادی به مهارت های مدیریتی کارگزاران آن بستگی دارد که فرایندهای تغییر را تسهیل و حمایت می کنند. تغییر به طور کلی انتقال از وضعیت موجود به وضعیتی دیگر - خواه خوشایند و یا ناخوشایند -است و به همین دلیل تغییرات ممکن است مثبت و مطلوب و یا منفی و نامطلوب باشد.

گاهی این تغییرات بدون برنامه ریزی قبلی و به صورت خودبه خود به وجود می آیند که عمدتاً منشاء برون سازمانی دارند. این تغییرات ممکن است در جهت منافع سازمانی بوده و به عنوان فرصت تلقی شوند اما برخی اوقات برای سازمان مشکلاتی را ایجاد می کند.

سی و یکم اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۱ محمد عباسی، وزیر پیشین ورزش و جوانان در اقدامی غیر کارشناسی دست به تغییر ۵ رئیس فدراسیون به صورت همزمان زد؛ تغییری که ورزش کشور را با چالشی عمیق روبرو و پای مراجع جهانی به ایران را باز کرد. شاید اگر عباسی از نظر کارشناسان ورزشی بیشتر بهره می برد، هیچگاه ورزش دچار چالشی به اسم تعلیق نمی شد.

در آن زمان روسای فدراسیون های قایقرانی، اسکیت، روستایی و عشایری، تیراندازی با کمان و دوچرخه سواری به یکباره دچار تغییر شدند.

قایقرانی کانون اصلی حواشی قرار گرفت. وزیر پیشین ورزش اعتقاد داشت نامه نگاری‎ها و اطلاعاتی که از ایران داده شده، باعث تعلیق سه جانبه فدراسیون قایقرانی شده است اما علتش هرچه بود، سه فدراسیون جهانی قایقرانی به دلیل دخالت دولت قایقرانی ایران را تعلیق کرد. شروین اسبقیان مدیری که در گذشته با حضور در ادارات کل تربیت بدنی تهران، امتحان خود را پس داده بود با یک تصمیم غیر کارشناسی در راس کار قرار گرفت و جایگزین یک رئیس موفق شد. وی که فدراسیون متبوعش با تعلیق سنگینی روبه رو شده بود با عدم مدیریت صحیح، فدراسیون را به قهقرا برد و قایقرانی کشور در آستانه غرق شدن در دریای پر تلاطم ورزش پرحاشیه آن روزها قرار گرفت.

زمانی که مدیرکل اداره تربیت بدنی و جوانان کنونی آذربایجان شرقی در راس کار بود، شرایط طوری رقم خورده بود که اهل قلم و ورزش، متخصصان قایقرانی از جمله ورزشکاران، مربیان و پیشکسوتان، این رشته ورزشی را در حالت فاجعه می دیدند. وزارت ورزش که شرایط را وخیم دید، خسرو ابراهیمی نیا را جایگزین شروین اسبقیان کرد. او تعلیق را برداشت، سپس اساسنامه را تایید کرد، از سوی مجامع جهانی به رسمیت شناخته شد، تیم ها را به مسابقات قهرمانی آسیا اعزام کرد و سرانجام هم بهترین نتیجه تاریخ قایقرانی ایران را به گفته خودش به دست آورد. ابراهیمی با حمایت از مسئولان پیشین فدراسیون قایقرانی، کرسی های گذشته را تکرار و چند کرسی جدید را به فدراسیون قایقرانی اضافه کرد. با این تغییر که از معدود تغییرات مثبت وزارت محمد عباسی بود، دیگر قایقرانی نه تنها در حال غرق شدن نبود، بلکه با بادبان های برافراشته به سرعت در حال طی کردن مسیر پیشرفت قرار گرفت؛ پس تغییر همیشه بد نیست به شرطی که کارشناسی باشد.

تیراندازی با کمان پس از خروج کریم صفایی و ورود محمدعلی شجاعی به شکل عجیبی دچار حاشیه شد. همه چیز به هم ریخته بود. مسئولان فدراسیون علیه ملی پوشان و برعکس مصاحبه می کردند، پای قوه قضاییه هم به موضوع باز شد و سرانجامش، نتایج بسیار بد در المپیک لندن و تعلیق فدراسیون بود. تعلیق و عدم به رسمیت شناخته شدن داغ جدیدی بر این رشته ورزشی بود که رئیس پیشین، خود را پدر آن می دانست. هنوز هم شرایط این فدراسیون آشفته است اما وزارت ورزش با کاری کارشناسی تصمیم گرفت با کمیته ملی المپیک در این مورد همسو شده و مشکل را رفع کند. پس از یک سال نا امید کننده همه چیز برگشت. شرایط بهتر شد، رئیس به رسمیت شناخته شد، مربیان ایرانی وارد گود شدند، تیم های پایه ای که تا به امروز وجودی خارجی هم نداشتند به مسابقات اعزام شدند و کارهای اصولی و پایه ای صورت گرفت. البته همچنان مشکلات گذشته پابرجاست با این تفاوت که اکنون آرامش در این فدراسیون دیده می شود؛ پس تغییر ناگهانی ممکن است فاجعه بار باشد اما وقتی کاری کارشناسی صورت بگیرد، تغییرات بد نخواهد بود.

شنای ایران در زمان سرپرستی جعفری به دنبال پرداخت بدهی های رئیس خاص یعنی امیرحسین آیت اللهی که خودش را «کاکل زری» ورزش می نامید؛ بود. باز هم کاری غیر کارشناسی و باز هم برکناری یک مدیر خوب. آغاز مشکلات همانا، تعلیق هم همانا. به واسطه برکناری جعفری، شخصی که مدعی بود از خانواده شنا است وارد میدان شد. مسئولان وزارت ورزش، حکم سرپرستی نیک بین را امضا کردند که در روزهای پایانی با کارمندان زیر دستش به شدت تنش داشت. شنا تعلیق شد و تازه مسئولان وزارت ورزش یاد کار کارشناسی افتادند. سرپرستی که خود را از خانواده شنا می دانست، رفت و یک شنایی واقعی روی کار آمد. رضوانی، سرپرست جدید فدراسیون تعلیق را به سرعت برداشت، یک کرسی مهم و کلیدی در فدراسیون جهانی گرفت و واترپلوی ایران را در دو رده سنی قهرمان آسیا کرد. پس تغییر همیشه بد نیست به شرطی که کارشناسی باشد.

خطیب با کاری غیر کارشناسی آمد و یزدانی خرم رفت. در مدح فدراسیون کشتیِ خطیب همین بس که نادرترین نتایج تاریخ البته به همراه عجیب ترین حواشی و مشکلات ورزش اول کشور در یک سال و نیم سرپرستی او رقم خورد. کشتی قطعا این روزها نان بازوی دلیرمردان خود را می خورد و مدیریت هم سهم بسزایی در حواشی دارد. نتایج خوب و درخشان بود و البته حواشی درخشان تر؛ همانند دیپورت تیم نوجوانان از مغولستان و هکذا؛ پس تغییر بد هم می تواند باشد.

جودوی ایران با تغییری که کارشناسی قلمداد شد، محمدعلی رستگار را در راس خود دید. تغییری که به نظر خوب می آمد. آرش میراسماعیلی که جدی ترین منتقد علیرضا امینی، رئیس پیشین فدراسیون بود در کنار رستگار قرار گرفت تا این فدراسیون در ماه های نخست آرامش داشته باشد، اما این روزها جودی ایران تبدیل به فاجعه ای برای ورزش شده است. موضوع رشوه، پناهنده شدن ملی پوشان، ضرب و شتم داور توسط یک مربی نه چندان موجه که فیلم این زد و خورد در شبکه های اجتماعی بازتاب وسیعی داشت و البته نتایج تحقیرآمیز در مسابقات جهانی برزیل، فدراسیون جودو را به مرز وضعیت قرمز رساند. امروز فدراسیونِ رئیسی که با کار کارشناسی روی کار آمد، دچار خودزنی که نه، بلکه دچار خود درگیری شدیدی شده و نه تنها مشکلاتش کم نشده بلکه هر روز شاهد افزایش حاشیه ها هستیم. این تغییر کارشناسی هم غیر کارشناسی درآمد؛ پس تغییر می تواند فاجعه باشد.

دوچرخه سواری در زمان علی زنگی آبادی به بد فدراسیونی تبدیل شده بود. او برکنار شد و قمری آمد. خسرو قمری هیچگاه به رسمیت شناخته نشد اما او فدراسیون را به آرامش رساند و نتایج خوبی در مسابقات مختلف از جمله قهرمانی آسیا کسب کرد. هرچند اطرافیان قمری بارها وی را با مشاورهای غلط خود به دردسر انداختند، اما قطعا دیری نخواهد پایید که این مدیر خوبِ اداره کل تربیت بدنی استان مرکزی پس از به ثبات رسیدن خود خانه تکانی اساسی ای در فدراسیون مطبوعش انجام دهد؛ پس تغییر همیشه بد نیست.

فدراسیون کاراته را می ‎توان همطراز فدراسیون شنا قرار داد. دست به تغییر مدیریتی این فدراسیون فوق العاده است. هر یکی دو سال رئیس فدراسیون تغییر می کند به طوری که زمانی یکی از مسئولان فدراسیون جهانی می‎گفت، رئیس سال آینده شما کیست؟ ! محمد عباسی با یک کار کارشناسی محمدصادق فرجی را جانشین عباس احمدپناهی کرد. آن زمان فدراسیون کاراته غرق در حاشیه های خود ساخته شده بود. کاراته زمان پناهی شباهت بسیار زیادی با جودوی امروز رستگار داشت.

با آمدن فرجی به فداسیون، کاراته آرامش پیدا کرد، به ثبات رسید، شانزدهمی جهان با مقام پنجمی عوض شد، تیم درآسیا خوب نتیجه گرفت، حجاب اسلامی بانوان تثبیت شد و چند اقدام مثبت دیگر رخ داد اما به یکباره تیم کارشناسی وزارت ورزش که از روابط فرجی با علی آبادی دل خوشی نداشت در اقدامی قابل تامل رئیس موفق خود را مجبور به استعفا و سمندر را جایگزین او کرد که به مانند فرجی پنجمی جهان را در کارنامه دارد. باید دید سمندر که فدراسیونش در مسابقات کشورهای اسلامی ۵ مدا ل طلای دوره گذشته را یا یک مدال طلا عوض کرد؛ می تواند به روزهای خوبش برگردد یا خیر.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، با این شرایط و با شرایطی نظیر این متوجه می شویم تغییر همیشه بد نیست اما به شرطی که کارشناسی شده باشد، هرچند ممکن است برخی از تغییرات کارشناسی هم موفق از آب درنیاید اما درصد شکست آن نسبت به تغییرات با حب و بغض بسیار کمتر است.
در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات