خطرات سیاسی و امنیتی کاهش زاد و ولد در کشور/

لرستان خبر: از سال ۸۵ سالانه تنها یک میلیون نفر به جمعیت کشورمان افزوده شده است. این عدد نشان‌دهنده کاهش زاد و ولد در کشورمان به نسبت سال‌های گذشته بوده و به زعم برخی، فاجعه ایست که توسط استکبار طراحی شده است.

با اعلام نتایج سرشماری سال ۹۰ نخستین عددی که به چشم مسئولان نشست، کاهش نرخ رشد جمعیت بود که به رغم افزایش پنج میلیونی عدد جمعیت به نسبت سال ۸۵ به طور میانگین، سالانه یک میلیون نفر به جمعیت کشورمان افزوده شده است. این عدد نشان دهنده کاهش زاد و ولد در کشورمان به نسبت سال های گذشته بوده و به زعم برخی، فاجعه ایست که توسط استکبار طراحی شده است.

 

ایران در بازه سال های ۶۵ تا ۶۸ دارای یک رشد جمعیتی چشمگیر با میانگین باروری ۶.۱بود و همین، موجب شد تا افرادی خطر انفجار را برای ایران گوشزد کنند. دولت وقت در راستای مهار این نرخ رشد بالا، سیاست کنترل جمعیتی را با بسیج کردن همه دستگاه های تبلیغاتی و اجرایی کشور پیگیری کرد تا در فاصله سال های ۶۵ تا ۷۱، خطر انفجار جمعیتی مهار شده و رشد جمعیتی ایران به حد متوسط جهانی برسد، ولی این روند ادامه یافت تا جایی که امروزه، کاهش نرخ رشد جمعیتی، به نگرانی های گسترده ای تبدیل شده است.

 

در حالی که قرار بود بر پایه برنامه اول توسعه، سیاست های تعدیل موالید از ۴/۶ فرزند به چهار فرزند، در سال ۱۳۹۰ محقق شود، سه سال پس از تصمیم نمایندگان مجلس چهارم، این مهم محقق شد، ولی هیچ نهادی این رویداد را رصد نکرد تا نمودار ترکیب جمعیتی کشور به شدت آسیب ببیند.

 

برای درک بهتر ماجرا، به این نکته دقت کنید که هم اکنون هر خانوار ایرانی به طور متوسط، حاضر شده به جای ۲ بچه، ۱.۵ فرزند داشته باشد و این روند به این معناست که رقم چهار فرزند در سال ۸۵ به ۳.۵ در سال ۹۰ رسیده و خانوارهای ایرانی از نظر بُعد کوچک شده است.

 

بدین ترتیب، کشف این حقیقت منجر به تصمیماتی می شود که هر چند با توجه به تذکر رهبری مبنی بر تجدیدنظر جدی در سیاست های کنترل جمعیتی درست به نظر می رسد، در بیشتر آنها، افراط و تفریط به چشم می خورد و جالب اینجاست که وجه اشتراک همه راهکارهای پیشنهادی که گاه تفاوت زمین و آسمانی دارند تکیه گویندهِ سخن بر همین تذکر رهبر انقلاب است!

 

مدتی است که تغییر در سیاست گذاری های جمعیتی، موضوع بحث های بسیاری بوده و همین موضوع، سبب شده تا سناریوهای سازمان ملل درباره آینده جمعیتی کشورمان بیش از پیش واکاوی شود.

این سازمان در سال ۲۰۱۰ برای ایران سه سناریو پیش بینی کرد: سناریوی رشد بالا، رشد متوسط و رشد پایین.

بنا بر این گزارش، در سناریوی رشد بالا، میزان باروری کل از ۱.۸ فرزند برای هر مادر به ۲.۵ فرزند در سال ۱۴۸۰ خواهد رسید که از حداقل های ۲.۲ درصدی نیز بیشتر است (حداقل ۲.۲ درصدی بر این مبنا محاسبه شده که هر پدر و مادر دو فرزند داشته باشند و افزون بر آن، مرگ و میر تا یک دهم عادی به شمار رفته و با افزودن این درصد احتمال مرگ و میر، جمعیت ثابت خواهد ماند) که بر پایه این سناریو، جمعیت کشورمان در سال۱۴۳۰ نزدیک ۱۰۰ میلیون نفر رسیده و در همین حول و حوش ثابت خواهد ماند.

 

در سناریوی رشد متوسط، میزان باروری کل از ۱.۸ بچه برای هر مادر به ۱.۵ بچه برای هر مادر در سال ۱۴۲۰ کاهش می یابد و جمعیت کشور در این سال به حدود ۸۶ میلیون نفر و درصد سالمندی به ۲۲ درصد خواهد رسید. پس از آن با وجود افزایش باروری هم (تا دو فرزند) تا سال ۱۴۸۰، جمعیت کشور رو به کاهش می رود و به حدود ۶۲ میلیون نفر خواهد رسید.

 

سومین سناریو، رشد پایین است که در آن میزان باروری کل از ۱.۸ بچه برای هر مادر در سال ۱۳۹۰ به حدود یک فرزند برای هر مادر در سال ۱۴۲۰ خواهد رسید و درصد سالمندی جمعیت به حدود ۲۵ درصد خواهد رسید و پس از سال ۱۴۲۰ تعداد جمعیت با کاهش روبه رو شده و به نزدیک ۳۱ میلیون نفر و درصد سالمندان به ۴۷ درصد افزایش خواهد یافت.

 

از سوی دیگر نیز باید گفت واحد آمار و اطلاعات سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا (سیا) در آخرین آمار خود، که چندین سال پیش منتشر کرده رشد جمعیت ایران را در سال ۲۰۰۵ کم تر از یک درصد یعنی ۸۶ درصد تخمین زده بود که بر اساس آن گزارش جمعیت ایران تا پایان ماه ژوئن سال ۲۰۰۵ به ۶۸ میلیون و ۱۷ هزار و ۸۶۰ نفر خواهد رسید.

 

بر اساس این گزارش، نرخ رشد جمعیت ایران در سال۲۰۰۵، کم تر از یک درصد و معادل ۸۶ درصد خواهد بود و نرخ رشد جمعیت ایران نسبت به سایر کشورهای خاورمیانه پایین تر و به نرخ رشد کشورهای پیشرفته نزدیک شده است.

 

هرچند این آمار توسط سازمان سیا و دشمنان ایران اسلامی تهیه شده است و چندان قابل اعتبار نیست ولی گزارش سازمان آمار ایران در سال ۹۰ نیز چندان فاصله ای با این آمار ندارد! رشد جمعیت ایران براساس نتایج سرشماری سال ۱۳۹۰ به ۱.۳ درصد رسیده که به میانگین رشد جمعیت جهان در سال۲۰۱۱ میلادی به میزان ۱.۲ درصد، نزدیک شده است. مرکز آمار ایران در نتایج سرشماری سال ۹۰ جمعیت کشور را حدود ۷۵ میلیون نفر اعلام کرده است. در صورتی که رشد جمعیت به میزان ۱.۳ درصد طی پنج سال آینده باقی بماند، جمعیت کشور در سال ۱۳۹۵ به اندکی بیش از ۸۰ میلیون نفر می رسد. به عبارتی، به جمعیت کشور سالانه حدود یک میلیون نفر افزوده می شود. درباره علل و اهداف و انگیزه ها در اجرای این طرح در ایران و سایر کشورهای اسلامی و خطراتی که از این ناحیه انقلاب اسلامی را تهدید می کند، نکاتی وجود دارد که باید درباره آن ها به بحث و بررسی نشست.

 

خطر سیاسی و امنیتی

 

 

نکته حائز اهمیت در خصوص کاهش جمعیت، برنامه ای است که سیاستمدارن و استراتژیست های امریکایی و اروپایی برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران در نظر گرفته اند. برژینسکی، سیاستمدار کهنه کار امریکایی و مشاور سابق امنیت ملی امریکا، در مصاحبه ای با روزنامه وال استریت ژورنال در مارس۲۰۰۹، در خصوص تغییر جمعیت ایران نکته ای را بیان کرد که ابعاد بسیار گسترده ای دارد. وی در این مصاحبه گفته بود: « از فکر کردن به حمله پیش دستانه علیه تاسیسات هسته ای ایران بپرهیزید و گفت وگو ها با تهران را حفظ کنید، بالاتر از همه بازی طولانی مدتی را انجام دهید چون زمان و آمارهای جمعیتی و تغییر نسل در ایران به نفع رژیم کنونی نیست. »

 

خطرات اقتصادی

 

به موازات پیر شدن جمعیت و کاهش نرخ رشد جمعیت، تولید نیز در کشور کاهش می یابد. فراموش نمی کنیم در سال هایی که جمعیت ایران ۲۷ میلیون بود، از نظر مواد غذایی حتی گندم و میوه جات نیاز مبرم به واردات گسترده وجود داشت ولی امروز با جمعیت ۷۵ میلیونی علاوه بر تامین مایحتاج خود در بسیار ی از موارد جزو کشورهای صادرکننده هستیم. افزون بر این با کاهش رشد جمعیت و پیر شدن جمعیت کشور هزینه های سنگین بیمه و طرح های حمایتی دولت برای بازنشستگان کمرشکن خواهد شد. واردات نیروی کار نیز موجب خروج ارز خواهد گردید و در نتیجه بحران اقتصادی کشور را فرا خواهد گرفت.

 

خطرات فرهنگی و اجتماعی

 

زمانی که تفکر کنترل جمعیت و تک فرزندی در کشور به گفتمان رایج تبدیل شد، آثار و تبعات فرهنگی خاصی نیز در پی داشت و عقیم سازی زنان و مردان به یک عرف مجاز تبدیل شد به طوری که امروز در جمهوری اسلامی تنها موردی که در بیمارستان ها و خانه های بهداشت به صورت رایگان انجام و بعضا جایزه هم اعطا می شود، عمل عقیم سازی است! البته سقط جنین نیز در نگاه برخی خانواده ها مجاز دانسته می شود، زیرا تنظیم خانواده یک ضرورت است و فرزند چهارم به بعد جرم تلقی می شود! طبیعی است در این فرهنگ، برخی خانواده هایی که از تنهایی رنج می برند خلأ انس با فرزند را با انس با حیوانات به ویژه سگ پر کنند؛ امری که امروزه در بسیاری از شهرهای بزرگ به ویژه مناطق اشراف نشین به چشم می خورد. شغل های جدید و مغازه هایی با عنوان غذای سگ و شستشوی سگ و درمانگاه سگ و… از پدیده هایی است که هر روز بر تعداد آن ها افزوده می شود! روشن است خانواده ای که فرزند نمی آورد یا تک فرزند است و فرزندش به دانشگاه رفته و یا ازدواج کرده است، چنین خلایی را در زندگی احساس می کند و برای جبران آن چنین راهکارهایی می اندیشد که غربی ها اندیشیده اند.

 

عوامل اصلی کاهش جمعیت

 

از عمده عوامل کاهش رشد جمعیت می توان به اختصار، امور ذیل را نام برد. افزایش سن ازدواج؛ در این صورت تک فرزندی و یا کم فرزندی از پیامدهای طبیعی ازدواج است. ، طلاق های فراوان و زودرس که اغلب این خانم ها موفق به ازدواج دیگری نمی شوند. ، قوانین دست و پاگیر مثل بیمه نشدن فرزندان چهارم به بالا، تبلیغات گسترده بر ضد فرزند متعدد و تبلیغ مثبت برای تک فرزندی و اولاد کم تر و تشویق های فراوان برای کاهش رشد از جمله رایگان بودن عقیم سازی مردان و زنان. سنگ اندازی در برابر طرح هایی که در راستای تشویق فرزندداری ارائه شده بود مثل طرح آتیه. رئیسجمهور که مقرر شد برای هر نوزاد، مبلغ یک میلیون تومان به حسابش ریخته شود، اما از سوی مجلس تامین بودجه نشد.

 

در پایان باید تصریح کرد حضرت امام (ره) و رهبر معظم انقلاب هیچ گاه از سیاست های تعدیل جمعیتی دفاع نکرده اند بلکه امام در بیاناتشان از ظرفیت ایران برای جمعیت ۲۰۰ میلیونی و مقام معظم رهبری از جمیت ۱۵۰ میلیونی سخن به میان آورده اند. ایشان در خصوص جمعیت فرموده اند: « من معتقدم که کشور ما با امکاناتی که داریم می تواند صد و پنجاه میلیون نفر جمعیت داشته باشد. من معتقد به کثرت جمعیتم. هر اقدام و تدبیری که می خواهند برای متوقف کردن رشد جمعیت انجام بگیرد بعد از صد و پنجاه میلیون انجام بگیرد» متاسفانه پس از تصریح معظم له تاکنون دولت و مجلس نه تنها اقدام قابل توجهی در این راستا نکرده اند بلکه متاسفانه همچنان همان سیاست ها مثل رایگان بودن عقیم سازی و عدم تعلق بیمه فرزندان چهارم به بعد و… با همان قوت ادامه دارد و کم تر راهکاری برای کاهش سن ازدواج و جلوگیری از وقوع طلاق های زودرس در میان زوج های جوان ارائه می شود. برای به هم ریختن این معادله باید انقلابی رخ دهد و سیاست های خاصی اعمال شود تا از این بحران بزرگی که در حال وقوع است جلوگیری گردد و گرنه وقتی از خواب بیدار می شویم که کار از کار گذشته است.

در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات