اگر نگاهمان را عوض نکنیم هیچ سرمایه گذاری به استان نمی آید/نماینده ای که برنامه نداشته باشد 4 سال را به بطالت می گذراند

پایگاه خبری لرستان خبر بنا بر وظیفه ذاتی و تجربیات ادوار گذشته سلسله مصاحبه هایی صریح، شفاف و چالشی را با کاندیداهای مطرح انتخابات ترتیب داده است.

در این گفتگوهای بی پرده سعی شده است در عین معرفی کاندیداهای انتخابات سطح آگاهی، قدرت بیان و جهت گیری های سیاسی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایشان را در قالب طرح سوالات مختلف برای مخاطبان تبیین نماید.

در زیر مصاحبه تفصیلی با دکتر محمدرضا ملکی راد را مشاهده می کنید

موضوعاتی که محمدرضا ملکی راد در مورد آن صحبت کرد:

-مهم ترین راهکار برای اشتغالزایی لرستان

-عملکرد استاندار لرستان

-میزان اموال و دارایی ها

-آیا به زد و بند های ساسی وارد می شوید

-شعار انتخاباتی و هزینه تبلیغات

-عملکرد نمایندگان سابق سیاسی

-هاشمی رفسنجانی، احمدی نژاد، روحانی و ...

محمدرضا ملکی راد متولد سال 1341 از شهرستان رومشکان می باشد که در دور نهم انتخابات مجلس شورای اسلامی هم کاندیدای حوزه انتخابیه خرم آباد و چگنی بود.

ملکی راد این دوره هم کاندیدای حوزه خرم آباد و چگنی برای حضور در انتخابات مجلس شورای اسلامی است که در زیر گفتگوی وی با لرستان خبر را می بینید:

تحصیلات شما چیست؟

کارشناس فقه و مبانی حقوق اسلامی هستم ولی تحصیلات حوزوی هم سطح یک حوزه را هم گذراندم.

از کدام طایفه هستید؟

از طایفه رشنو هستم و آبا و اجداد من هم اهل محل طایی هستند، ولی به رومشکان مهاجرت کردند و پدرم و بنده متولد رومشکان هستیم، اما پدربزرگ من متولد طایی است که در تقسیمات کشوری جز پلدختر و معمولان است ولی در کیلومتر 35 آزاد راه خرم زال قرار دارد.

از چه حزبی هستید؟

من خوشبختانه وابستگی به هیچ حزبی ندارم و هر حزبی حمایت کند استقبال می کنم، البته با حفظ چهار چوب های اعتقادی خودم ولی مستقل هستم، البته بنده معروف به اصول گرایی هستم اما از اصولگرایانی که در قالب حزب خاصی چون موتلفه یا یایداری و ... باشد نیستم.

چند فرزند دارید؟

چهار فرزند دارم که 3 دختر و یک پسر هستند، دختر اولم کارشناس ارشد زمین شناسی است و در جهاد دانشگاهی استان مشغول به کار است، فرزند دومم پسر است و روحانی، که در قم زندگی  می کند و دو دخترم یکی دانشجو و دیگری دانش آموز است.

پدر و مادرتان چه کاره بودند؟

پدرم کشاورز و مادرم خانه دار بودند.

شغلتان قبل از انتخابات چه بود؟

مشاور اجرایی استاندار لرستان بودم.

حقوق ماهیانه تان چقدر است؟

حدود 2میلیون و 700 هزار تومان حقوق من است.

چند ماشین دارید؟

یک ماشین سمند دارم.

چند خانه دارید؟

یک خانه در محله شیرخوارگاه خرم آباد دارم که 14 سال قبل آن را خریدم.

اهل کتاب خواندن هستید؟

اگر روزی مطالعه نکنم برایم سخت است و در همه حوزه ها مانند رمان تاریخ و ... مطالعه دارم.

آخرین کتابی که خواندید؟

دو جلد کتاب نوشته دکتر حمد عیدی  به نام گذر عمر و یادگار عمر که توصیه می کنم همه این دو کتاب را بخوانند.

در مورد فعالیت های ایران در خارج مرزها مانند سوریه لبنان و ... نظرتان چیست؟

به شدت موافقم به دلیل این که آن فعالیت ها اگر نبود جزیره امنی که امروز در ایران داریم را نداشتیم که این امنیت نتیجه این تدبیری است، که ما به جای این که در ایران و در درون مرزهای خود با داعش بجنگیم در سوریه و لبنان و افغانستان و ... می جنگیم و این تفکر را من موافقم و باید از گذشته جدی تر  و با تقویت بیشتر هم باشد.

مهمترین معضل فرهنگی استان چیست؟

این بحث در یک جمله نمی گنجد و بخشی از آن به تعصبات طایفه ای و قبیله ای و به تقسیم بندی ها بر می گردد،.

 من در جلساتی که با دوستان در مورد اصلاح رفتارهای انتخاباتی دارم این را مطرح می کنم، و این را باید بدانیم که بالاخره انسان اگر در کشوری غریب باشد دنبال هم زبان خود می گردد، در کشور خودمان در یک شهر غریب اگر باشد دنبال یک لر لرستانی می گردد، در لرستان اگر باشد دنبال یک هم طایفه ای خود می گردد و حتی در طایفه هم دنبال زیر شاخه هایی که با وی نسبت دارند می گردد و این یک چیز طبیعی است، ولی این که این بحث ها باعث وابستگی شدید شود و برای این تقسیم بندی ها، حد و مرز واقع شدن زیاد خوب نیست.

 ما باید لرستان را در کلان ببینیم و اگر بناست نمایندگان از طوایف مختلف انتخاب شوند، سعی کنند یک لرستان متحد را تشکیل دهند و تا زمانی که این خورده فرهنگ ها به یک فرهنگ منسجم تبدیل نشود، این مشکلات وجود دارد .

بخش دیگری از معضلات فرهنگی علت آن بیکاری است، بحث اعتیاد است که به خصوی در جوانان آمار وحشتناکی دارد، که این یک معضل فرهنگی اجتماعی است که باید روی آن شورای فرهنگ عمومی کارکند.

چرا سبک زندگی اسلامی که مورد تاکید رهبری است به عمل نرسیده است؟

حضرت آقا با دید نافذی که دارند خیلی از مباحث را می بینند و بیان می کنند، ولی ما عادت کردیم شعاری با آن ها عمل می کنیم، مثلا وقتی بحث اقتصاد مقاومتی مطرح می شود ما می رویم بنر می زنیم همایش و سمینار می گیریم ولی این ها همان سه ماه اول است و به دست فراموشی سپرده می شود، چون که قشری و شعاری با آن عمل می کنیم، یا مثلا در مورد الگوی اسلامی ساختمان توسط رهبری مطرح شد که باید دانشگاه ها و صنعت وارد شوند و پیوند داشته باشیم، که نیست، در بحث سبک زندگی ما هیچ چیزمان اسلامی نیست و ما ملت مسرفی هستیم که اسرافمان در حد اعلی است، این کجای اسلام است و یا در مجلس عروسی یا عزا چقدر ریخت و پاش داریم که اگر جلوی این ریخت و پاش ها را بگیریم چقدر از فقرای حاشیه شهر مشکلشان حل می شود.

در بحث لباس پوشیدن ما، کجای آن اسلامی است و بسیاری از بحث های ما چون لباس پوشیدن، راه رفتن مراودات اجتماعی و .... با سبک اسلامی سازگاری ندارد و باید به سمتی برویم که الگوهایی که اسلام گفته با متد جدید اجرا کنیم.

یکی از ویژگیهای فقه شیعه که تفاوت آن با برادران اهل سنت، این است که ما قائل به اجتهاد هستیم که تطبیق مسائل روز با منابع فقهی خودمان است، که نه با منابع فقهی در تضاد باشد و نه توقف و ایستایی  داشته باشد.

جبهه رفته اید؟

بله قریب یک سال سابقه در جبهه دارم که هم در ابتدای جنگ بود و هم در انتهای جنگ و در عملیات مرصاد بود که هم به عنوان بسیجی و هم به عنوان پشتیبانی جنگ بود.

نظرتان در مورد رابطه با آمریکا چیست؟

ما نه تنها با آمریکا بلکه با همه کشورها یک چهارچوب داریم و اگر رابطه دوستانه و دو طرفه باشد و بر اساس خوی استعمارگونه نباشد با هر کشوری می توانیم رابطه برقرار کنیم.

دشمنی ما با آمریکا یک دشمنی ذاتی لاینحل نیست، و اگر آمریکا دست از خوی استعماری و تجاوزکارانه و شیطنت های خود دست بردارد برقراری ارتباط داریم چون ما با ملت آمریکا دشمنی نداریم و با دولت مردانی که تحت تسلط صهیونیست ها هستند مشکل داریم وگرنه بسیاری از اندیشمندان آنها از ما جدی تر هستند و فرهنگ غنی ایران را بیشتر باور دارند و مشکل اصلی همین خوی است.

نظرتان در مورد قضیه برجام چیست؟

برجام مسئله ای ملی است و متعلق به حزب خاص یا گروه خاص یا دولت خاص یا فرد خاص نیست و منافع ملی ما ایجاب کرده که دولت ایران یک طرف و  5 کشور در یک طرف باشد، که این خود جای غرور دارد و دیپلماسی قوی جمهوری اسلامی با راهنمایی های دقیق رهبری و پشتوانه ملت از تیم مذاکره کننده و اثر خون شهدای ما به خصوص شهدای هسته ای باعث شد این تیم با قوت حضور پیدا کند.

در مورد نتیجه، اگر ما بهتر می توانستیم آن مطلوب ما بود و بالاخره در یک میز مذاکره تمام امتیازات را به یک طرف نمی دهند و شما باید امتیازی بدهید تا امتیازی بگیرید. در صدر اسلام هم همین گونه بود و کسانی که با تاریخ آشنایی دارند می دانند در بیعت رضوان و صلح حدیبیه که پیامبر به قصد زیارت خانه خدا آمدند و قریش اجازه ندادند، پیامبر تشخیص دادند که این مقاومت ممکن است منجر به قتل شوند و قریش گفتند سال بعد بیایید و سلاح نیاورید و زنها را هم بیاورید و خواستند این بحث را به معاهده تبدیل کنند و در ابتدای معاهده نوشتند بسم الله الرحمن الرحیم معاهده بین محمد رسول الله و نماینده قریش، که نماینده قریش اعتراض کرد که اولا ما خدای رحمان و رحیم را قبول نداریم و بعد رسالت شما را قبول نداریم پس این معاهده معنا ندارد، پیامبر به حضرت علی(ع) فرمودند این کلمه را پاک کند و حضرت علی فرمودند  من جرات ندارم نام خدا و رسولش را پاک کنم پیامبر چون امی بودند گفتند دست من را روی این کلمه قرار بده و آن سه کلمه را محو کرد، یعنی پیامبر سه امتیاز داد، اول این که برگردد دوم اسم الله و سوم بحث رسالت را پاک کند ولی از آن طرف دو امتیاز گرفت پس در مذاکره دقیقا امتیاز دهی و امتیاز گیری است، اما امیدواریم این حرکت ملی مایه اقتدار ما شود و رهبری هم فرمودند تیم مذاکره کننده سربازان خط مقدم جبهه دیپلماسی ما بودند و خوب درخشیدند البته بهتر از این هم می شد کار کنند .

این کار برجام سنگین و خسته کننده بود چون پشت صحنه این ها صدها نفر کارشناس، سیاستمدار، حقوقدان بین المللی خیلی قوی در هر دو طرف مذاکره قرار دارد که گاهی روی یک پاراگراف یک کاما توقف می کنند.

در جواب کسانی که می گویند چرا شما این را تایید می کنید، این را شما بدانید که ما یک نمای کار داریم و آن هم تقویت تیم مذاکره کننده جمهوری اسلامی در مقابل جبهه دشمنان است، و در بحث داخلی هم در جلسات خصوصی و غیر علنی می توانیم تندترین انتقادات را به تیم داشته باشیم و هیچ منافاتی نداریم و نمی گوییم به خواسته های ما صددرصد عمل شده، خیلی از خواسته ها برآورده نشده ولی غقل حکم می کند که همه چیز سیاهی یا سفیدی نیست و خاکستری هم وجود دارد و باید مباحث علمی را عاقلانه برخورد کرد.

در بحث نفوذ که مقام معظم رهبری می فرمایند ممکن است برای مجالس برنامه داشته باشند نظر شما چیست؟

یقینا این حرف رهبری مبنا دارد و دشمن بیکار نمی نشیند و از هر لطایف الحیلی برای ورود به کشور ما برای تسلط استفاده می کند.

یک اصلی هست که شما اگر در جبهه مقابل دشمن باشید مقاومت خواهید کرد ولی این فار اگر از داخل باشد مخرب است و در بعد تربیتی هم این را داریم که به عنوان مثال اگر آسفالتی را بخواهیم بشکافیم با استفاده از کاترهای قوی باید عمل کنیم و فشار زیادی هم وارد کنیم ولی یک گیاه ظریف و ضعیف از درون می تواند این آسفالت را بشکند و بیرون بیاید.  دشمن هم دقیقا این کار را می کند و برای شکاندن مقاومت از درون کار می کند چون نفوذ از درون مخربتر است و نفوذ بسیار خطرناک تر از حمله مستقیم است و حتما دشمن این برنامه را خواهد داشت.

باید بدانیم  چیزی که بد است دلدادگی در برابر غرب است، همچون دوران پهلوی که می گفتند ما باید از فرق سر تا نوک پا غربی بشویم این تفکر وحشتناک و خطرناک است اگر ما به آن تفکر رسیدیم باید فرهنگ و تمدن و گذشته را بگذاریم و به سمت غرب برویم.

مهمترین خطری که انقلاب را تهدید می کند چیست؟

مهمترین تهدید تفرقه است، به عنوان مثال سوریه یک کشور قوی غربی در زمان حافظ اسد بود و  همه شیخ های خود فروخته غربی توان خود را گذاشتند که اسد را بردارند ولی نتوانستند و سی سال قبل برای سوریه نقشه کشیدند و اول دروزی ها رابه جان آنها انداختند، سنی ها را به جان شیعه ها انداختند و اختلافات را دامن زدند و تشدید کردند و بعد آمدند گفتند بشار اسد مشکل است و باید برود و بلای امروز را به جان سوریه انداختند.

اختلاف دیدگاه مشکل ندارد  و می گویند تضاد رمز تکامل است و برای رشد جامعه نیاز است، تضارب آرا باشد ولی چیزی که کشور را از پا در می آورد اختلافات است.

نظرتان در مورد آقای هاشمی چیست؟

بارها گفتم هاشمی هاشمی است و بدیل ندارد، از استوانه های نظام است و دیدگاه ها و نقطه نظرهایی دارد ولی وقتی مقام معظم رهبری یکی از ارکان نظام که مجمع تشخیص نظام است را به آقای هاشمی می سپرند نشان دهنده اعتماد مقام معظم رهبری به شخص ایشان است.

خانواده و فرزندان آقای هاشمی ممکن است اشتباهاتی داشته باشند و کسی هم مدعی عصمت آقای هاشمی و فرزندانش نیست و ما کلیت ایشان را به عنوان یکی از ارکان نظام در ابتدای انقلاب و پس از آن می دانیم.

البته ایشان تیمی به عنوان کارگزاران تقویت کرد که ممکن است چند نفر از این افراد مانند امثال آقای مهاجرانی هم درست از کار درنیامده باشد اما شخص آقای هاشمی برای همه محترم است و تقویت و تضعیف ایشان را تقویت و تضعیف نظام می دانیم.

نظر شما در مورد آقای علی لاریجانی چیست؟

ایشان را یک سیاستمدار فرهنگی عاقل می دانم، ایشان یکی از شخصیت های فرهنگی فرهیخته است و کسی منکر تاثیر ایشان در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامینیست و هیچ دوره ای از این وزارت خانه به اندازه زمان آقای لاریجانی عمیقا کار نکرده است یا ایامی که صدا و سیما بودند در گسترش شبکه ها و مقابله با ماهواره هم بسیار خوب بودند.

الان هم تدبیر ایشان در ریاست مجلس بسیار خوب است و در همین قضیه برجام علیرغم این که آقای لاریجانی منصوب به اصولگرایان است ولی بسیار معقول و بر اساس مصالح نظام برخورد کرد و اخیرا در تعبیر زیبایی گفته بود مردم باید دنبال آدم های عاقل در انتخابشان باشند و اجازه ندهند مجلس ششم یا مجلس نهم اتفاق بیفتد منظور تندروهایی که در هر دو جبهه اصلاحات و اصول گرا وجود دارد.

نظرتان در مورد آقای احمدی نژاد چیست؟

ایشان را آدم سخت کوش ولی لجوج و پرحاشیه ای می دانم.

نظرتان در مورد آقای روحانی چیست؟

آقای روحانی را یک سیاستمدار و دیپلمات می دانم، که در بخش های مختلف نظام از ابتدای انقلاب بودند که شخصیتی مودی به آداب دیپلماسی و سیاسی است ولی گاهی یک تندروی هایی در رفتار ایشان دیده می شود ولی در مجموع شخص موفق و معتدلی است.

نظرتان در مورد فتنه 88 چیست؟

قطعا آن فتنه را به شدت محکوم می کنم و دست استعمار را پشت آن حتمی می دانم و نمود آن در ایران بود، اما دست های پشت پرده آن خارج مرزها بودند و فتنه گران سوار بر موج آن فتنه را ایجاد کردند و برخی از شخصیت های نظام آن را محکوم نکردند وگرنه همه اهل فتنه نبودند و من شنیدم بسیاری از شخصیت های بارز کشور و حتی برخی از آقایانی که الان محدودیت هایی دارند نظرشان این نیست که این ها فتنه گر هستند.

شما برخی از کسانی که در حصر هستند را به عنوان سران فتنه می نامید؟

شورای عالی امنیت ملی به عنوان اصلی ترین ارگان تصمیم گیری در مورد مسائل کلان کشور، تصمیم می گیرد و حتما حصر را مصلحتی برای خود افراد و نظام می دانند و رفع حصر هم به عهده این ارگان است که فوق هر سه قوه تصمیم می گیرد و در همه کشورهای دنیا هم این ارگان با عناوین مختلف وجود دارد، ولی من می گویم، فتنه از ابتدا با این نگاه که امروز است نبود بلکه دشمن این فتنه را ایجاد کرد و به نظرم دست قدرت های خارجی فتنه را ایجاد کرد و به سمت ورطه نابودی نظام برد و بزرگترین خطر برای نظام بود.

 در جنگ تحمیلی همه جناح ها حال با شدت و ضعف برای دفاع از کشور قرار گرفتند اما بحث فتنه را چون مقابله با اساس نظام بود شدیدا محکوم می کنیم و فتنه گران را قبول نداریم ولی مصادیق را اجازه دهیم شورای عالی امنیت ملی تعریف کند نه بنده چون من ممکن است از قیافه کسی خوشم نیاید و بگویم فتنه گر .

چقدر صحبت های حضرت آقا را رصد می کنید؟

بالای 90 درصد و آن ده درصد هم ممکن است اخیرا به دلیل مشغله باشد، ولی من فرمایشات رهبری را به دقت گوش می دهم و به تحلیل های دقیق ایشان ایمان دارم و به دنیا عنوان یک کارشناس قوی بین المللی به ایشان اعتراف دارد.

خط قرمز شما در سیاست چیست؟

اساس نظام و هر چه نظام را تهدید کند نه جریانات سیاسی، و معتقدم دوران خط خطی های چپ و راست گذشته، و با وجود پدیده ای به نام داعش باید از خط فرعی عبور کنیم و خط قرمز اصلی را دشمن تابلوداری که اساس اعتقادات ما را نشانه گرفته قرار بدهیم نه جریان سیاسی خاص.

چرا کاندیدا شدید؟

احساس تکلیف کردم و نه دور قبل و نه این دور هیچ فردی از جریان سیاسی من را واردار به کاندیدا شدن نکرد.

اگر رد صلاحیت می شدید چه کار می کردید؟

تابع قانون بودم، من یک دور رد صلاحیت شدم در سال 1386 که مبحث خاصی بود ولی در دور نهم مجلس که آمدیم تایید شدیم و مشخص شد که آن اغراض شخصی بوده است، ولی من یک کلمه اعتراضی در خارج از مجاری قانونی نداشتم.

از طایفه خود در انتخابات چه انتظاری دارید؟

من از مردم لرستان انتظار دارم که نمایندگانی عاقل آگاه به امور و مسلط در حوزه اجرا انتخاب کنند.

چرا اجرا، کار نماینده که کار اجرایی نیست؟

نماینده دو وظیفه اساسی دارد که یکی تقنین و دیگری نظارت است و اگر نماینده اجرایی نباشد در اجرا دخالت می کند ولی اگر اجرایی باشد نظارت می کند.

ولی برخی اوقات آدم های اجرایی ممکن است دخالت کنند؟

من معتقدم شما اگر خودتان فرماندار بودید حتما در حوزه ایشان دخالت می کنید و نظارت می کنید و به استاندار موارد را مشورت می دهید و این دخالت این نیست بلکه دخالت در اموری مانند عزل و نصب ها و این چنین مواردی است.

پس از طایفتون انتظاری ندارید؟

نه حتی من در جلساتی که می روم در سه بخش صحبت می کنم یکی تفسیر آیه ای از قرآن متناسب با موضوع که این برای ترویج فرهنگ قرآنی است و بدانیم قرآن کتاب حیات و زندگی است بخش دوم راجع به اصلاح رفتارهای انتخاباتی و فرهنگ سازی انتخاباتی صحبت می کنم و در بخش سوم به معرفی خودم و برنامه ها و اهدافم می پردازم.

اگر نماینده شوید مدیر کل انتخاب می کنید؟

نه انتخاب نمی کنم بلکه مدیر ها را با شاخص هایی مختص به حوزه مربوطه آن مدیر ارزیابی می کنم.

یعنی از ستاد و دوستان خود کسی را مدیر نمی کنید؟

هرگز، حال ممکن است اگر بخواهیم پیشنهادی بدهیم از تیم خود کمک بگیرم چون شناخت بیشتر دارم و من به هیچ کس هم قولی ندادم و بنا به قول دادن به کسی را ندارم.

دور قبل چه میزان برای انتخابات هزینه کردید؟

حدود 170 میلیون تومان شد که عمده آن اجاره مکان بود.

از کجا تامین شد؟

یک پس انداز جزیی داشتم و زمینی هم داشتم که فروختم و بخشی از آن را هم اقوام نزدیک خودم کمک کردند البته من از پول های کثیف از کسی نگرفتم.

به شما از این پول ها پیشنهاد شد ؟

بله، پیشنهاد شد ولی نگرفتیم چون بعدها انتظاراتی دارند.

امسال برآوردتان چقدر است؟

چون من اهل ریخت و پاش نیستم و مقتصد هستم، دارم مدیریت می کنم و حدود 100 میلیون برآوردم است، چون برخی از بروشورها که از قبل چاپ کرده دارم و من هنوز از دور قبل انتخابات حدود 20 میلیون بدهکار هستم و مردم بدون چشم داشت اگر می خواهند نماینده ای داشته باشند که برای آنها کار کند باید کمک کنند.

نظر شما در مورد ورود باندهای قدرت و ثروت در انتخابات چیست؟

متاسفانه این موارد کم نیستند، من از یکی از مسئولین شنیدم که می گفت یکی از کاندیداها به من گفته برآورد هزینه من یک میلیارد برای انتخابات است و این فرد حتما یک جایی زیر سر کرده که از یک رانت استفاده کند وگرنه نمایندگی مجلس به چه قیمتی و خدا می داند اگر ضرورت داشتن ستاد نبود جز جلسات خانگی یک برگ پوستر هم چاپ نمی کردم.

این ضعف در نظارت ماست و کسی که از 4 سال قبل دارد هر هفته کادو و هدیه و شام و نهار می دهد و من خبر دارم که یکی از این کاندیداها هر کس سفر زیارتی برود یا عروسی داشته باشد چه آشنا باشد و چه ناآشنا می رود و پول می دهد این روشها بسیار زشت و بداخلاقی انتخاباتی است و به نظرم این از مصادیق خرید و فروش رای است و این شام دادن ها و فاتحه خوانی سیاسی اهانت به فرهنگ مردم است و به صورت غیر مستقیم به مردم می گویید من با یک شام می خواهم فکر شما و سرنوشت 4 سال شما را بخرم.

 الان بنده را همه به عنوان یک آدم اجتماعی می شناسند ولی حتی یک فاتحه خوانی سیاسی نمی روم، چون معتقدم کسی که برای رای به فاتحه خوانی می رود دارد غیر مستقیم می گوید من منتظر ماندم عزیز شما از دست برود و من بیایم بگویم فاتحه و شما بگویید من در خدمتم و رای می دهم و به نظرم این نتیجه عکس هم می دهد.

سوابق مدیریتی شما چیست؟

بنده ابتدای انقلاب در کمیته های مردمی که جنبه حفاظت انقلاب را داشتند حضور داشتم که حدود 6 ماه در کمیته ها بودم بعد تا یکسال و نیم به جهاد سازندگی رفتم.

آن زمان دانشگاهها تعطیل بود و من در اولین آزمون در تربیت معلم در رشته دینی عربی قبول شدم و به عنوان دبیر مدارس راهنمایی به کوهدشت رفتم و بعد دبیر پرورشی دوران مختلف تحصیلی به مدت 14 سال بودم، بعد به مدت 2 سال رییس آموزش و پرورش کوهدشت بودم، سپس فرماندار کوهدشت شدم و قریب 3 سال از سال 1373 تا پایان 1375 فرماندار بودم و بعد از آن 4 سال فرماندار ازنا بودم و بعد مدیر کل دفتر امور شهری و روستایی استانداری به مدت 7 سال بودم که بعد به عنوان مدیر کل دفتر هماهنگی امور اقتصادی استانداری شدم و سال بعد از آن قریب دو سال به عنوان معاون برنامه ریزی استانداری بودم، و بعد برای انتخابات استعفا کردم و بعد از کسب حدود 18 هزار رای به عنوان عضو هیئت مدیره شرکت های صنعتی استان منصوب شدیم و در کنار این با ورود آقای بازوند به استان و شناختی که ایشان از سوابق من داشتند به عنوان مشاور اجرایی استان مشغول بودم که عمده پروژه های کلان استان مانند نیروگاهها و کارخانجات استان و منطقه های ویژه اقتصادی و ... در حوزه کار ی بنده بود.

در سوابق مدیریتی شما موردی در مبارزه با فساد و رانت و تبعیض و .. وجود دارد؟

بنده دو سه مورد را رانت می دانم که مسئولین باید ورود کنند، یکی بحث واگذاری ها بر اساس اصل 44 است که در استان بد اجرا شد و فرجام خوبی نداشت.

 یکی همین مجتمع گوشت بود که به آقای بیت الله ستاری واگذار شده بود که آن را کم لم یکن کردیم و مجدد به بانک ملی برگرداندیم یکی بحث واگذاری یخچال سازی بود که به آقای پیشداد واگذار شده بود که ورود کردیم که این ها از رانت قدرت استفاده کردند.

در پارسیلون هم فردی که الان هست اهلیت این کار را ندارد و حتما باید بر اساس قانون چون ایشان نتوانستند باید دقیق بررسی شود و این چنین موارد ما ورود کردیم و برخورد کردیم و مثلا در همین پارسیلون حدود 100 هکتار زمین داشت که ایشان می خواست تغییر کاربری دهد و در جاهایی هم نفوذ پیدا کرده بود و افرادی از دستگاه های مختلف با خود همراه کرده بود تا استاندار را متقاعد کند که در کمیسیون ماده 5 اراضی متعلق به پارسیلون را تغییر کاربری دهد و در قالب مسکن واگذار کنند که ما در مقابل ایستادیم و اجازه این کار را ندادیم.

شعار انتخاباتی شما چیست؟

دو صد گفته چون نیم کردار نیست.در واقع می خواهیم به مردم بگوییم که گذشته ما که شامل عملکرد ما رفتار اجتماعی و رفتار اداری ما روشن است و این معرف شخصیت و منش ما با مردم است و اگر در گذشته ما تحقیق کنند آینده هم متاثر از رفتارهای گذشته است.

مهمترین دلیل محرومیت استان چیست؟

در مناطق کمتر توسعه یافته دو بعد باید کار شود یکی بخش دولتی دیگری بخش مردمی.

من مقاله ای دو سال قبل نوشتم که الان هم در سایتم هست به عنوان کلاف سر درگم توسعه در مناطق توسعه نیافته که ما یک تکلیف قانونی در برنامه پنجم توسعه داریم که مجلس گفته دولت و سرمایه گذار حق ورود به سرمایه گذاری ندارند مگر با مشارکت بخش خصوصی .

ما دو تشکیلات اداری قوی در وزارت صنعت و معدن داریم که یکی سازمان گسترش صنایع و دیگری سازمان گسترش معادن که این دو تشکیلات سرمایه گذار سابق می آمدند در استان های کمتر توسعه یافته سرمایه گذاری می کردند یا واگذار می کردند، در تکلیف برنامه پنجم گفتند 60 درصد باید بخش خصوصی بیاورد و 40 درصد این سازمان ها و پیشنهاد من این است که در برنامه ششم این حل شود بلکه دولت را مکلف کنیم در استان های کمتر توسعه یافته صنایع مادر را ایجاد کند و بعد از بهره برداری از طریق بورس عرضه کند که یا مانند طرح نواب تهران خود مردم بروند و سهام بخرند که این باید اصلاح شود و این را تکلیف در برنامه ششم بگنجانیم که این معضل در این استان ها اصلاح شود.

دیگر این که یک تکلیف بگزاریم که اصل 44 فعلا در استان های کمتر توسعه یافته متوقف شود و واحدها را فعال کنیم و بعد واگذار کنیم.  

من خیلی از سرمایه گذارها را سرمایه بردار می دانم چون طرف با رانت آمده و یک مجموعه یا زمینی به مساحت 100 هکتار را گرفته با قیمت بسیار نازل و با قلب واقع قرار دادن حقیقت  8 میلیارد تومان محاسبه کرده و سهام عرضه کرده و 42 هزار نفر هم رفته و خریده کردند و سر مردم کلاه رفته که این از مصادیق پولشویی است.

بخش خصوصی هم در جاهایی که زیر ساخت های لازم همانند راه آهن راه های مطمئن و پروازهای مطمئن و ... نباشد نمی آید و دولت باید این زیر ساخت ها را فراهم کند و مشوقی برای بخش خصوصی بگذارد و من در همان مقاله این را پیشنهاد دادم.

در بعد مردمی هم ما باید زیر ساخت فکری خودمان را اصلاح کنیم و تا نگاه ما به سرمایه دار نگاه توام با اکرام و احترام نباشد هیچ سرمایه گذاری نمی آید، و اگر سرمایه گذار بداند در شهری که می خواهد سرمایه گذاری کند ماشین شاسی بلند سوار شدن و لباس شیک پوشیدن و خانه مجلل داشتن ننگ است در آن استان سرمایه گذاری نمی کند، البته نمی گوییم که فاصله بین فقیر و غنی زیاد شود و یکی از وظایف نظام جمهوری اسلامی کم کردن این فاصله با عدالت اجتماعی است البته با منطق  و درست.

منظور من این است که باید ذهنیت منفی را خودمان با اصلاح رفتارمان اصلاح کنیم که سرمایه گذار رغبت سرمایه داری داشته باشد.

نمونه ای از سرمایه گذاران موفق در سال 1389 یک اکیپ پزشک مقیم آلمان به لرستان آمدند و داروسازی بایر افلاک را زدند که موفق بودند و 600 نفر اشتغال زایی داشته و افق آن 1600 نفر است  یا مجتمع کشت و صنعت به یک سرمایه گذار عربستانی به نام الحی واگذار شده که یک خرابه ای را تحویل گرفته و فاز یک آن 650 نفر از مهندس کشاورزی گرفته تا دامپزشک و کارگر اشتغال زایی داشته است و وقتی وارد این مجموعه می شوید آثار حیات را می بینید و من در وقتی که مدیر کل دفتر هماهنگی امور اقتصادی استانداریب ودم  وارد آنجا شدم خدا گواه است گریه کردم و دو هفته قبل که به آنجا رفتم اشک شوق در چشمانم حلقه زد که این همه کارگر را دیدم که دارند تحرک می کنند.

 یا شرکت معین کوثر وابسته به بنیاد شهید را آقای بازوند به لرستان دعوت کرد و مجتمع تجاری مسکونی خدماتی اداری کیو را دارند می سازند و این پروژه تا زمان ساخت آن که فکر کنم 1039 روز است افراد زیادی مشغول به کار هستند که حدود 1000 نفر هستند و به نظرم راه خروج استان از بن بست بیکاری اول اصلاح قوانین در مجلس با استفاده از نمایندگان آگاه به امور و خبره است و دوم تغییر نگاه مردم و سوم دعوت از سرمایه گذاران بخش خصوصی است و به تعبیر عامیانه باید فرش قرمز پهن کنیم.

برای رشد استان بین کشاورزی و صنعت و گردشگری کدام یک را مهمتر می دانید؟

در سال 1390 برای این که کیلویی و بدون برنامه در استان کار نکنیم و برنامه ای کار کنیم یک مشاور قوی به نام سبزاندیش پایش گرفتم و خواستم که سند آمایش سرزمین را برای من تدوین کنند و نمی توان یک کلام گفت برای توسعه استان دامپروری یا کشاورزی یا صنعت مهم است این غلط است و باید هر منطقه متناسب با ظرفیت ها و قابلیت هایش تصمیم گرفت و ممکن است جایی ظرفیت صنعت داشته باشد و یا جایی دیگر مانند دوره چگنی و بخش هایی از خرم آباد نفت و گاز ظرفیت دارد که چاههای نفت خوبی داریم و 1400 کیلومتر طول خطوط عبور کرده از لرستان است که از آن استفاده نشده است یا در جایی پتروشیمی و ...

در هر شهری متناسب با قابلیت هایش ما رفتیم و مطالعه کردم و سند آمایش آن را تدوین کردیم و در سال 1390 که من برای مجلس استعفا کردم  در آخرین هفته کاریم همایشی به عنوان طرح سند آمایش را نهایی کردیم و مجلد شد و امروز بر اساس آن سند نهایی برش شهرستانی آن هم تدوین شده است.

برای نمونه در بخش گوشت سفید 1387 گزارش رسمی جهاد کشاورزی استان لرستان این بود که حدود 60 درصد از گوشت سفید مصرفی ما در استان تامین می شود و 40 درصد آن از استان مرکزی و همدان می آید و هدف گذاری کردیم که با توسعه مرغداری ها علاوه بر تامین نیازی خودمان پشتوانه استان خوزستان شویم، چون ما در لرستان در طول سال 4 تا 5 نوبت جوجه ریزی داریم ولی در خوزستان به علت شرایط آب و هوایی 2 نوبت جوجه ریزی دارند و ما امروز به این هدف رسیدیم.

پس هر شهری یک قابلیت دارد و باید جهت گیری به سمت آن قابلیت باشد.

اما در کنار صنایع بزرگ بنده بر این باورم که باید توان اقتصادی روستاییان را افزایش دهیم که امید به زندگی و ماندگاری در روستا را افزایش دهیم و اگر ما با وام های کوچک کم بهره آنها را تقویت کنیم، هم اشتغال ایجاد کردیم و هم واحدهای کوچک بیشتر جواب می دهد چون هزینه سرباری مانند سوله و اتاق مدیریت ندارد و وام مستقیم به تولید می رسد و این در بخش مرغداری یا تولید مرغ خانگی یا بخش باغبانی و ... قابل اجراست البته باید در این موارد با نظر کارشناسی استفاده کرد  چون یک نفر همه چیز را نمی داند و من اگر توفیق پیدا کنم به مجلس راه بیابم حتما مشاورین قوی در هر دستگاه مانند صنعت، گردشگری، کشاورزی و ... استفاده می کنم و متناسب با پتانسیل ها و ظرفیت ها و قابلیت ها تصمیم خواهیم گرفت.

اگر به مجلس بروید کدام کمیسیون خواهید رفت؟

البته این صد درصد در اختیار نماینده نیست و من به دلیل تجربه کاریم که 22 سال هم عضو توسعه و برنامه ریزی استان بودم و با اصطلاحات آشنایی دارم و قوانین و بودجه و اعتبار و ... را می دانم میل خودم این است در کمیسیون برنامه بودجه می روم و اگر آنجا نشود کمیسیون صنعت و معدن می روم.

کدام فراکسیون می روید؟

باید بروم و بررسی کنم ولی سعی کردم زیاد در قالب اشخاص قرار نگیرم بلکه برنامه ها را ببینیم.

اگر نماینده شوید حاضرید لیست اموالتان را مجلس بدهید؟

همین الان می دهم.(المفلس فی امان الله) من الان یک خانه دارم که سال 1380 آن را 21 میلیون خریدم و الان رشدی هم کرده و یک ماشین سمند دارم یک مقدار زمین کشاورزی ارثیه پدری داریم که هنوز هم تقسیم نکردیم و غیر از این چیزی ندارم.

حاضرید اگر نماینده شدید هر چند ماه یکبار گزارش عملکرد به رسانه ها بدهید؟

بله

عملکرد استاندار را چگونه می بینید؟

ایشان یک آدم اجرایی عملیاتی است که علاقمند است، دلسوز است و دوست دارد کار کند و اگر فشارهای جانبی نبود و در چیدمان نیروها مختار بود می توانست بهتر عمل کند ولی ایشان نمره قبولی نسبت به دیگران می گیرد.

یعنی فشار از طرف گروهها برای چیدمان وجود دارد؟

در کشور نمی توان منکر این مسئله شد.

صحبت پایانی؟

توصیه من به هم استانی و همشهری های خودم این است که یکبار برای همیشه فارغ از نگاه های طایفه ای و جریانی و سیتسی تصمیم بگیرند و از کاندید برنامه بخواهند و کاندیدایی که برنامه نداشته باشد و به مجلس برود این چهار سال را به بطالت می گذراند و مردم باید در انتخابشان دقت کنند و ما در انتخاب لباس یا فرش وسواس به خرج می دهیم در این انتخاب که در سرنوشت ما تاثیر دارد و ممکن است این تاثیر تا دو قرن هم باشد (مثلا قانون شهرداری ها بیش از صد سال است تصویب شده و این حوزه تاثیر مجلس را می رساند) پس مردم کسی را انتخاب کنند که نگاهش دقیق علمی فنی و کارشناسانه باشد نه احساساتی.

اگر چنین انتخاب کردیم بعدها پشیمان نمی شویم و تعبیر درستی هم قرآن دارد که در قیامت کسانی را که راه درست را نپیمودند می آورند و آنها می گویند نمی دانستیم و قرآن می فرماید فلا یلومن إلا نفسه یعنی این ها نباید کسی را غیر از نفس خود سرزنش کنند چون نصیحت پیامبران را گوش نکردند، و در پیمودن راه خوب دقت نکردند و مردم سعی کنند که حرف همه کاندیداها را گوش کنند دقت کنند و بهترین را انتخاب کنند و من تلاشم این است که اگر در این راه توفیق یافتم بعد از 4 سال عزت نفس و پیشرفت و خوبی را برای شهرم به ارمغان بیاورم، و مردمم مردم دارا و توانمندی شده باشند، اگر هم  سال دیگر نتوانستم به مجلس بروم بتوانم در همین شهر زندگی کنم نه این که به علت عملکردم فرار را بر  قرار ترجیح دهم و زندگی در تهران را بر خرم آباد ترجیح دهم.

انتهای پیام/