در ایران می شود دوازدهم و سیزدهم شد، اما نمی شود داربی را باخت؛ این پیامی است که مدام از سکوها به قلب زمین مخابره می شود

به گزارش افکارنیوز ، چیزی حدود ۲۴ ساعت دیگر داربی ۷۸ تهران برگزار خواهد شد و از همین حالا خیلی ها نگران هستند که مبادا یک بازی بی کیفیت دیگر در ورزشگاه آزادی به نمایش دربیاید. سه داربی قبلی پایتخت که با نتیجه صفر بر صفر به پایان رسیده اند، در مجموع به اندازه انگشتان یک دست هم موقعیت مرغوب گلزنی نداشته اند. آخرین بازیکنی که در این مسابقه برای استقلال گل زده، یک سال است که فوتبال را به اجبار کنار گذاشته و از سرنوشت آخرین گلزن قرمزها در این بازی هم اطلاعی در دست نیست. همه اینها یعنی اینکه این بازی از مدار محبوبیت هواداران خارج شده و رفته رفته مقبولیت اجتماعی اش را از دست داده است. از اولین صندلی های خالی ورزشگاه آزادی در داربی تهران، درست همان روزهایی رونمایی شد که دو تیم به صورت سریالی در شش بازی پیاپی تن به تساوی یک بر یک دادند. حالا اما اوضاع به مراتب بدتر شده است؛ چه این که حتی از همان دو نوبت شادی گل های دسته جمعی هم خبری نیست و سرخابی ها از همان ابتدا تقسیم مسالمت آمیز امتیازات را به هر چیز دیگری ترجیح می دهند. منتقدان فوتبال در ایران افت کیفی داربی تهران را به مسایل مختلفی نسبت می دهند، اما به نظر می رسد در این میان نقش یک عامل نادیده گرفته شده است؛ خود هواداران!

واقعیت آن است که هواداران فوتبال در ایران «بیش از حد» به ضرورت شکست ناپذیری در مقابل رقیب دیرینه پایبند هستند و همین مساله، امکان ارایه یک نمایش جسورانه را از پرسپولیس و استقلال می گیرد. اهالی این دو باشگاه بزرگ دقیقا تا زمانی در دایره اعتماد و احترام هستند که داربی را نباخته اند، وگرنه خون شان پای خودشان خواهد بود. حبیب کاشانی و حمید استیلی که شاید نامقبول ترین زوج تاریخ فوتبال ایران را در پرسپولیس ساخته بودند، هر کدام بعد از تحمل دو شکست جداگانه در داربی مجبور به ترک موقعیت شغلی شان شدند. همین اتفاق به شکلی بسیار حادتر برای پرویز مظلومی رخ داد و او علاوه بر خروج از استقلال، ناچار شد یک سال خانه نشینی را هم تحمل کند. در حقیقت هزینه باخت در داربی پایتخت، بسیار سنگین است و از این نظر شاید به ندرت بتوان مسابقه ای باشگاهی در دیگر نقاط جهان را هم تراز با شهرآورد تهران دانست. حتی در اسپانیا هم خوزه مورینیو به رغم قبول شکست پنج بر صفر مقابل رقیب دیرینه در حاشیه امنیت قرار می گیرد تا آرام آرام تیمش را بسازد، اما اینجا… برگردید به حاشیه های داربی ۷۴ و دوباره ببینید ده ها هوادار پرسپولیسی را که از بیم رویارویی با همتایان سرمست آبی شان، نیم ساعت زودتر ورزشگاه آزادی را ترک کردند و در یک تراژدی کامل هیچ یک از سه گل افسانه ای ایمون زاید را ندیدند. در ایران می شود دوازدهم و سیزدهم شد، اما نمی شود داربی را باخت؛ این پیامی است که مدام از سکوها به قلب زمین مخابره می شود و شگفت انگیز اینکه صادرکنندگان همین پیغام روشن، هر بار از احتیاط بیش از حد سربازان داربی گله می کنند!

حتی همین نمادهای انگشتی اخیر هم نشانه ای از فقدان ظرفیت کافی برای قبول برد و باخت در داربی تهران است. وقتی پرسپولیسی ها بعد از ۴۰ سال هنوز به شش گل شان در داربی می نازند و استقلالی ها به جای مباهات به دو قهرمانی آسیا ترجیح می دهند برتری در چهار مصاف پی در پی را به رخ هواداران رقیب سنتی بکشند، این یعنی آنکه باخت به دشمن، رکیک ترین واژه فرهنگ لغات فوتبال ایران است. این فرهنگ را خودمان ساخته ایم، با انگشت های مان؛ پس به مربیان تیم های محبوب مان اجازه بدهیم دو دستی صندلی خودشان را بچسبند و همچنان هر داربی را با هشت عنصر دفاعی در ترکیب ثابت شان آغاز کنند.
در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات