بی مهابا رفتی تا پیوند میان عقل وعشق را به تصویر کشی و هر بار که ندای ناب سرخت بر می خواست عاجزانه ترین ثانیه ها را تاریخ تجربه می کرد.

به گزارش افکارنیوز ، نیایش ها جاری بود، جان ها از درک شنیدنت بی رمق تر از همیشه،  همه را دیدی برایشان آهنگ رفتن گفتی،  پیراهن عشق پوشیدی صبورانه و بی صدا، پاپوشی از توکل، مرکب جانت را حرکت دادی صحرا از طراوت نامت دوباره جان گرفت. حقیقت در  اندیشه های مرده شان گم می شد تا عمق زخمت را نبینند. حرم از ناز وجودت خالی شد .

غیرتمندانه رفتی تا پیوند میان عقل وعشق را به تصویر کشی و هر بار که ندای ناب سرخت بر می خواست عاجزانه ترین ثانیه ها را تاریخ تجربه می کرد و تو در اوج شکوه و عشق نویدرهایی می دادی گوش هاشان آزرده از فهم رشادت بود و توچه مظلومانه تنهای صحراها شدی، خورشید از داغ نگاهت سوزانتر از همیشه می سوخت .

پروانه ها را برای سوختن چه خوب آماده کردی، دوردست ها دنیایی از تمنا برپا بود طومارهای ارادتشان یکی پس از دیگری می رسید و این بار مهمانی از تبار نور را می طلبیدند تا در سایه سار نورش مسیر عدالت بپیمایند .

خود را یاری دهنده خواندند وبر سفیر عشقت بی رحمانه ترین مشق تاریخ را نوشتند، خیمه های شعور را ویران گمراهی شان ساختند همه معبرها بستند و پرستوهای دیار ملکوت را تا بی سراپرده ترین هجوم ها آزردند  جفا بود که جولان میداد و رود شرمنده از حضورت جاری دردها بود می رفت تا سرزمین بلا شورانگیز ترین حماسه ها را برتن تفیده اش  رقم زند .

آسمان از شور می بارید و بارقه های وصل جوشیدن می گرفت تو آمدی و چشم ها از نگاهت ماندند تاحدیث عشق تلاوت کنی وتسلیم و رضا را معنی دهی  صدای نبض بودنت جان می داد. ودر آخرین پیکار، دنیایی از نبودنت آوارشد وگفتی، انا قتیل العبرات.

دستان کوچک دخترکان خسته از سفر بی صدا بالامی رفت وبا هر رفتنی اشک مادر حماسه ها جاری می شد  شرارت زبانه می کشید خیمه ها ویران شد تازیانه ها بر رخ  شریفترین خلق خدا نشانه می رفت.   و همهمه هاشان گوش فلک را کر می کرد. و او چه با صلابت خیمه ای از ایستادگی برافراشت وهمه گلگون شده ها را نعمت خواند معرکه را سر شار از زیبایی دید چون کوه سرسخت و قوی نطقی علی وار سرود کاخ بی بنیان پر عیب را به دخمه ای سرد مبدل ساخت .

دستی آرام بر سر حادثه ها برد و رنج رفتن ودوری را التیام داد او آرامتر از باران پر خروش تر از دریا تابنده تراز خورشید و شبیه تر از همه به تو بود .

قرن ها گذشت

و هنوز جوشش نامت جاریست

وصحرا قصه دار رویت توست یا حسین

در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات