طنز اجتماعی؛

آورده اند که شیخ اجل ، سعدی علیه الرحمه را هوس فتیره در سرافتادی و ناگزیر از خرید چند قرص آن روی به بلاد اراک همی نهادی و ناگزیر به عبور از جاده ازنا – اراک !

به گزارش لرستان خبر ، آورده اند که شیخ اجل ، سعدی علیه الرحمه را هوس فتیره در سرافتادی و ناگزیر از خرید چند قرص آن روی به بلاد اراک همی نهادی و ناگزیر به عبور از جاده ازنا – اراک !

 

جاهل از خوف جاده ، قدم بر راه و عزم  بر عبور از جاده همی کردیم .

 

سوار بر چهارچرخی نحیف و کوتاه و حقیر شدی که پراید می گفتندش و از قضا تا به جاده افتادی به عزم رفتن ، سپاه دشمن بسیار بود و انبوهی چارچرخ با چرخ هایی بس بزرگ و به قامت بس مهتر ، به یکباره حمله آوردندی از چپ و راست و پیش و پس...

 

آنقدر فراوان و عظیم الجثه که به کراهت و استحقار بر ما نظر کردندی که ناگاه در طرفه العینی و با آرامش خاطر فراوان ، از روی ما عبور و ما را له همی کردندی.

 

فی الفور ملک الموت به دیدارمان آمدی و عزم بر جدا کردن روح از تنمان کردی که از پی آن ، ما را خوف بسیار افتادی.

 

ملک الموت هر چه مرا ملاطفت کردی ، آرام نمی گرفتی و خلق وی از بی قراری من تنگ همی افتادی که شیخ  تو را چه شود ؟ مگر نه اینست  که مرگ حق است و جاده ازنا اراک وسیله !؟

 

وی را گفتم که ناغافل می روم و وصیتی نکردی.

 

مرا فرصت همی ده تا حکایت آخر را عبرت گونه از برای مظلوم مردم ازنا به نگارش درآوردی که ناغافل سرنوشت مرا تکرار نکردندی و جان شیرین خود و خویشانشان را در این جاده مرگ از دست ندادندی .

 

پس ملک الموت را شفقتی در قلب افتادی و مرا لختی فرصت همی داد :

 

بدین امید به سر شد ، دریغ عمر عزیز

که آنچه در دلم است از درم فراز آید

امید بسته ، برآمد ولی چه فایده زانک

امید نیست که عمر گذشته بازآید

 

لعنت جاده ازنا-اراک را که به هر قدمش دو صد خودرو باشد و به هر گوشه اش دو صد چاله ، که چون داخل شوی نثار آن کنی که صحت جاده را زعیم است و چون برون آیی نثار آن دیگری که در این امر سهیم.

 

و از ماوس و کی بورد که برآید

که از عهده لعنش به درآید

 

ملک الموت را گفتم که این لشگر دشمن که اند و این چه راه باشد که چنین تنگ است و طویل است و شلوغ !؟

 

مرا همی گفت که اینان همه خودروهای شمال باشند که به عزم جنوب وهمه خودروهای جنوب باشند که به عزم شمال روی بدین جاده نهاده باشند که تنها چاره شان عبور از این جاده باشد و جاده را صاحب نباشد که باندهایش را به چهار برساند.

 

گفته اند که پول ها را کلان کلان به استانهای همجوار دادی و خردش را به ازنا ! که از اتفاق ، نیمی از اسکناس ها که به ایشان دادی را گوشه نباشد و هر چه اندک مسئول شهر داد زدی که تا کی خانواده از پی خانواده داغدار شوندی ؟ فایده اش نبودی که زعیم جاده را گوش شنوا نباشد.

 

ز گوش پنبه برون آر و داد خلق ده

و گر تو می ندهی داد ، روزدادی هست

 

ای زبر دست زیر دست آزار

گرم تا کی بماند این بازار؟

به چه کار آیدت راه داری

مردنت به که مردم آزاری

 

گویند هر بار که مردم ازنا را برای بودجه مرمت این راه فریاد برآمدی ، ایشان را گفته باشند که خزانه تهی باشد و ازبرای دلداری ایشان ناچیز مبلغی برای مرمت دو متر آن به ایشان همی دادی و به شهر خود روانه کردندی با دستی تهی ...

 

ترسم به اراک نرسی ای ازنایی     کین ره که تو می روی به قبرستان است

 

اینک که مرا اندک فرصتی باشد ، شما نجیب مردم ازنا را وصیت همی کنم که :

 

آخر ای مردم ازنا حذر کنید

من نکردم ، شما حذر کنید

 

شما را حذر باشد که قبل از عزیمت به اراک و عبور از این جاده مخوف ، وصیتی به نگارش درآوردندی بدین طریق و دستور :

 

 1) عکسی فراهم نمودندی4  × 3 تا بعد مماتتان روی آگهی ترحیم همی چسبندی و بیتی شعر نو تا بر سنگ قبرهمی حک کردندی نستعلیق گونه!

 

2) مال و مکنت را در وصیت تقسیم نمودی صحیح و به اندازه ، که دیار باقی را آسوده خاطر باشید تا که مبادا نفرین وارثان تن و جسمتان را بر روی ویبره نهادی نو به نو و در آخرت نیز دهان آسفالت باشید چون دنیا !

 

3) قبل از سفر ، دلی سیر اهل و عیال را نگاه کردندی فراوان ، زانک درون قبر حوصله را سر رفتی ، شما را صور اندر ذهن باشد فراوان برای مرور خاطرات!

 

4) آن را که عیال باشد و فرزندی ، قبل از آنکه عزم سفر کردی ، صورت فرزند ببوسیدی که آخرت را حسرت به دل نماندی. ( عیال را چون نگارشش منشوری باشد ، مرا نظر خاصی نباشد ! )

 

5) نسوان را بهتر آن باشد که وارث کلیپس و جواهرات خود را انتخاب نمودی که نسوان قوم را بعد از فوت  نزاع و گیس و گیس کشی بر سر تصاحب آن نباشد و مردان را نیز بهتر آن باشد تا وصیتی نمایند و نزدیکترین نزدیک خود را گویند که  تا نوترین اخبار فوتبالی را نوبه نو هر پنج شنبه بر سر مزارشان گزارش نمودی مفصل و بی کم و کاست !

 

6) آن که مجرد باشد را توصیه ای کنم اکید و موکد ، که معتمد فردی را وصیت همی کند که پس از شنیدن خبر فوت وی ، فی الفور هارد رایانه ، فلش و رم گوشی را فرمت نمایندی تا که بزداید اگر چیزی در آن باشد که والدین را از گرفتن مراسم ختم وی منصرف کنادی!

 

7) قوم را گوئید و خویش را نیز که پس از عزیمت وی به جاده ، دسته جمع و محزون حال و پریشان چهره ، همسرایی کردندی ترانه "خداحافظ" احسان خواجه امیری را .

 

8) آن را که سلامت از جاده عبور کردی ، واجب باشد که چون اراک را بسلامت رسیدی ، فی الفور شکرش بجای آوردندی و کوتاه متنی تهیه کنادی و از آن که صحت جاده را زعیم است، تشکر کنادی فراوان ، زانک ایشان را اگر دلسوزی نبودی ، وی را فرصتی نبودی تا به صحت و سلامت از جاده عبور کنادی !

 

9) زعیم جاده را توصیه همی کنم که بهتر آن  باشد بر ساختن جاده ای شوسه به موازات این جاده ، نیز خرید چندین فروند الاغ و اشتر و مادیان ، باشد که موجبات تردد ایمن و سالم مردم را فراهم نمودندی ، زانک چهاربانده شدن این جاده را آرزویی باشد بس محال...


منبع: ازنا خبر

انتهای پیام/

در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید
  • محمد

    ببسیارزیبابود.....همی گویم توراای شیخ جاده ازنا اراک راول کردندی در طرقت طنزسیاسی تخته گاز بتاختندی ...

  • حسین احمدی

    ازقدیما گفتندازماست که برماست .دوست عزیزنگارنده تا به حال کدامیک ازنمایندگان به قولهای خود عمل کرده اند.این جاده یک حربه تبلیغاتی برای کسانی است که میخواهند به اهداف دنیوی خود برسند.کدامیک ازمسولین این شهردلسوزانه پیگیربوده است

نظرات