لرستان خبر گزارش می دهد؛

لرستان خبر وایت 16 سال خدمت «آقا معلم» در صعب‌العبورترین نقاط لرستان به عشق باسواد کردن بچه‌های روستا را گزارش می‌دهد.

به گزارش لرستان خبر، این بار می‌خواهیم از معلمی بگویم که از خودگذشتگی را نشان داد و در آزمون زندگی مردود نشد و حتی تجدید شدن را هم به ذهنش خطور نداد.

 

این معلم دلسوز مسافر دلش است، دلش با خدا است و ذهنش در قالب این سخن که معلمی شغل انبیاء است، بود، زندگی را دوست دارد، چون دانسته‌هایش را به بچه‌ها یاد می‌دهد، چون می‌داند که داده‌هایش می‌چرخد و در قلب بچه‌هایی که روزی بزرگ می‌شوند، ماندگار می‌ماند.

 

با مردم روستا زندگی می‌کند، چون درک زیبا و توصیف نشدنی از زندگی مردم روستا دارد.

 

*راهزن و گردنه پر برف هم حریف عاشقی «آقا عزیز» نمی‌شود

 

تنها وظیفه معلمی را به جا نمی‌آورد، با شاد بودن آن‌ها شاد می‌شود، سنگ صبور روستائیان است، چون رئوف است.

 

 

*می‌گوید زندگی کردن در میان مردم روستا را دوست دارد

 

می‌خواهم از معلمی بگویم که جوانی خود را به عشق ورزیدن به شغل خود به میان‌سالی رساند. هر روز چند ساعت را در جاده‌های دلش به عشق بچه‌ها پیاده می‌رود و خستگی‌ناپذیر است. جوانیش در این جاده‌ها گذشت و ذره‌ای ناامید نشد، این معلم مهربان الان دیگر تنها یک معلم نیست، عضوی از این روستا است.

 

در دوره‌های مختلف تاریخ ایران کسانی بوده‌اند که با از خودگذشتگی پلی برای پیشرفت دیگران شده‌اند. شهید چمران نمونه بارز معلم دلسوز و فداکار است که ایثارهای وی در دوران هشت سال دفاع مقدس ستودنی و به یادماندنی هستند.

 

اما باید یادمان باشد که این انسان‌ها تنها در دوران جنگ و با ریختن و نثار کردن خون وجود ندارند، بلکه امروز نیز کسانی هستند که بدون کوچک‌ترین چشم‌داشتی پا در عرصه مقدس دفاع گذا‌شته‌اند، دفاع از علم و مبارزه با بی‌سوادی از عرصه‌های مهم جهاد هستند که عده‌ای با تمام وجود و عشق به فرزندان و آینده‌سازان کشور به فکر آبادی و پیشرفت وطن خود هستند.

 

اینک که در آستانه روز جهانی علم در خدمت صلح هستیم، شاید بهترین فرصت باشد که به سراغ معلمان واقعی برویم.

 

*روایت  16 سال خدمت «آقا معلم» در صعب‌العبورترین نقاط لرستان

 

از این‌رو خبرنگار فارس به سراغ عزیز محمدی‌منش معلمی دلسوز و فداکار که 16 سال از عمر خود را به تدریس در مناطق محروم و صعب‌العبور استان لرستان گذرانده است و به جز لطف خدا چشم در راه هیچ پاداش و تقدیری نیست، رفتیم تا این معلم از درد و رنج‌های بچه‌های روستا بگوید.

 

 

*در مناطقی خدمت می‌کنم که صعب‌العبورترین روستاهاست

 

عزیز محمدی‌منش معلم سخت‌کوش لرستانی به خبرنگار فارس در خرم‌آباد گفت: در سال 79 به عنوان سرباز معلم در میان کوه شرقی خرم‌آباد روستای قلاوند و میرزاوند برای خدمت اعزام شدم، به دلیل اینکه مردم این روستا مهمان‌نواز بودند، سال 80 نیز برای دومین بار برای امر مقدس معلمی به این روستا رفتم.

 

وی افزود: سال 81 نیز به عنوان اولین سال حق التدریسی به روستای کُرناس نزدیکی امامزاده شاهزاده احمد که با مرکز استان علاوه بر فاصله چند ساعتی با خودرو باید یک روز کامل را پیاده راه رفت تا به این روستا رسید، رفتم.

 

معلم سخت‌کوش لرستانی گفت: من در مناطقی خدمت می‌کنم که جز صعب‌العبورترین روستاها هستند و تاکنون هیچ معلمی نتوانسته است که برای تدریس به آنجا برود.

 

این معلم هدف از انجام این اقدام خیر را باسواد کردن بچه‌های این مناطق بیان کرد و افزود: صداقت و سادگی افراد روستا و سفره پرمهر آن‌ها برای من ارزشی فراتر از وسیله بی‌ارزشی به نام پول دارد.

 

محمدی‌منش ادامه داد: من می‌خواهم که نسل بعدی این روستائیان مانند پدران و مادران خود بی‌سواد نباشند، زیرا ممکن است، همین فرزندان در آینده به بالاترین مقام برسند و من می‌خواهم سهم کوچکی در این پیشرفت داشته باشم.

 

وی در پاسخ به خبرنگار فارس در مورد مدرسه و تهیه کردن کتاب و لوازم مورد نیاز برای تدریس بیان کرد: اول پائیز همزمان با شروع سال تحصیلی خودم کتاب‌ها را از شهر تهیه می‌کنم و با پای پیاده به امید ساختن فردای روشن برای بچه‌های آینده به روستای مد نظر می‌روم.

 

 

*هشت ساعت پیاده‌روی به عشق دانش‌آموزان محروم

 

این معلم کمترین ساعت پیاده‌روی برای رسیدن به مقصد را هشت ساعت دانست و اضافه کرد: برای رسیدن به بعضی روستاها باید چند روز را پیاده راه رفت.

 

محمدی‌منش که با آغاز سال تحصیلی ماه‌ها از خانواده خود دور می‌شود، گفت: مردم باصفای ده و روستا حس دلتنگی مرا برای خانواده کم‌رنگ می‌کنند و در مقابل اراده برای دنبال کردن هدف خود در من بیشتر می‌شود.

 

وی سخن از گردنه‌های کوه‌های پر از برف و مسیرهای بسته می‌گوید، با بغضی در گلو از جوان 16 ساله‌ای گفت که به علت مار گزیدگی و نرسیدن به بیمارستان بر سر چشمه‌ای روان جان خود را از دست داد.

 

محمدی‌منش از غم مادری که نوزاد خود را از دست داده، می‌گوید، سختی‌ها و نبود امکانات پزشکی در این روستاها را بارها و بارها بازگو می‌کند.

 

*نجات جان انسانی که مورد حمله خرس قرار گرفت

 

این معلم فداکار در کنار این همه رنج با به یاد آوردن نجات جان انسانی که مورد حمله خرس قرار گرفته بود، لبخندی زد و خدا را شکر کرد.

 

وی در ادامه گفت‌وگوی خود با خبرنگار فارس تصریح کرد: کسانی که می‌خواهند برای آخرت خود توشه‌ای داشته باشند، بیایند و در این مناطق کاری مانند مدرسه‌سازی انجام دهند.

 

محمدی‌منش از دعوت چند خیر برای ساخت مدرسه در مناطق صعب‌العبور سخن گفت و افزود: یکی از خیرین قرار است، یک پل ارتباطی برای یکی از این روستاها احداث کند.

 

وی در میان خاطرات مختلف در طول 16 سال حساس و مهم زندگی خود از مورد حمله قرار گرفتن راهزنان اشاره کرد و گفت: در یکی از روزهای پائیزی در میان مسیر مورد تیراندازی قرار گرفته‌ام که تنها با پناه بردن به خدا و استفاده از ابزار تاثیرگذار معلمی با کنار آمدن و سازش از مرگ نجات پیدا کردم که در آن شرایط تنها توانستم نماز شکر را بجا بیاورم.

 

* افتادن یک جوان از کوه و جان‌باختن آن

 

این معلم باز از اتفاقات دلخراش روستائیان می‌گوید، از افتادن یک جوان از کوه که به علت نرسیدن به بیمارستان جان خود را از دست داد.

 

محمدی‌منش گفت: مادری که به دلیل خوردن داروی اشتباهی دچار تشنچ شد با وضعیتی بد و در شرایط سخت توانستیم با کمک هلی‌کوپتر آن را به بیمارستان برسانیم.

 

 

وی در پاسخ به سئوال  در خصوص انتظاراتش گفت: من برای خودم چیزی نمی‌خواهم، زیرا با خدا معامله‌ای باارزش دارم، اما از خیرین و کسانی که می‌توانند، جویای حال این روستاییان باشند، می‌خواهم با نگاه ویژه‌ای به این مناطق مرهمی برای درد و محرومیت‌های آن‌ها شوند.

 

این معلم بیان کرد: گاهی نمی‌شود، یک حس را با میلیون‌ها تومان عوض کرد، من در این مسیر این حس را تجربه کرده‌اند و تا حد توان می‌خواهم دیگران را نیز شریک حس زیبای خودم کنم.

 

محمدی‌منش افزود: باید یادمان باشد که آینده کشور در دست همین فرزندانی است که امروز در سخت‌ترین شرایط و در زیر چادر با نبود امکانات با عشق به درس‌های معلم خود گوش می‌دهند. امروز همه ما باید به کمک این فرزندان بیائیم تا در آینده با سربلندی از آن‌ها کمک بخواهیم.

 

در کشور ما عزیز محمدی‌منش‌های فراوانی هستند که فراموش نکرده‌اند، زندگی سخت‌ترین آزمون است، خیلی از مردم مردود می‌شوند، چون سعی در کپی از دیگران دارند و متوجه نیستند که هر کس برگه سئوال متفاوتی دارد.

به امید آن روز که هیچ کدام از ما در امتحان زندگی مردود نشویم.منبع: فارس

در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات