چشم ها را شُستیم برای جور دیگر دیدن دربی ۷۸ اما سهم مان سرخوردگی بود و ناامیدی و افسوس، بشکند دستی که نمک ندارد!

به گزارش افکارنیوز ، هفتاد و هشتمین رویارویی پرسپولیس و استقلال را که تماشا کرده باشی از سوت آغاز تا لحظه «خدانگهدار» سعید مظفری زاده داور دربی بی خاصیت اخیر پایتخت چیزی گیرت نیامده جز به قول گفتنی؛ کشک!

کشک، یعنی اگر این گل سرسبد بازی های باشگاهی کشور را تماشا هم نمی کردی، چیزی را از دست نداده بودی! کشک یعنی حیف از آن همه شور و شوق پیش از بازی، حیف از حضور گرم مردم در سرمای استخوان سوز چله زمستانِ ورزشگاه آزادی، حیف از قلم هایی که چرخید روی کاغذهای گران تر از جان آدمیزاد، عرق هایی که ریخته شد پای تنظیم خبرها از سر تلاش برای دیده شدن دربی، بهتر دیده شدن دربی و عرق هایی که نشست بر پیشانی ها از شرمِ خواندن بیانیه های ۲ باشگاه، حیف از وعده های پوچ بازی برای بردن، حیف از گوش هایی که ۳-۳-۴ شنید و چشم هایی که ۱-۵-۴ دید!

این روزهای این جا قبل از دربی عشق است، شور است و شوق، بعد از دربی نفرت است و سرخوردگی است و پشیمانی! قبل از دربی امید است و شادمانی، بعد از دربی یأس است و غم. قبل از دربی کری خوانی است و تکیه بر دیروزهای پرافتخار، بعد از دربی تألم است و افسوس خوردن بر امروزِ شرم آور. قبل از دربی بیانیه های آتشین است و برادری های دروغین، بعد از دربی توجیه است و «دایورت» آدم ها به آینده ای بدتر از حال! قبل از دربی روز است و آفتاب است و روشنی، بعد از دربی شب است و سکوت است و سکوت است و سیاهی!

نه این که اهل فن پیش بینی نکرده باشند این ضد حال تکراری را. نه این که مردم ندانند خاصیت دربی بازهای این چند وقت اخیر را اما خب همه کم یا زیاد امیدوار بودند به نوعی دیگر دیدن. چشم ها را شُستیم برای جور دیگر دیدن اما سهم مان سرخوردگی بود و ناامیدی و افسوس، بشکند دستی که نمک ندارد!

کاش جای هر صحنه زد و خوردی که دیدیم، موقعیت خطرناکی می دیدیم روی دروازه هر یک از تیم ها. کاش می شد جای تکرار صحنه فحش های آن چنانی و لب خوانی کردن شان برای همدیگر، تکنیک می دیدیم، تاکتیک می دیدیم حتی راضی بودیم به تماشای «استپ سینه» ای، «دریبل دو طرفه» ای که انتظارها تا این حد پایین آمده از ال کلاسیکوی وطنی! راستی کدام دانانمایی چنین لقبی داد به این بی خاصیت بازیِ دشمن شاد کن؟ !

این ها که دستی دارند در نمایش دربی حالی شان هست دارند چه می کنند با این مردم؟ حالی شان هست دارند چه می کنند با این فوتبال؟ می فهمند سوای نتیجه ای که می گیرند، این بدشکل بازی کردن شان چقدر آسیب زا و مخرب است؟ متوجه ظلم بزرگی که به کلیت فوتبال این سرزمین می کنند، هستند؟ آنکه می گوید این بدقوارگی و بی خاصیتی دربی حاصل محافظه کاری نیست که از بی سوادی و ناتوانی عوامل ۲ تیم خبر می دهد یا زیادی احساساتی شده یا به همان اندازه چیزی از فوتبال سرش نمی شود! سطح فوتبال ما اینی است که استقلال و پرسپولیس در دربی سرخابی نشان مان می دهند؟ این حرف ها کدام است؟ این انتقاد نیست بلکه دوستان رندانه دارند آبرو می خرند برای آنها که آبروی دربی را بر باد داده اند و می دهند و به نظر می رسد همچنان خواهند داد چرا که خود را پاسخگوی کسی نمی دانند!

فوتبال ما قطعا می تواند قشنگ ترین دربی ها را داشته باشد صرف نظر از توان فنی سرخابی ها، همان طور که قبل از این ۴ مساوی شوم داشته و بعدتر هم اگر همتی باشد و خرده شجاعتی، می شود به این همه تماشاچی دربی بی احترامی نکرد و بازی در خور شأنی تحویل شان داد اما فعلا این طور به نظر می رسد که دربی حکم ساختمانی را دارد با قناسی های بسیار. قناسی های بسیار و درست نشدنی!

حرف آخر؛ به خیال تان که این دربی نیز گذشت و کام تان بر آمد؟ نخیر! صحبت از دربی است، هویتی که تاریخچه دارد و بابت همین، تاریخ در مورد شما قضاوت خواهد کرد. تاریخ در مورد همه شما قضاوت خواهد کرد، خصوصا شما آقای دایی، خصوصا شما آقای قلعه نویی، خصوصا شما!
در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات