کارشناس سابق سازمان مدیریت و برنامه ریزی با حمایت از احیای این سازمان تأکید کرد، وظایف تعریف شده برای این سازمان مربوط به ۴ دهه پیش است که باید در آن بازنگری کرد و همچنین رویکرد اقتصاد اسلامی جایگزین اقتصاد لیبرالی در این سازمان شود.

به گزارش افکارنیوز ، اواخر هفته گذشته طرحی یک فوریتی در مجلس تصویب شد که از بازگشت قریب الوقوع سازمان مدیریت و برنامه ریزی خبر می داد. هنگامی که سازمان مدیریت در دولت نهم منحل شد همه فکر می کردند که با این کار نظام اجرایی و برنامه ریزی کشور بهتر می تواند به فعالیت خود ادامه دهد اما متأسفانه این گونه نبود.

 با رحیم صلواتی یکی از کارشناسان سابق سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور در این زمینه و همچنین تأسیس مجدد این سازمان گفت وگویی صورت گرفته است.

سوال: نتایج مثبت و منفی انحلال سازمان مدیریت بر وضعیت اقتصادی و مالی کشور در چند سال اخیر را چگونه ارزیابی می کنید؟

نبود این سازمان طی چند سال اخیر موجب شد تا روند تصمیم گیری سریع تر انجام شود ولی سرعت در تصمیم گیری، لزوماً به معنای تصمیم گیری درست نیست. سازمان برنامه همواره، حتی در زمان قبل از انقلاب هم برای بررسی­ها به زمان احتیاج داشت و کارها را با فرصت انجام می داد که این نشان از وجود کارشناسان خبره در این سازمان است.

بنابراین هرچند نبود این سازمان باعث تسریع کارها می شود، اما اشکال کار این است که وقتی به سرعت تصمیم می گیرید، مطمئناً نمی توانید از نظر کارشناسان امر، مخصوصاً کارشناسان فراجناحی استفاده کنید.

برای مثال، اگر می خواهند طرح مسکن مهر را اجرا کنند، این کارشناسان جوانب دیگر مسئله را هم می بینند و ممکن بود امروز هم مسکن مهر وجود داشت و هم خبری از تورم نبود.

بنابراین تنها نکته مثبت حذف این سازمان، تسریع در فرآیند امور است و من نکته مثبت دیگری در این کار نمی بینم، فقط به سرعت می توانیم تصمیم بگیریم. اگر مشاور نداشته باشیم، خودمان به سرعت تصمیم می گیریم؛ ممکن است اشتباه یا درست باشد.

سوال: نقص های سازمان مدیریت چه بود؟ و آیا این نقص ها با معاونت برنامه ریزی برطرف شد؟

سازمان برنامه وقتی درست شد، به تدریج پیرایه هایی به آن بستند. غیر از سازمان برنامه اول که رسماً در امور اجرایی دخالت می کرد، بعد از آن بنا نبود این سازمان در مسائل اجرایی دخالت کند؛ ولی کم کم با موافقت نامه و تخصیص اعتبار، دخالت های بیجایی در کار دستگاه ها می کرد.

دخالت در اجرا باعث شد که یک مقدار دستگاه اجرایی دلخور شود و همین موضوع شاید بتوانیم بگوییم گاهی مشکلات دیگر (مثل رشوه و حق حساب گرفتن و… ) هم به وجود می آورد.

اما در خصوص معاونت برنامه ریزی نیز باید بگویم اینکه معاونت چه کار می کند، دقیق نمی دانم؛ ولی این موضوع مشخص است یکی از اهداف تشکیل معاونت برنامه ریزی پاسخ گویی به مردم و مسئولان بود که این قضیه نیز رخ نداد.

سوال: چرا معاونت برنامه ریزی نتوانست کارایی لازم را داشته باشد؟

در رابطه با اینکه چرا این معاونت نتوانسته کارایی لازم را داشته باشد، معتقدم از توان کارشناسی سازمان خوب استفاده نشد. البته شاید معدود نیروهای کارشناس هم در این معاونت حضور داشته باشند، اما به هرحال، حرفی از آن ها زده نمی شود.

سوال: الآن معاونت برنامه ریزی ظرفیت سازمان سابق را ندارد؟

مطمئناً اتفاقاتی در این معاونت می افتد، ولی آن چنان چشمگیر نیست. سازمان برنامه خودش یک نوع دانشگاه بود و افراد باید تلمذ می کردند تا کار یاد بگیرند. صرف اینکه فرد در دانشگاه درس خوانده باشد، کفایت نمی کرد. آنجا افراد، هم بالادستی و هم پایین دستی، باید می آموختند. به نوعی می توان گفت اصلاً کار سازمان برنامه کادرسازی است که آقای احمدی نژاد خود را از این نعمت محروم کرد.

سوال: تفاوت سازمان با معاونت در چیست؟

سازمان خاصیتش این است که یک مقدار باید استقلال داشته باشد. البته ممکن است به معاونت هم استقلال بدهند، اما سازمان ذاتاً استقلال بیشتری دارد. این استقلال هم به معنای سرکشی یا خودمختاری نیست. مشکل وقتی به وجود می آید که سازمان سرکش، خودمختار و خودمحور شود.

سوال: آیا این سازمان می تواند کارایی بیشتر داشته باشد؟

این مسئله هم به رئیس جمهور بستگی دارد، کار برنامه و بودجه از وظایف شخص رئیس جمهور است. البته ایشان می تواند این وظیفه را به دیگران واگذار کند. بنابراین اگر رئیس جمهور به این مسئله اعتقاد داشته باشد، می تواند سازمان را تقویت کند و به آن استقلال نسبی بدهد. از سویی دیگر می تواند فقط اسم این نهاد را دوباره به سازمان تغییر دهد، ولی اختیار خاصی به آن ندهد.

سوال: بعضی معتقد هستند که سازمان مدیریت نگاه ارزشی به قضایا نداشت و تفکر آمریکایی و غربی در سازمان حاکم بود و اکثر نسخه های آن سازمان برای اقتصاد ایران لیبرالی بود، نظر شما چیست؟

بله، تا حد زیادی این حرف درست است. به نظر می رسد در شرایط فعلی اقتصاد ایران نمی توان با دید لیبرالی به اقتصاد نگاه کرد. بنابراین رئیس سازمان برنامه باید اقتصاد اسلامی را بلد باشد و به اقتصاد مقاومتی نیز نگاه ویژه ای داشته باشد که متأسفانه به نظر می رسد این مشکل در دولت فعلی نهادینه است.

سوال: اگر سازمان بخواهد دوباره احیا شود، به نظر شما باید با همان چارت قبلی باشد یا لازم است چارت جدیدی تهیه شود؟

چارت مهم نیست، وظایفش اهمیت دارد. به نظر من، باید در وظایف سازمان تجدید نظر شود، چون بیشتر وظایفی که برای سازمان برنامه تعریف شده است به سال ۵۱ برمی گردد. ما باید در وظایف این نهاد بازنگری کنیم، چون در این مدت دنیا عوض شده است. یک نظام تدبیر در این مملکت نیاز داریم تا به نهادهای مختلف مشورت بدهد. جایگاه سازمان برنامه در این نظام تدبیر بسیار مهم است. باید اثرات تصمیم های مختلف برشمرده و مدل های مختلف طراحی شود. در حال حاضر این معاونت هیچ گزارش نظارتی ارائه نمی دهد. باید مدام نظارت داشته باشیم، رصد کنیم و ببینیم در چه قسمت هایی عقب هستیم، کجا جلو هستیم و چه کارهایی باید انجام دهیم.

سوال: بنابراین شما هم معتقدید که وظایف سازمان باید یک مقدار تغییر کند؟

از نظر بنده، احیای سازمان مدیریت سابق جای حرف دارد؛ یعنی من اعتقاد ندارم که باید با سازمان برنامه ادغام شود و آن چیزی که در گذشته داشتیم هم مناسب نبود. بنابراین هم باید افرادی که در این سازمان حضور پیدا می کنند دانش آموخته مکتب اسلامی باشند و هم به اقتصاد اسلامی به عنوان راهکار خروج از بحران کنونی دل ببندند.

از سوی دیگر به نظر می رسد برخی از افراد در دولت گزینه های مناسبی برای این سازمان نباشند زیرا این عده از افراد به دنبال اقتصاد لیبرالی و کسب حداکثر سود هستند بنابراین نمی توان به این افراد برای نجات اقتصاد دل بست.
در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات