مذاکرات بی نتیجه باکدخدا؛

هنوز خون به ناحق ریخته‌ی شهدای هسته ای خشک نشده در پی آرمان زدایی از سانتریفیوژهایی هستند که با خون دل و اشک آن بزرگ مردان از رویای دست نیافتنی به واقعیت غنی سازی بیست درصد رسید تا خنجری باشد درسینه دشمنان استقلال این مرز و بوم و مرهمی بردل تمام ملت های مستضعف و زجرکشیده...

به گزارش لرستان خبر ، حالا دیگر در روزگاری هستیم که تقریبا همه معنای استعمار نو را فهمیده اند...که دیگر برای استعمار یک کشور نیاز به تصاحب قانونی آن به عنوان مستعمره نیست و فقط کافیست چند نفر آدم دست نشانده در آن مملکت سر کار گذاشته شود تا خود به خود خون ملت  خود را در شیشه کنند و تقدیم کدخدا کنند و کدخدا هم به خاطر این خوش خدمتی کمی از این خون را به سر و صورت آن ها بمالد...

 

بماند که این راه و روش همان راه و روش شیطان است و استعمارگران خود دست نشانده شیطانند و به فرموده‌ی خمینی کبیر (ره) آمریکا شیطان بزرگ است.

 

حالا این خائنين دست نشانده، به فرمایش رهبر عزیز  یا خائن‌اند یا غافل. تکلیف ما با غافلین راحت تر است چون اگر غافل آگاه شود ممکن است دست از خیانت خود بردارد ولی خائنی که می داند ارتزاقش از خون مستضعفین است و باز خیانت می کند یقینا ظلمی که کرده کارتوبه‌ی او را دشوار می‌کند.

 

حالا برای استعمار یک کشور اولین کار از بین بردن روح استقلال طلبی، شرف عزت و آرمان گرایی یک ملت است که در تاریخ کشورهای هدف استعماری از جمله کشور خودمان ایران بارها این سیاست کثیف به روش های مختلف به انجام رسیده و هنوز پیگیری می‌شود، نمونه هایی همچون وضع قانون ننگین کاپیتولاسیون، کشف حجاب، کشتار علما، دانشجویان و انقلابیون، تغییر لباس عمومی مردم تغییر فرهنگ تدریس و نمونه های بسیار دیگر از این دسته اند.

 

با این تفاسیر حالا مانده ایم که اگر رهبر عزیز عنوان نمی کردندکه این آقایان نیروهای خودمان هستند و آنها را در دلسوزی برای نظام تایید نمی کردند به بعضی آقایان لقب خائن را می دادیم یا غافل که هنوز خون به ناحق ریخته‌ی شهدای هسته ای خشک نشده در پی آرمان زدایی از سانتریفیوژهایی هستند که با خون دل و اشک آن بزرگ مردان از رویای دست نیافتنی به واقعیت غنی سازی بیست درصد رسید تا خنجری باشد درسینه دشمنان استقلال این مرز و بوم و مرهمی بردل تمام ملت های مستضعف و زجرکشیده، البته ناله‌ی تاریخ به گوش می رسدکه این دلسوزانی که حالا رفع مشکلات را در تقدیم استقلال به غرب و معامله سانتریوفیوژهای آغشته به خون احمدی روشن‌ها وعزت را در نوکری کدخدا می بینند زمانی که جوانان این مرز و بوم درتبعیت از ولایت با ذکر یا زهرا(س) و نثار همه وجود خود می‌رفتند تا کربلای 5 شلمچه را به کربلا وصل کنند آقایان فکر معامله کربلای 5 بر سر میز مذاکرات به بهانه حفظ نظام بودند.

 

 

 حالا هم که مذاکرات آقایان با کدخدا به جایی نرسیده می‌خواهند القا کنند چون در بحث حذف کامل انرژی هسته ای کوتاه نیامده ایم و مقاومت می کنیم تحریم ها برداشته نمی شود و اگر بخواهیم تحریم از بین برود بهتر است سانتریوفیوژها را رها کنیم، جالب اینجاست که اگر سانتریوفیوژ هسته ای نماد آرمان یک امت در زمینه استقلال و استکبارستیزی نیست چرا بحث آرمان نبودن آن را مطرح می کنند؟ کی مردم آمدند و به شما گفتند سانتریوفیوژها آرمان ما هستند؟

 

مشکل آرمان بودن سانتریوفیوژهای خونین نیست مشکل این است که آقایان آرمانی به نام لبخندهای دیپلماتیک به شیطان بزرگ راکه راه حل همه مشکلات میدانستند را فراتر از هر آرمان و این آرمان را رأس همه برنامه های خود قرارداده اند و حالا که این آرمان نتیجه‌ی عکس داده در فکر فرافکنی و منحرف کردن افکار عمومی هستند، عجیب است که بعضی ها خود را به خواب زده‌اند ونه با صدای دوست و نه با سیلی دشمن ازخواب برنمی‌خیزند.

 

خوب بود آقایان کمی به صحبت های رهبر عزیز فکرمی کردند نه ازباب ولایت مداری که اگر به آن پایبند بودندکار به اینجا نمی رسید و نه حتی به خاطر مردم بلکه به خاطرخودشان،که معلوم نیست درآینده دیگر مردم سیاست های حقوقدانان راترجیح بدهند تاحق به ناحق گرفته‌ی آنها را باز پس بگیرند یا نه.

 

تاکجا باید تجربه کنیم تجربه هایی را که با خون دل های فراوان بارها تجربه کرده ایم.

 

چاره ای نداریم جز آنکه به امید آن روز دعا کنیم، بسوزیم و کشته شویم ولی نگذاریم آرمانمان بمیرد به قیمت آنکه دمی دیرتر بمیریم.

نویسنده: محمد

انتهای پیام/

در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید
  • محمدرضا فرید

    بسم الله الرحمن الرحیم
    قال الله تعالی فی کتابه : « و لن ترضی عنک الیهود و لا النصاری حتی تتبع ملتهم قل ان هدی الله هو الهدی » اگر داعیه ی تشکیل حکومت اسلامی و برپایی جامعه اسلامی در سرمی پرورانیم، می بایست پایه های سیاست خارجی کشور خود را بر اساس آموزه های قرآنی بنا کنیم.
    مشکل در تحریم، حقوق بشر و... نیست. دیگر همه می دانند که این فشار لابی صهینویستی و نفوذ اسرائیل است که جهت دهنده سیاست های کلی نظام استکبار است و بر اساس آموزه های قرآنی هیچ گاه نظام سلطه و بنی اسرائیل در هیچ معامله ای از مسلمانان راضی نخواهد شد؛ هیچ گاه دست از سر جامعه اسلامی برنخواهد داشت مگر آنکه مسلمانان پیرو آیین و ملت آن ها درآیند.
    آری اگر قرآن را صادق مصدق می دانستیم و به وعده های الهی آن که یکی پس از دیگری در حال وقوع است ایمان می داشتیم وضعیت سیاست خارجه کشور ما بهتر از این ها بود.
    باید حرکت کرد، نقد کرد؛ جهد علمی و عملی همه جانبه در پیش گرفت. نیروهایی انقلاب باید با بدست آوردن تخصص بالا در کنار تقوی مهره های ادراه کننده کشور اسلامی ایران باشند نه دانش آموختگان دانشگاه های لندن و آمریکا که جامعه داری را منحصر در نظریات ماکس وبر می انگارند.
    پیروز و سربلند باشید

  • محمد

    احسنت

  • محمد

    منظوربنده ازاحسنت نظرآقارضابود.تببین وروشنگری اصول انقلابی ازضرورت های آماده باش های سیاسی ومواجهه بااتفاقات ومسائل وبرنامه ریزی درسته

  • علی

    تجربه کوتاه من در کار تشکیلاتی می گه نگاههای افراد معمولا خیلی تغییر نمی کنه و با اونها از جایی به جای دیگه انتقال پیدا می کنه. اگر کسی اعتقاد به مبارزه داشته باشه به حرف آقا هم کاری نداره فقط به فکر مبارزه است. اگر هم کسی اهل مسالمت باشه همینطور.

    کسی هم که اعتماد به نفس مقابله با دشمن بیرونی رو نداره همینطوره و معمولا نقطه مقابل این رفتار در مواجهه با منتقد درونی نشانه ای از ایدئولوژیک بودن روش آنهاست. از کوره در رفتنهای آقای رئیس جمهور و برخی اطرافیان ایشان و دیگر رجال سیاسی هم همینطوره

    در بین خودشون واقعا فکر می کنند که همه ما اشتباه می کنیم و اونها درست می گن و حتی از روی عقیده می گن وجود شما مانع کار ماست وگرنه ما نتیجه می گرفتیم.

    به نظرم درست نیست اینقدر تند به اونا انتقاد کنیم که از هستی ساقط بشن
    باید بیشتر به فکر جبران باشیم. بودن چنین افرادی در بدنه های اجرایی کشور خیلی هم بد نیست و اگر این رفتار و نتیجه اش رو هر چند وقت یک بار نمیدیدیم شاید به حق بودن نگاه مقابل شک می کردیم.

    راه صحیحتر اینه که دنبال این سوال باشیم
    چطور میشه با نظارت صحیح مردمی دولت را وادار به انجام کار درست کرد.

    از اون مهمتر چطور میشه نیروهایی داشت که بتوانند رئیس جمهور بشن نه از جلوی بام بیافتند مثل آقایان و نه از پشت سر مثل دولت قبل که در آخر راه هیچ کس از جرح و تعدیلشون سالم رد نشد
    والله اعلم

  • ناشناس

    با سلام
    از شخصی که بیان می دارد ما اگر کاری راهم بلد نباشیم جنگ روانی را خوب بلدیم انتظاری جز فرافکنی و پیدا کردن مقصری غیر از خودشان در مذاکرات نیست .

    در خصوص نوشته باید بگم که خیلی خوب وادبی و قشنگ نوشته شده . ولی در مطلب یک مقدار گسیختگی وجود دارد و برخی از جملات تکرار میشه که به نظر ناشی از حقد نویسنده نسبت به صحبته که اگه تکرار نمی شد شاید بهتر می بود.

  • م امیدی

    با سلام
    از شخصی که بیان می دارد ما اگر کاری راهم بلد نباشیم جنگ روانی را خوب بلدیم انتظاری جز فرافکنی و پیدا کردن مقصری غیر از خودشان در مذاکرات نیست .
    در خصوص نوشته باید بگم که خیلی خوب وادبی و قشنگ نوشته شده . ولی در مطلب یک مقدار گسیختگی وجود دارد و برخی از جملات تکرار میشه که به نظر ناشی از حقد نویسنده نسبت به صحبته که اگه تکرار نمی شد شاید بهتر می بود.

  • بابک

    بسیار زیبا و پر محتوا
    خدا خیرت بده.........

  • سعید ایمانی فرد

    سخن از سنخ فریادهای غیرت است که برخی جاها دیگر رعایت مقدمات نمی کند.
    اما در جواب رئیس جمهور محترم باید گفت ما نگران سانتریفیوژها نیستیم. ما نگران آرمان ها هستیم.
    آرمان حمایت از مستضعفان عالم است که دلشان با لبخند های ما بر سر میز مستکبران به لرزه می افتد.
    آرمان اعتلای فرهنگ اسلام است که هر روز خبری نو از وزارت ارشاد می آید نگران کنند.
    آرمان استقلال جمهوری اسلامی است که با چشم های نگران تحریم تحقق نمی یابد.
    آرمان زمینه سازی ظهور حضت حجت است که تا ما پذیرفته ایم امریکا کدخداست نمی شود.
    آرمان زمین نماندن حرف امام است که جمع عقلایی که شما به راه انداختید خلافش را می اندیشیدید.

    اما امروز اراده دو جبهه مستضعف و مستکبر عالم بر سر سانتریفیوژ اختلاف کرده اند. دعوا بر سر اینهاست همانطور که در جنگ زمین برای ما به ما هو زمین ارزش نداشت ولی خرم شهر را خدا آزاد کرد

نظرات