یادداشت

با ابلاغ سیاست های اقتصاد مقاومتی توسط رهبر معظم انقلاب، شاهد لبیک گویی های کتبی و شفاهی مسئولان بر اساس عرف معمول بودیم لکن آنچه حقیقتا باید مورد توجه و نگاه جدی مدیران و مسئولان در عرصه های مختلف قرار گیرد، عدم تناسب ساختار بروکراتیک و فرهنگ مدیریتی حاکم بر دستگاه های کشور با سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی می باشد.

نکته ی چهارم، رویکرد جهادی است که در این سیاستها مورد ملاحظه قرار گرفته؛ همت جهادی، مدیریت جهادی. با حرکت عادی نمیشود پیش رفت؛ باحرکت عادی و احیاناً خواب آلوده و بی حساسیت نمیشود کارهای بزرگ را انجام داد؛ یک همت جهادی لازم است، تحرک جهادی و مدیریت جهادی برای این کارها لازم است. باید حرکتی که میشود، هم علمی باشد، هم پر قدرت باشد، هم با برنامه باشد، و هم مجاهدانه باشد. (بیانات مقام معظم رهبری در جلسه تبیین سیاست های اقتصاد مقاومتی؛ ۲۰/۱۲/۹۲ به نقل از Khamenei. ir)

با ابلاغ سیاست های اقتصاد مقاومتی توسط رهبر معظم انقلاب، شاهد لبیک گویی های کتبی و شفاهی مسئولان بر اساس عرف معمول بودیم لکن آنچه حقیقتا باید مورد توجه و نگاه جدی مدیران و مسئولان در عرصه های مختلف قرار گیرد، عدم تناسب ساختار بروکراتیک و فرهنگ مدیریتی حاکم بر دستگاه های کشور با سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی می باشد.

عدم اهتمام به برنامه ریزی پویا

فرهنگ مدیریتی حاکم بر کشور اغلب یک فرهنگ مدیریتی بیگانه با برنامه ریزی می باشد. امروز کمتر نهادی در کشور دارای برنامه های جدی در سطوح عملیاتی است که در راستای اسناد بالا دستی تهیه شده و بر اساس شرایط اجرا و دیگر پارامتر های اثر گذار روزآمد شود. برنامه ریزی و بالاخص برنامه ریزی استراتژیک در اغلب نهاد ها و سازمان ها یک امر تشریفاتی و یک واحد غیر جدی به شمار می رود. کنترل برنامه و مستند سازی و عدم شناسایی ریسک های برنامه از عمده ترین موانع عدم موفقیت کامل برنامه ها به شمار می رود. همچنین ساختار مدیریتی کشور فاقد یک ساختار و برنامه ریزی سلسله مراتبی است. یعنی در برنامه ریزی های خرد، اسناد بالا دستی مورد توجه جدی قرار نگرفته و عمدتا برنامه ریزی مدیران محدود به رفع مشکلات و برون رفت از آن صورت می پذیرد. نگاه تک بخشی و جزیره ای، دوباره کاری، تاخیر در انجام کارها، نارضایتی ارباب رجوع، موازی کاری و… از آفات و ثمرات نبود برنامه ریزی به شمار می رود.

اقدامات احساسی و نمایشی و گم شدن اصل موضوع

متاسفانه در فرهنگ مدیریتی کشور ما برخی اقدامات به صورت اصولی نانوشته در آمده است. اصولی مانند باز نگرداندن مازاد بودجه و صرف آن به هر قیمتی یا انجام اقدامات نمایشی و فرمایشی…

به عنوان مثال یکی از نکاتی که امروز در فرهنگ مدیریتی کشور دیده می شود، عدم حساسیت نسبت به بیت المال است. یکی از آفت های لبیک گویی های احساسی، سیاسی و بعضا ریاکارانه، در همین بخش خود را نشان خواهد داد، عزیزانی که بلافاصله پس از فرمایشات رهبر معظم انقلاب، با قول و قلم حمایت و تبعیت خود را از این فرمان اعلام نمودند، فردا برای نشان دادن حسن نیت و صدق ادعا در مجموعه تحت مدیریتشان فرمان ریاضت اقتصادی صادر می نمایند. مثلا لیوان یکبار مصرف و دستمال کاغذی را جمع می کنند و یا دست به صدور بخشنامه و نصب پلاکارد و بنر در محیط کار می نمایند.

این اقدامات فارغ از درستی یا نادرستی اش و جدا از نگرشی که نسبت به مفهوم اقتصاد مقاومتی که مفهومی قابل باز تعریف در لایه های مختلف اجتماع است، ارائه می نماید، یک آفت مهم و جدی دارد و آن اینکه جناب مدیر پس از این اقدامات انقلابی، عطش تبعیتش از فرمان ولی سیراب شده و دیگر باقی کار را با تصور ادا شدن تکلیف رها می سازد. حال آنکه با تقویت بخش برنامه ریز مجموعه تحت مدیریت خود با کاهش تاخیرات در انجام یک پروژه یا اصلاح یک فرآیند هزینه زای کاری یا جلوگیری از ریخت و پاش های معمول و مرسوم اداری می تواند چندین برابر لیوان یکبار مصرف و دستمال کاغذی از هدر رفت بیت المال جلوگیری نماید.

عدم وجود روحیه جهادی

مدتهاست که در کشور مقوله بهره وری نیروی کار و کاهش ساعت کار مفید در بدنه نیروی و کاهش اثر بخشی ساعات کاری به بحثی تکراری و ملال آور بدل شده است که در نهایت به دعوای میان منتقدان به نرخ نا برابر حقوق و دستمزد و طرفداران وجدان کاری منجر می شود. اما آنچه در این بحث می تواند مورد توجه قرار گیرد این است که کاهش بهره وری نیروی کار واقعیت انکار ناپذیر و دردناکی در جامعه نیروی انسانی کشور است. ریشه این امر علاوه بر مبحث برنامه ریزی، در شاخصه های فردی جامعه نیروی کار کشور نیز قابل جستجو است.

اساسا فرآیند تربیت نیروی کار در کشور یک فرآیند منفعت گرا و شخص محور است. خروجی یک چنین فرآیندی طبیعتا نیروی کاری سود جو است که بر اساس منفعت فردی خود طالب کار کمتر و درآمد بالا تر است. این بزرگترین خطری است که فرهنگ کار و سرمایه انسانی کشور را تهدید می نماید. تهدید ی که هیچ گاه به صورت جدی بدان نگریسته نشده است.

لازمه تحقق اقتصاد مقاومتی همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند، روحیه جهادی در کار است و یکی از وجوه بارز روحیه جهادی روحیه ایثار و از خود گذشتگی است که با روحیه فرد محور و منفعت طلب در تعارض می باشد. همین رویکرد در فرهنگ مدیریتی کشور نیز به چشم می خورد و مدیریت که عرصه ای برای پذیرش مسئولیت های خطیر و خدمت بیشتر باید باشد، به عرصه ای برای کسب سود بیشتر، گسترش ارتباطات و انتفاع از آن و راحت طلبی بدل شده است.

فساد

یکی دیگر از آفات گریبانگیر نظام مدیریتی در کشور مقوله فساد است که آماری از میزان گسترش و نفوذ آن نم توان ارائه نمود اما با نگاهی منصف می توان آن را در این ساختار مشاهده کرد. فساد یا جنبه غافلانه دارد که در آن فرد مفسد از فساد خودش آگاه نیست، مثل برخی پارتی بازی ها که به صورت عرف در جامعه در آمده و با انتفاع مالی همراه نیست و یا جنبه های عامدانه دارد که با انگیزه های مادی همراه است و هر دو نوع فساد برای تحقق سیاست های اقتصاد مقاومتی مانند سم کشنده عمل می نماید و موجب ویژه خواری و ایجاد عدم امنیت و ثبات در فضای کاری و اقتصادی کشور می گردد و انگیزه های فعالیت و تلاش را نابود می سازد همچنین از دیگر تبعات فساد در ساختار مدیریتی، عدم قرارگیری اشخاص در مسئولیت ها بر اساس شایستگی هاست که موجبات تضعیف روحیه دانش محوری و کار تخصصی را به دنبال خواهد داشت.

امید است مدیران محترم که قصد لبیک گویی به مطالبات امام خامنه ای را دارند، دقت بیشتری در وضع موجود مجموعه تحت مدیریت خود نموده و به رفع موانع تحقق این مطالبات حیاتی در آن مجموعه، بپردازند.

در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات