«فرهنگ کیان»؛ فرهنگ لغت لکی می‌باشد که تألیف آن 30سال به طول انجامیده است.

دغدغه حذف برخی لغات لکی و جانشین شدن لغات فارسی در چند سال اخیر باعث شد تا کتب مختلفی با محور قرار دادن صیانت از زبان لکی تألیف و روانه بازار شود که مهم‌ترین آنها تألیف فرهنگ لغت لکی توسط «کریم کیانی کولیوند» در دو جلد بود.

درواقع هدف از تألیف فرهنگ لغت لکی توسط نویسندگان، تهیه مرجع و سندی جامع جهت صیانت از زبان لکی و معانی معتبر کلمات بود.

نگاهی گذرا بر فرهنگ لغت مذکور نشان می‌دهد که دغدغه فراموشی زبان لکی جدی است چرا که شاید نسل‌های سوم و چهارم لک‌زبان با بیشتر لغات و معانی معتبر آنها بیگانه‌اند! اگرچه در پاره‌ای موارد، حتی برخی افراد از نسل‌های قبل‌تر نیز با معانی برخی واژه‌های لکی غریبه‌اند چرا که گذر زمان و روی آوردن نسل‌های جدید به زبان فارسی، بسیاری از کلمات لکی را بدون کاربرد در گفتگوهای روزمره کرده است و این موضوع نگرانی اهل فرهنگ و ادب لکی را به دنبال داشته است. بجاست در کتاب‌خانه‌های خانگی مردم لک‌زبان، فرهنگ لغت لکی باشد تا ناگهان چه زود دیر نشود که زبان شیرین لکی را به باد فراموشی سپرده باشیم و فرزندانمان فقط به زبان فارسی صحبت کنند.

فرهنگ لغت لکی فرهنگ کیان

کتاب «فرهنگ کیان» تألیف «کریم کیانی کولیوند» که فرهنگ لغت لکی با چندین هزار واژه لکی اصیل و ترجمه فارسی می‌باشد، مجموعه‌ای ارزشمند در حوزه فرهنگ و ادب لکی است که چاپ و روانه بازار کتاب شده است.

ناشر فرهنگ کیان، انتشارات سیفا خرم‌آباد می‌باشد.

از جمله ویژگی‌های منحصربفرد کتاب فرهنگ کیان که آن را از سایر تألیفات در این حوزه مجزا می‌سازد، دقت و حساسیت مؤلف در چینش کلمات و احیای کلمات اصیل زبان لکی است به گونه‌ای که جای تردیدی وجود ندارد که اکثر واژه‌های این زبان کهن با ترجمه دقیق در فرهنگ کیان وجود دارد.

استفاده از حروف انگلیسی و بعضاً یونانی جهت تلفظ دقیق کلمات، از دیگر محسنات این مجموعه می‌باشد. مطابق گفته نویسنده، تألیف این اثر فرهنگی بومی حدود سی سال به طول انجامیده است.

در قسمتی از پیشگفتار مؤلف آمده است:

«...از دوران کودکی همیشه شوقی پنهان در دلم موج می‌زد. بی‌قرار گمشده‌ای بودم. این گمشده چیزی نبود، جز واژه‌ها و تکواژه‌های زبان لکی که آرام‌آرام داشت، تن به‌فراموشی و غارت و گم شدن می‌داد. این واژه‌ها در دل تاریخ می‌گشتند و مرا چونان طنینی گمشده به‌سوی خود می‌خواندند. در همان روزگار کودکی، حسرت هر روز غریب بودنشان را می‌خوردم.

عشق به‌دنیای پر جذبه و جادویی این کلمات هر لحظه در من شعله می‌کشید و سر به‌آسمان می‌سود. انجام کاری در این راستا برایم به‌نوعی رویا تبدیل شده بود. بر آن شدم که به ‌گردآوری و ‌نگارش آنها بپردازم. از نظر مالی توش و توان آن‌چنانی برای خرید کتاب نداشتم. اما عشق به‌گردآوردی خرمن‌خرمن گل‌واژه‌های لکی در ژرفایِ اقیانوسِ بی‌کرانِ ادبِ پارسی همیشه دغدغه‌ام بود و صدایش در نُه‌توی قلبم و دهلیزهای سرم نواخته می‌شد و هر ثانیه، شور و شوق و اشتیاقی وصف ناشدنی در عمیق‌ترین یاخته‌های تن و جانم فریاد می‌کشید.

این شور و شیفتگی تمام جان و جهانم را تسخیر کرده بود و تا سرانجام در سال1360خورشیدی دلم را زدم به‌دریا و از خدای طلب کمک کردم تا در این‌کار جانم را جلا دهد.

قلم به‌دست گرفتم و سرگرم به‌نوشتن و گردآوری واژه‌های لکی شدم. با دقت و وسواس چشم و گوش و دلم را به‌تک‌تک واژه‌ها و کلماتی که از حنجره‌های مردمان لک، به ویژه عامه‌ی مردم می‌تراوید و بر زبانشان جاری می‌شد، می‌سپردم.

به‌پژوهش و تحقیق روی آوردم. شروع کردم به‌نوشتن و مکتوب کردن تک‌واژه‌های لکی و معانی و مفاهیمی که از آنان تأویل می‌شد. در این راه جدای از مناطق لرستان، به‌شهرها و روستاهایی که محل زندگی و زیست هر لک‌زبانی بود رفتم. از شمال کشور گرفته، تا جنوب و غرب و مرکز و  ‌استان‌هایی که رد پایی از هر فرد لک‌زبانی می‌گرفتم، شال و کلاه می‌کردم و رخت سفر می‌پوشیدم. در این‌راه از مصاحبت با پیرزنان و پیرمردان عشیره‌های کوچ‌رو گرفته تا مردان و زنان کهنسال شهری پرس و جو می‌کردم. برای دیدار عشایر اصیل و کهنسالان قوم لک‌زبان، به‌کوه‌ها، به‌چراگاه‌های سرسبز، به‌دامنه‌های زاگرس و البرز سرکشیدم، پا سفت کردم و از سینه‌کشِ سنگ‌ها و صخره‌های زاگرس بالا رفتم، شاید یک‌کلمه از سینه‌های این اقوامی که در دورترین اعصار بشری صاحب شوکت و تمدن بوده‌اند، پنهان مانده و کشف شود.

زبان لکی، یکی از زبان‌های کهن فرهنگ‌ ایران زمین است، فرهنگی که بیش از پنج استان کشور به‌آن تکلم می‌نمایند. این زبان، در برابر تهاجم واژگان بیگانه و سیادتِ فرهنگِ غیر پارسی، اصیل، پاک، زلال و دست‌نخورده باقی مانده است.

غرب با جایگزینی نوعی بی‌بند و باری (گُل‌گَچی) غربی سعی در به‌انحطاط کشیدن و نابودی تمام فرهنگ‌های بومی مردم جهان را دارد.

این فرهنگ‌واژه، گامی است، تا جوانان کشور اسلامی را با اصالت خود آشنا سازد و آنان را از تهاجم بی‌امان فرهنگ بیگانه در امان دارد.»

در ابتدای فرهنگ کیان، سخنانی از بزرگان و اندیشمندان در ارتباط با زبان لکی چنین آمده است:

«گویش‌وران و زبان شناسانی که بر روی زبان‌های باستانی کار می‌کنند، می‌توانند، زبان لکی را مورد مداقه قرار دهند. یکی از راه‌هایی که این گویش‌وران را می‌تواند بر روی زبان لکی به‌فرجام برساند، گفت‌وگو با پیران کهنسال قوم لک است. با شنیدن واژه‌های اصیل و کهن لکی، می‌توان به‌نتیجه رسید. بی‌هیچ تردیدی این عهده فقط از آنان بر می‌آید. در کنار اینان شاعران و نویسندگان با سرودن و نوشتن می‌توانند، خدمتی بزرگ به‌احیاء زبان لک کنند، تا این زبان دچار زوال و نیستی نگردد.

نه هر که سر بتراشد قلندری داند   نه هر که آینه سازد سکندری داند (حافظ)

حمید ایزدپناه می‌گوید: زبان لکی، زبان شعر، بیان حال، عشق، اعتقاد و حماسه می‌باشد.

علی‌محمد ساکی نیز می‌گوید: زبان‌های لرستان (لکی و لری) خیلی کم‌ واژه‌ی بیگانگان را می‌پذیرند، اگر هم قبول کنند تغییراتی در آن به‌وجود می‌آورند یا نمونه جدید می‌سازند که برای زبان صاحب واژه مفهومی ندارد. (که این حقیر آن را مؤلَک نامیده‌ام، مانند مفروس و معرب)

راویلسون اقرار می‌کند: راز دستیابی به‌کتیبه‌های ایران (بیستون) استفاده از واژه‌های محلی می‌باشد، که همانا مسلماً چیزی جز زبان لکی نیست.

ایرانگردی به‌نام ریچ می‌گوید: لک طایفه‌ای قدیمی و بازمانده واقعی از نژاد آرین می‌باشد.» منبع لرسو

 

در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات