اصلاح طلبان کوهدشت «اسماعیل دوستی» را اخراج کردند؟
پیریایی یادت به خیر! دوستی خداحافظ! /هبوط از اصلاح طلبی
همانطوری که ناباورنه پیریایی عطای جناح چپ را به لقایش بخشید، به همین سادگی که به سادگی باورپذیر نیست، دوستی نیز در حال خروج از اصلاحات و پیوستن به اصولگرایی است.
لرستان خبر: من به دلیل تفاوت در نگاه، معمولاً با نوشته¬های سیاسیِ آقای خسرو پرویزپور اختلاف نظر دارم. اما شفافیتِ سیاسی ایشان را ستودهام و با مقاله اخیرشان تحت عنوان «سقوط از اصوالگرایی» کاملاً موافقم.
این مقاله انگیزه مرا کامل کرد تا یادداشتی را که خطاب به جناب آقای اسماعیل دوستی در چند ماه گذشته در ذهن داشتم اما به دلیل احتمال بازگشت ایشان به اصلاحات، به تعویق افتاده بود به نگارش در آورم. ظاهراً دیگر زمان این بازگشت گذشته است و مصلحتی در عدم نگارش این یادداشت نهفته نیست.
در مقاله «سقوط از اصوالگرایی» آمده که: «نمی شود پرچم اصوالگرایی را بالا برد و زیر پرچم شخصی خود سینه زد؛ اصولگرایانی که اصولگرایی و تصمیمات جمعی اصولگرایان را بگذارند و در پی استنباطات فردی یا مصلحت های شخصی خود بروند، عملاً از اصولگرایی سقوط کرده اند.»
البته به نظر من، اشکال در اینجا نیست که کسی به این نتیجه برسد که از اصولگرایی یا اصلاح طلبی خارج یا داخل شود. زیرا اصولگرایی و اصلاحطلبی بهشت و دوزخ نیست که ورود و خروج از آنها فاجعه باشد. بلکه اشکال در این است که فردی از یک نحله فکری مثلاً اصلاحطلبی خارج و عمل سیاسی و اجتماعیاش علیهِ آن نحله باشد اما همچنان خود را اصلاحطلب بخواند و انتظار داشته باشد او را اصلاحطلب بدانند!
جناب آقای کرمرضا پیریایی دارای دانش، بیان و قلم است. او از معدود نیروهای اصلی در جناح چپ در دهه اول انقلاب در شهرستان کوهدشت بود که سهم قابل توجهی از هدایت این جناح را به خود اختصاص داده بود.
در دهه دوم، جناح چپ به مدد تندروی خود و مهندسی جناح مقابل، از قدرت بیرون رانده شد و راستگراها هر سه قوه را به تسخیر خود در آوردند. خبر فرمانداری پیریایی در چنین دوره ای، به هیچ وجه خبری عادی نبود. اما به زودی این خبر چنین تعبیر شد که پیریایی به طور شفاف به هر دلیل با جناج چپ خداحافظی کرده و به جناح راست که بعدها اصولگرا نامیده شد پیوسته است.
پیریایی به مدد هوش و دانش خود، دریافت که نباید سرش را زیر برف کند؛ لذا او از آن تاریخ به بعد، نه ادعای چپ بودن داشت و نه به توجیهاتِ «لگن تا شقیقه» دست زد. نکته دیگر این است که پیریایی تا آن تاریخ، با اینکه هم در بخش طراحی و هم در پیاده نظام جناح چپ درکوهدشت جدیت به خرج داده بود نه رای چپ ها را به سبد خود ریخته بود و نه پست و مقام مهمی کاسب شده بود. لذا به نسبت سعی اش برای جناح چپ، وامدار این جناح نبود.
من در این نوشتارِ تلخ و شفاف، میخواهم همان سخن پرویزپور را از جهتی دیگر بگویم؛ هبوط از اصلاحطلبی. نمیشود از بِرَندِ جناح چپ بهرهمند شوی، شهردار شوی، با رای این جناح نماینده شوی، در دولت اصلاحات به استانداری برسی، با حمایت و رای اصلاحات وارد شورای شهر تهران شوی، پرچم اصلاحات را بالا ببری و… اما همان کاری را بکنی که خانم «الهه راستگو**» در شورای شهر تهران کرد و در انتخابات مجلس دهم و به قول برخیها در پیچ تاریخ اصلاحات، امکانات و نفوذ و شبکهای را که در عرصه اصلاحات تصاحب کردهای در صندوق مخالفت با اصلاحات بریزی و باز فریاد بزنی «آی اصلاحات! آی اصلاحات! جنس خوب داریم…» اگر همان کاری را بکنی که الهه راستگو کرد، از اصلاحطلبی خارج شدهای یا به عبارت بهتر خود را اخراج کردهای؛ به همین سادگی بدون تعارف.
من واقعاً افسوس میخورم که چرا باید چنین افرادی با هوش سیاسی و توانمندی و ظرفیت بالا، اصلاح طلبی را بگذارند و بروند.
البته تغیر رفتار و تغییر جناح میتواند امری طبیعی باشد. تغییر رفتار ممکن است به دلیل تغییر در بینش و اندیشه یا اجبار و مخمصه و رودربایستی یا مصلحت خصوصی و منفعت شخصی باشد. دلیلش هر چه باشد، منافع و هزینههای مادی، اجتماعی و معنوی یا به عبارت بهتر فرصتها و تهدیدهای ناشی از آن در ابتدای امر متوجه کسی است که تغییر رفتار داده است.
در اینجا میخواستم ادامه دهم که «جناب دوست! گویا متوجه هزینههای این تغییر نیستی!» اما به خودم نهیب زدم که ظاهراً این خودت هستی که متوجه نیستی و داری فراموش میکنی که معیارهای ارزشگذاری بر روی پدیدهها در نگاههایِ متفاوت، متفاوت است. لذا چنین ادامه میدهم: اگر بتوان جنابعالی را هر چیز دیگر خواند هرگز نتوان زیرکی و زرنگی تو را با صد پوشینه پنهان کرد.
اتفاقاً آنانکه تا حدود زیادی به درستی سیاست را به کالای اقتصادی «تاویل» میکنند بارها قویتر از امثال من که به صورت افراطی سیاست را یک کالای فکریـفرهنگی میپنداریم، میتوانند مولفههای «کیفیتیِ» ناشی از تغییر رفتار سیاسی خود را به کَمیَّتها و یِکاهای قابلِ مبادله تبدیل کرده و با ضریب خطای کمتر نه برای جامعه بلکه به سود خود تصمیمسازی و تصمیمگیری کنند. بنا بر این، سیاستمداران عواقب و عواید «هبوط از اصلاحطلبی» را بهتر از منها محاسبه میدارند و این نوشتار اگر خطابش صرفاً به ایشان باشد، زیره به کرمان بردن و انار به سیاب بردن است.
آقای پیریایی نه رفیق ماست نه شریک دوستی. هدف من از گریز به داستان ایشان، صرفاً همین بود که بگویم همانطوری که ناباورنه پیریایی عطای جناح چپ را به لقایش بخشید، به همین سادگی که به سادگی باورپذیر نیست، دوستی نیز در حال خروج از اصلاحات و پیوستن به اصولگرایی است.
نتیجه اینکه آن عده از اصلاحطلبان که تا کنون مُردَد کنار ایشان ماندهاند اگر به اعتبار دوستی اصلاحطلب شدهاند که هیچ؛ اما اگر به اعتبار اصلاحات در کنار دوستی بودهاند، در این روزها همراه با انتخابات مجلس در آستانه آزمون اصلاحطلبی نیز قرار گرفتهاند و دیگر هیچ.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* اگرچه عنوان «هبوط از اصلاح طلبی» به خاطر همتایی و قرینگی با تیتر «سقوط از اصوالگرایی» گیراتر و به دلیل برخورداری از اَدَبیت بیشتر، عنوان ژورنالیستی¬تر است اما ترجیح دادم عنوانی را که قبلاً در ذهن داشم به دلیل شفافیت بالا و پیام روشنش برگزینم؛ دوستی خداحافظ!
** خانم راستگو با حمایت و لیستِ اصلاحطلبان به شورای شهر تهران راه یافت اما به گزینه آنها برای شهرداری رای نداد. لذا از اصلاحات و حزبش اخراج شد.
پرویز گراوند (آریایی ماد)
سلام خیلی سخت گیر هستی جناب گراوند اریایی ماد
حتی خروج صحت هم داشته باشد گناه کبیره که نیست
جناب هادی زمانی نکنه آقای دوستی میخواد استخدامت کنه؟
لایک داری مهندس زمانی
جناب زمانی عزیز برای کسی که همه چیزش از اصلاحات کرفته در این کردنه تاریخی جز فرصت طلبی نمیتوان نام دیگر بر آن نهاد
فک کنم دوستی بااین حرکت سکته کنه خخخخخخخخخ
متاسفانه اصلاح طلبان استان لرستان بیشترمعامله گرند.. شنیدم اصلاح طلبان پلدختر هم پشت سرکاندید جناح راست قرارگرفتند و اذعان دارند که تغییرایدئولوژی داده...
جناب خدمت شما عرض کنم که جناب حاج اسماعیل دوستی یکی از بزرگترین اصلاح طلبان واقعی هستند و به پای قول مردانه ای که در کنار چندین نفر از بزرگمردان اصلاح طلب واقعی و جند نفر از اصلاح طلبان نوین که در منزل حاج اقا مروجی نشسته بودن قول مردانه و قول شرف دادن که از دکتر ملکشاهی حمایت کنن ولی متاسفانه مردانگی در کوهدشت جای خود را به دو رویی داده است قابل توجه شما که نمی دانی اقای سیاسی و در ضمن اقای دوستی با اصلاحات هستند ولی با فتنه گران و اختشاش کنندگان که یکبار دیگر اموال بیت المال را به تارتج بردن نیستن و اگر اصلاح طلبی در کوهدشت ادامه داشته باشد با بزرگانی همچون حاج اقا عباسی و جناب حاج علی محمد دوستی و حاج اسماعیل دوستی ادامه خواد گرفت و خدمت جنابعالی عرض کن تا زمانی که خداوند طول عمر باعزت به اقای ملکشاهی میدهند این اقایان روی قول خود هستند و اقای ملکشاهی را به عنوان نماینده منتخب خود سالیان متمادی به بهارستان روانه خواهند کرد تا هم کوهدشت و دومشگان از دست نمایند ه های که وقت خود را در مجلس می فروشند و هم از دست معلم های که یک شبه از سر کلاس درس هوای بهارستان می کنن راحت شوند و هم نمایندد باسواد و دانشمند را برای سالیان سال در بهارستان داشته باشبم تا کوهدشت ورومشگان را به جایی که حقمان هست برساند.به امید خداوند تا بیست سال اینده در خدمت افای ملکشاهی هستیم تا نوگرایان فتنه گر بتوانند عین مرد قول بدهند و برای حرف خود احترام قاعل شوند.
جناب گراوند جواب سوال شما کاملا واضح است که چرا ایشان اصلاح طلبی را گذاشت و رفت : آقای ملکشاهی در دستگاه قضا لابد نفوذ داره و آقای دوستی هم دست کمی از بابک زنجانی ندارد
بچه جان زماني دوستي دم از اصلاح طلبي مي زد اسفنديارپور داشت شيرشو مي خورد /// لرستان خبر بزودي داخل سايت هاي كوهدشت ي مطلب مي زنم و ميگم كه از كي خط گرفتي /// تا درودي ديگر بدرود
بله اقای کاظمی با زیرکی خود هم اصلاح طلبان پلدختر را منهدم کرد هم اصولگران پلدختر را زنده کرد چون انان گمان نمی کردند به این اسانی تا 8سال منصب وقدرت به دست بگیرند - درود بر سید حمید طارمی-منهدم کننده اصلاح طلبی
سلام به همه دوستان هم مقاله سقوط از اصولگرایی را مطالعه کردم هم مقاله هبوط از اصلاح طلبی
جالب اینه که آقای خسرو پرویز پور نویسنده مقاله سقوط از اصولگرایی از نیروهای صددرصد اصولگرا هستند که مواضع کاملا شفاف دارند بر خلاف بعضی آقایان که خیلی سریع تغییر ماهیت دادند نیستد و آقای پرویز گراوند نویسنده مقاله هبوط از اصلاح طلبی از نیروهای اصلاح طلبند که با آقای پرویز پور باجناقند
شنیده ام این دو با جناق نویسنده علیرغم اختلاف در دیدگاه سیاسی روابط بسیار حسنه و احترام آمیزی با یکدیگر دارند
پلدختراصلاح طلب نداره...یک عده فرصت طلب جمع شدن ودنبال منافع شخصی هستن به اسم اصلاح طلب
آقای دوستی هم درپلدخترازسیدحمیدکاظمی حمایت کرد ودرمهندسی انتخابات نقش. ویژه داشت...دوستی نه اصلاح طلب است نه اصولگرا...تفکرجدیدی است بنام "حلقه نهاوند"که مانند اختاپوس لرستان وبلکه استانهای زاگرس نشین را دارند اداره میکنند