داد و بیداد سلطان در باشگاه علیه شافعی و عربشاهی؛
این ۲ نفر نباید پاشونو بذارن تو پرسپولیس
سلطان با حالت عصبانی گفت: «اینا وقتی منو می بینن روی دست و پای من میفتن. آخه یه مشت… چطور خودشون رو با من مقایسه می کنن. »
به گزارش افکارنیوز ، موضع گیری بعضی از پیشکسوتان باشگاه پرسپولیس علیه علی پروین باعث شد تا سلطان بعد از مدت ها بار دیگر چشم هایش سرخ شده و با عصبانیت سراغ محکمه رفته و شکایت کند.
محمود شافعی و ضیاء عربشاهی که در مصاحبه های شان علیه پروین و حتی ناپدید شدن سکه های مربوط به دیدار با آث میلان صحبت می کردند، منتظر بودند که سلطان سرخ ها حداقل در چند جمله جواب آنها را بدهد ولی پروین مثل همیشه همان چند جمله تکراری را تحویل خبرنگاران داد: «اینها شاگردهای خودم هستن… چی بگم بهشون؟ اگه قرار باشه بخوام جواب شاگردهای خودم رو بدم که صبح تا شب باید در موردشون فکر کنم! »
شاید پروین فکر می کرد که با بیان این چند جمله غائله خاتمه پیدا کند و همه چیز تمام شود ولی پس از این بود که بحث پاداش بابک زنجانی و مسایل دیگر پیش آمد تا این پرونده جدی تر و پرحاشیه تر از مسایل قبلی دنبال شود.
* رویانیان: عربشاهی نباید بدون مدرک حرف می زد!
در حالی که تصور می کردیم مدیرعامل باشگاه پرسپولیس با شم پلیسی اش وارد ماجرا شود و مو را از ماست بیرون بکشد، سردار ترجیح داد تا با کدخدامنشی موضوع را حل و فصل کند: «به هرحال صحبت های عربشاهی علیه علی پروین ناراحت کننده بود و وقتی آن صحبت ها را خواندم خیلی ناراحت شدم. اگر مشکلی هست باید در خانواده خودمان حل شود. عربشاهی شاگرد پروین است و باید حرمت او را حفظ کند. او باید حرمت پروین را نگه می داشت و البته متاسفم که بعضی ها به این قضایا دامن می زنند و این موضوع را کش می دهند. به نظرم عربشاهی تند رفته و نباید به خاطر این اتفاق ها به او بی احترامی می کرد. »
تنها نکته قابل توجه در مورد صحبت های سردار در جایی است که او از عربشاهی می خواهد تا مسایلی را با باشگاه در میان بگذارد و شاید این به خاطر آن روابطی است که بین رویانیان و پروین وجود دارد: «عربشاهی مطالبی را مطرح کرده که هنوز با باشگاه در مورد آن حرف نزده است. او حداقل باید این مسایل را با ما در میان می گذاشت چون قبل از اثبات شدن نمی توان به کسی تهمت زد. به همین خاطر من از این بابت بسیار ناراحت هستم! »
* دادوبیداد سلطان در باشگاه
این جزو معدود دفعاتی بود که می شد پروین را تا این حد ناراحت و عصبانی دید. سلطان سرخ ها که شاید به خاطر همین مسایل حتی تلفن همراهش را هم جواب نمی دهد، از دوستان نزدیک و همراهانش نیز خواسته تا فعلا جواب هیچ تلفن و خبرنگاری را ندهند.
پروین که به شدت از صحبت های ضیاء عربشاهی شاکی بود، بعدازظهر دیروز راهی باشگاه شد و با دادوبیداد به سمت اتاق قائم مقام پرسپولیس رفت
آنهایی که سر راه پروین بودند فقط با یک نگاه به چشمان سرخ و چهره برافروخته او می توانستند حدس بزنند که سلطان تا چه حد شاکی است. پروین وقتی به اتاق منتقمی رسید خیلی زود سر اصل مطلب رفت: «آقای منتقمی فقط یک کلمه جواب بده… من عضو این هیات مدیره هستم یا نه؟ جواب بده… هستم یا نیستم؟ »
منتقمی من من کنان از جایش بلند شد و گفت بله علی آقا… شما بزرگ این باشگاه هستید. سلطان که به شدت شاکی بود آب پاکی را روی دست باشگاه نشینان ریخت: «اگه هستم، چرا هر کسی هر چی از دهنش در میاد می گه؟ اینا وقتی منو می بینن روی دست و پای من میفتن. آخه یه مشت… چطور خودشون رو با من مقایسه می کنن. اینا کجای این فوتبال هستن که می خوان منو با علی دایی دربندازن. اینا چی کاره هستن که می خوان پرسپولیس رو بزنن زمین و این حاشیه ها رو درست می کنن؟ »
منتقمی در حالی که پروین را به آرامش دعوت می کرد، از بچه های باشگاه خواست تا برای سلطان آب بیاورند تا او شاید کمی آرام تر شود ولی سلطان به حرف هایش ادامه داد: «طرف اومده و می گه که نوه علی پروین استقلالیه! آخه شما می خواین با نوه من گنده بشین؟ اصل کار خود علی پروینه که همه می دونن کیه و می شناسنش. همین اینا وقتی منو می بینن من را می بوسن و از سروکله ام بالا می رن. حالا چی شده که واسه من این حرف ها رو می زنن؟ »
* خودم ختم این حرفام، یکسری دیگه هم پاشون گیره!
هرچند که پروین می گفت از شافعی شکایت کرده ولی گویا سلطان این صحبت ها را از سر دلخوری می گفت چون پس از این بود که سلطان از قائم مقام باشگاه خواست تا شدیدا پیگیر این قضیه باشد: «اینا نباید پاشون رو اینجا بذارن… اگه من عضو هیات مدیره هستم باید یه حقی داشته باشم و نمی ذارم که کسی با آبروی من و پرسپولیس بازی کنه. الان هم بهتون می گم که باید پیگیر این قضیه باشین و تا ته ماجرا ولکن اینا نباشین! »
در مورد ماجرای پروین و پرونده مربوط به بعضی از پیشکسوتان پرسپولس این پایان ماجرا نبود. از آنجایی که سلطان احساس می کند بعضی ها به دنبال خدشه دار کردن جایگاه و آبروی او هستند، دیروز با دست پر راهی باشگاه پرسپولس شد و حتی مدارکی را نیز به همراه داشت: «یه سری مدارک دارم که باید به اینها رسیدگی بشه. باید خودتون ترتیبش رو بدین. باید معلوم بشه که بعضی ها برای چی مردم رو دوشیدن و چی کار کردن. تازه جدا از اینها یه پرونده دیگه هم هست که مربوط می شه به اون… که رفت دنبال کارهای بچه اش! »
کنکاش های سلطان تا جایی پیش رفته که او به چند نفر دیگر هم مشکوک شده: «من خودم ختم این حرف ها هستم… این دو تا که هیچی… اما تکلیف یه سری های دیگه رو هم روشن می کنم. من که بچه نیستم… می دونم که چند نفر خارج از این داستان ها دارن خط می دن. من به چند نفر مشکوک هستم و تکلیف اونها رو هم روشن می کنم! »
* پروین مدرک رو می کند
هر چند که قائم مقام باشگاه پرسپولس پس از دادوفریادهای پروین مصاحبه کرد و گفت که پروین لبخندزنان باشگاه را ترک کرده ولی سلطان دیروز اصلا حال و روز خوبی نداشت و حتی در مورد وضعیت باشگاه و اتفاق های روزهای آینده هم چیزهایی را زیر لب زمزمه می کرد.
در مورد ماجرای درگیری لفظی پروین و چند پیشکسوت پرسپولس، خبر رسید که چند شاکی از تیم های پایه پرسپولس و کسانی که نام شان در این پرونده به چشم می خورد، مدارک قابل توجهی را به پروین ارایه داده اند.
محمود شافعی و ضیاء عربشاهی که در مصاحبه های شان علیه پروین و حتی ناپدید شدن سکه های مربوط به دیدار با آث میلان صحبت می کردند، منتظر بودند که سلطان سرخ ها حداقل در چند جمله جواب آنها را بدهد ولی پروین مثل همیشه همان چند جمله تکراری را تحویل خبرنگاران داد: «اینها شاگردهای خودم هستن… چی بگم بهشون؟ اگه قرار باشه بخوام جواب شاگردهای خودم رو بدم که صبح تا شب باید در موردشون فکر کنم! »
شاید پروین فکر می کرد که با بیان این چند جمله غائله خاتمه پیدا کند و همه چیز تمام شود ولی پس از این بود که بحث پاداش بابک زنجانی و مسایل دیگر پیش آمد تا این پرونده جدی تر و پرحاشیه تر از مسایل قبلی دنبال شود.
* رویانیان: عربشاهی نباید بدون مدرک حرف می زد!
در حالی که تصور می کردیم مدیرعامل باشگاه پرسپولیس با شم پلیسی اش وارد ماجرا شود و مو را از ماست بیرون بکشد، سردار ترجیح داد تا با کدخدامنشی موضوع را حل و فصل کند: «به هرحال صحبت های عربشاهی علیه علی پروین ناراحت کننده بود و وقتی آن صحبت ها را خواندم خیلی ناراحت شدم. اگر مشکلی هست باید در خانواده خودمان حل شود. عربشاهی شاگرد پروین است و باید حرمت او را حفظ کند. او باید حرمت پروین را نگه می داشت و البته متاسفم که بعضی ها به این قضایا دامن می زنند و این موضوع را کش می دهند. به نظرم عربشاهی تند رفته و نباید به خاطر این اتفاق ها به او بی احترامی می کرد. »
تنها نکته قابل توجه در مورد صحبت های سردار در جایی است که او از عربشاهی می خواهد تا مسایلی را با باشگاه در میان بگذارد و شاید این به خاطر آن روابطی است که بین رویانیان و پروین وجود دارد: «عربشاهی مطالبی را مطرح کرده که هنوز با باشگاه در مورد آن حرف نزده است. او حداقل باید این مسایل را با ما در میان می گذاشت چون قبل از اثبات شدن نمی توان به کسی تهمت زد. به همین خاطر من از این بابت بسیار ناراحت هستم! »
* دادوبیداد سلطان در باشگاه
این جزو معدود دفعاتی بود که می شد پروین را تا این حد ناراحت و عصبانی دید. سلطان سرخ ها که شاید به خاطر همین مسایل حتی تلفن همراهش را هم جواب نمی دهد، از دوستان نزدیک و همراهانش نیز خواسته تا فعلا جواب هیچ تلفن و خبرنگاری را ندهند.
پروین که به شدت از صحبت های ضیاء عربشاهی شاکی بود، بعدازظهر دیروز راهی باشگاه شد و با دادوبیداد به سمت اتاق قائم مقام پرسپولیس رفت
آنهایی که سر راه پروین بودند فقط با یک نگاه به چشمان سرخ و چهره برافروخته او می توانستند حدس بزنند که سلطان تا چه حد شاکی است. پروین وقتی به اتاق منتقمی رسید خیلی زود سر اصل مطلب رفت: «آقای منتقمی فقط یک کلمه جواب بده… من عضو این هیات مدیره هستم یا نه؟ جواب بده… هستم یا نیستم؟ »
منتقمی من من کنان از جایش بلند شد و گفت بله علی آقا… شما بزرگ این باشگاه هستید. سلطان که به شدت شاکی بود آب پاکی را روی دست باشگاه نشینان ریخت: «اگه هستم، چرا هر کسی هر چی از دهنش در میاد می گه؟ اینا وقتی منو می بینن روی دست و پای من میفتن. آخه یه مشت… چطور خودشون رو با من مقایسه می کنن. اینا کجای این فوتبال هستن که می خوان منو با علی دایی دربندازن. اینا چی کاره هستن که می خوان پرسپولیس رو بزنن زمین و این حاشیه ها رو درست می کنن؟ »
منتقمی در حالی که پروین را به آرامش دعوت می کرد، از بچه های باشگاه خواست تا برای سلطان آب بیاورند تا او شاید کمی آرام تر شود ولی سلطان به حرف هایش ادامه داد: «طرف اومده و می گه که نوه علی پروین استقلالیه! آخه شما می خواین با نوه من گنده بشین؟ اصل کار خود علی پروینه که همه می دونن کیه و می شناسنش. همین اینا وقتی منو می بینن من را می بوسن و از سروکله ام بالا می رن. حالا چی شده که واسه من این حرف ها رو می زنن؟ »
* خودم ختم این حرفام، یکسری دیگه هم پاشون گیره!
هرچند که پروین می گفت از شافعی شکایت کرده ولی گویا سلطان این صحبت ها را از سر دلخوری می گفت چون پس از این بود که سلطان از قائم مقام باشگاه خواست تا شدیدا پیگیر این قضیه باشد: «اینا نباید پاشون رو اینجا بذارن… اگه من عضو هیات مدیره هستم باید یه حقی داشته باشم و نمی ذارم که کسی با آبروی من و پرسپولیس بازی کنه. الان هم بهتون می گم که باید پیگیر این قضیه باشین و تا ته ماجرا ولکن اینا نباشین! »
در مورد ماجرای پروین و پرونده مربوط به بعضی از پیشکسوتان پرسپولس این پایان ماجرا نبود. از آنجایی که سلطان احساس می کند بعضی ها به دنبال خدشه دار کردن جایگاه و آبروی او هستند، دیروز با دست پر راهی باشگاه پرسپولس شد و حتی مدارکی را نیز به همراه داشت: «یه سری مدارک دارم که باید به اینها رسیدگی بشه. باید خودتون ترتیبش رو بدین. باید معلوم بشه که بعضی ها برای چی مردم رو دوشیدن و چی کار کردن. تازه جدا از اینها یه پرونده دیگه هم هست که مربوط می شه به اون… که رفت دنبال کارهای بچه اش! »
کنکاش های سلطان تا جایی پیش رفته که او به چند نفر دیگر هم مشکوک شده: «من خودم ختم این حرف ها هستم… این دو تا که هیچی… اما تکلیف یه سری های دیگه رو هم روشن می کنم. من که بچه نیستم… می دونم که چند نفر خارج از این داستان ها دارن خط می دن. من به چند نفر مشکوک هستم و تکلیف اونها رو هم روشن می کنم! »
* پروین مدرک رو می کند
هر چند که قائم مقام باشگاه پرسپولس پس از دادوفریادهای پروین مصاحبه کرد و گفت که پروین لبخندزنان باشگاه را ترک کرده ولی سلطان دیروز اصلا حال و روز خوبی نداشت و حتی در مورد وضعیت باشگاه و اتفاق های روزهای آینده هم چیزهایی را زیر لب زمزمه می کرد.
در مورد ماجرای درگیری لفظی پروین و چند پیشکسوت پرسپولس، خبر رسید که چند شاکی از تیم های پایه پرسپولس و کسانی که نام شان در این پرونده به چشم می خورد، مدارک قابل توجهی را به پروین ارایه داده اند.
