گزارش تصویری، تشریحی از هنر گلیم بافی لرستان؛
خیره در دست آفریدههای «خیربانو»؛ از سرانگشت این زن هنر اوج میگیرد/ حمایت تنها خواسته از مسئولان استان
صدای ضربه به دار بلندتر می شود. یک گره قرمز و گره دیگر آبی. گره ها در کنار هم تنیده می شوند و خیربانو خیره به نقش و نگارها چیدمانی از شور را روایت می کند؛ چیدمانی که حاصل سی سال زحمت و عمر اوست.
به گزارش لرستان خبر به نقل آسوبان، صدای ضربه به دار بلندتر می شود. یک گره قرمز و گره دیگر آبی. گره ها در کنار هم تنیده می شوند و خیربانو خیره به نقش و نگارها چیدمانی از شور را روایت می کند؛ چیدمانی که حاصل سی سال زحمت و عمر اوست.
خیره به دست آفریده های خیربانو
نقش و نگارها روی دیوار آویزان می شود. خیره به دست آفریده های خیربانو شاهیوند و شاگردانش رنگ و خیال را مرور می کنی و هنر را؛ هنری که حالا به گفته ی خودش به دلیل بی پولی و بدهکاری آن ها را به حراج گذاشته است.
ارزش هنر، نقش و نگارها و زحمتش را خودش بیش تر از هر کسی می داند و حتا نگین، دختر خردسالی که با مادرش به استتقبال نقش و نگارها آمده و از آن ها نه دل می کند و نه نگاه.
خیربانو با هر گره ی گلیم، گوشه ای از قلبش را به امانت برده است:«دست آفریده هایم را ابتدا در کرمانشاه و تهران به فروش می رساندم. یک روز نخ های رنگ شده را در خیابان به تماشا گذاشته بودم. آن روز حمزه ای از میراث فرهنگی لرستان بر حسب اتفاق نخ های رنگ شده را می بیند و مرا به میراث فرهنگی لرستان دعوت می کند.»
هنری که از نگاه دیگر کشورها هم به دور نمی ماند
پای هنر خیربانو از آن روز به بعد میراث فرهنگی لرستان باز می شود و البته اصالت هنرش آن گونه است که برایش غرفه در شهرهای مختلفی چون مشهد، تهران و قلعه ی فلک الافلاک خرم آباد در نظر می گیرند:«در نمایشگاه بین المللی تهران در سه سال غرفه داشتم. در دو سال پیش هم با هزینه شخصی به نمایشگاه مشهد رفتم.»
در نمایشگاه بین المللی صنایع دستی کمالوند غرفه خیربانو شلوغ می شود. هر کسی از دور می آید؛ دستی بر نقش و نگارها می کشد. هنرش را که زاده ی خیال خیربانو است و بی هیچ طرح و نقشه ای تحسین می کند. نقش و نگارهای خیربانو از نگاه بازدیدکنندگان دیگر کشورها هم به دور نمی ماند و گلیم های خیربانو به فروش خوبی می رسد.
بعد از نمایشگاه کمالوند خیربانو را به نمایشگاهی که در آبشار بیشه تدارک دیده اند؛ دعوت می کنند. خیربانو آن شب به آبشار بیشه می رسد؛ اما مکانی برای غرفه هنوز برپا نشده و او با هنرش تصمیم به بازگشت می گیرد. بعد از بازگشت خیربانو از نمایشگاه آبشار بیشه، غرفه بین المللی صنایع دستی در تهران آماده ی برگزاری می شود.
خیربانو تصمیم می گیرد در نمایشگاه بین المللی تهران برای برپایی غرفه اقدام کند؛ اما متوجه می شود که غرفه ای در نمایشگاه تهران به دلیل عدم ثبت نام در سایت موردنظر برای او در نظر نگرفته نشده و هنر خیربانو را به نمایشگاه قلعه فلک الافلاک سوق داده و از او برای حضور در قلعه دعوت می کنند.
کارآموزانی که یک پا استاد شده اند
خیربانو 19 کارآموز را آموزش می دهد و حالا کارآموزها یک پا استاد گلیم بافی شده اند:«بدهکار هستم و هنوز نتوانسته ام که دستمزد کارآموزهایم را پرداخت کنم. اگر به غرفه ی بین المللی تهران می رفتم؛ می توانستم با فروش گلیم ها و دیگر صنایع دستی بدهی هایم را پرداخت کنم.»
خیربانو نخ گلیم ها را با قرض به کارگاه کوچکش که در خیابان معاد کوهدشت، دائر است؛ می آورد و حالا 6 میلیون بدهکار نخ ها و کارآموزانش است و می خواهد با حراج هنرش، بدهی هایش را پرداخت کند.
بی پولی، هنر خیربانو را حراج می کند
خیربانو سرپرست خانواده است و خودش باید با هنرش خرج خانه را تأمین می کند. برای نمایشگاه بین المللی تهران تصمیم به برپایی غرفه با هزینه شخصی می گیرد و حتا محمدکرم محمدی، فرماندار کوهدشت برای برپایی غرفه خیربانو تلاش می کند؛ اما باز هم غرفه ای برای او برپا نمی شود و خیربانو در آرزوی فروش هنر و پرداخت بدهی هایش می ماند.
خیربانو، حالا پولی برای پرداخت بدهی هایش ندارد و می خواهد علاوه بر حراج هنرش، خانه اش را به هم فروش برساند تا بتواند دستمزد کارآموزانش را پرداخت کند؛ کارآموزانی که یا پدر ندارند و یا خودشان سرپرست خانواده هستند.
خیربانو خودش در تنگنای زندگی است؛ اما برای زندگی سخت کارآموزانش هم نگران است و دل می سوزاند و آن ها را به موسسه خیریه ای در تهران معرفی می کند و مدارک آن ها را برای ارسال به موسسه آماده می کند.
خیربانو در پایان صحبت هایش می گوید:«از میراث فرهنگی که باعث شدند هنر من به نگاه دیگر استان ها و حتا بازدیدکنندگان خارجی برسد؛ سپاسگزار هستم و هم از این که هزینه برپایی غرفه قبلی ام را پرداخت کردند و من توانستم با این پول کمی از قرض هایم را سبک کنم؛ اما کاش آن ها مرا برای ثبت نام در سایت برای برپایی غرفه مطلع می کردند؛ من که خودم سواد ندارم.»
انتهای پیام/