به میان زائران می رویم با تمام خستگی شان وقتی می گوییم خبرنگاریم با روی باز می پذیرنمان گویی دلشان می خواهد پیام این حماسه بزرگ، زینب‌وار منتقل شود به آنان که کیلومترها دورتر منتظر شنیدن خبرهایی از این حماسه عظیمند.

سر صحبت را مرد نسبتا جوانی باز می کنیم، نامش حسین رحمتی است و می گوید ۳۴ سال سن دارد و از شهر خرم آباد راهی شده، می گوید بار دوم است که به کربلا مشرف می شود اما برای اولین بار است که اربعین به این سرزمین مقدس پای نهاده...

از احساسش می پرسیم که مختصر و مفید پاسخ می دهد و جایی برای پرسیدن بیشتر نمی گذارد؛ وی می گوید: حداقل احساس گناه ندارم! اینجا احساس می کنم خیلی سبک بالم...

می پرسیم چرا اربعین را با این سختی ها برای زیارت انتخاب کرده و باز هم پاسخش به سکوتم وا می دارد:

-الان خیلی ها حاضرند در راه امام حسین جان بدهند، حضور در پیاده روی اربعین که در مقایسه با آن‌ها چیزی نیست؛ مگر ما مانند حججی ها کم داشتیم؟ آمدم چون عاشقانه می خواهم در راه اربابم سَر بدهم و مصائب من در این راه در برابر سختی هایی که اهل بیت امام حسین(ع) کشیدند هیچ است!

می گوییم چرا عراقی ها از هر چه دارند در اربعین مایه می گذارند؟ مگر خدایی ناکرده عقلشان کم است؟

می گوید به همان دلیلی که ما در اربعین شرکت می کنیم و از آسایش و راحتی خود و خانواده می گذریم آن‌ها هم می خواهند در گوشه ای از حرکت عظیم حاضر بوده و کاری کرده باشند حتی به اندازه نذر نان یا خرما؛ این حرکت عراقی ها را به ماجرای مهاجرین و انصار در صدر اسلام شبیه می داند و ما را مهاجر و عراقی‌ها را انصار می داند.

راز تشبیهش خوشمان می آید به نظرمان جالب است و با همین حس رضایت سوال آخر را می پرسیم و می خواهیم پیام اربعین از نظر وی را بدانیم.

می گوید این حرکت از خود امام حسین شروع شد و همان گونه که پیامبر اسلام(ص) به حضرت زهرا(س) بشارت دادند، اقامه عزا برای امام حسین(ع) هر ساله وجود داشته و این حرکت عظیم ادامه می یابد به حول و قوه الهی...

 

در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات