رویانیان:
این حاج فتح الله فقط بلد است کری بخواند
مدیرعامل باشگاه پرسپولیس می گوید به بازیکنانش گفته حرف از دربی نزنند و انرژی شان را برای زمین بازی نگه دارند.
به گزارش افکارنیوز ، محمد رویانیان از جشن ۵۰ سالگی تیمش، تلاشش برای مجری گری روی سن و همه حاشیه های این مراسم می گوید. او که حسابی هم شاکی است. شاکی از اینکه همرزم سابقش در مقام شهردار تهران فقط به استقلالی ها کمک کرده است.
* سردار در جشن ۵۰ سالگی تیم تان نشان دادید مجری خوبی هم هستید.
- چه کار کنم. این قدر شلوغش کرده بودند که دلم برای علی ضیا سوخت آن وسط تنها مانده بود. برای همین رفتم کمکش. خیلی شلوغ شده بود. هر کس از یک جای سالن فریاد می زد و اسمی می گفت. کلا برنامه ها ریخته بودند به هم.
* خیلی شلوغ شده بود. خیلی ها هم دلخور شده بودند حتی شیرینی سرپرست تیم تان.
- بله شلوغ شده بود. سالن هیچ جای خالی نداشت. آن جلو هم که جای مهمانان ویژه بود با یکسری از همراهان پر شده بود برای همین یک مقدار بی نظمی ایجاد شد اما نفس قضیه این بود که ما یک جمعی از بزرگان تاریخ تیم مان را جمع کنیم و جشنی با هم بگیریم. اینکه کیک تولد پرسپولیس را همایون خان بهزادی که دوباره خدا او را به ما هدیه داد، در این مراسم برید، چه اتفاق قشنگی بود؟
* اما این شلوغی خیلی هم قشنگ نبود. حتی انگار خود دایی هم شاکی شد.
- نه بابا کجا دایی شاکی شد. اصلا او مسافر اردبیل بود. به من منت گذاشت و آمد. روی سن که آمد هم خداحافظی کرد و رفت. بازیکنان هم اصراری برای حضورشان نداشتیم. علی دایی اصلا از اتفاقات جشن دلخور نبود. از دیگر بزرگان هم می خواهم که اگر هم قصوری از طرف ما بوده به نفس مهم این جشن ببخشند و ما را حلال کنند.
* اما می گویند مجری مراسم علی دایی را به جای آقای گل جهان، آقای گل غرب آسیا خطاب می کرد؟
- نه بابا فکر نکنم. بیچاره این علی ضیا آن وسط گیر افتاده بود. بابا هر کسی جایش بود غش می کرد. برنامه ها عوض شده بودند. جا نبود، یک وضعی شده بود تازه آخر مراسم هم که همه را با هم آوردیم روی سن! سال قبل این مراسم را جواد خیابانی اجرا کرد. آخر آن مراسم او که با جواد هاشمی روی سن بودند به من می گفتند داشتیم می مردیم. علی ضیا که هم جوان است و هم فوتبالی نیست ببین این وسط چه کشیده است. بعد هم وقتی ما این تجلیل قشنگ را از بزرگی مثل محمد دادکان داشتیم، همه دلخوری ها در دلش گم می شوند. اینکه چند اسم جا افتاده باشد قطعا عمدی نبوده است.
* این اسپانسرهایی که شرکت وقف کردند و گفتید پول ندارد جریانش چه بود؟ یعنی باید پول کارمندهای شان را شما بدهید؟
- بابا عجب آدم هایی هستید! پس ما در این دو سال این همه پول از کجا آوردیم. همین صدرا سیستم پول می داد دیگر. نه فقط به ما که به استقلالی ها هم پول داده اند ولی هنوز آن رقمی که ما می خواهیم نیست. یا مثلا ما در این مراسم ۵۰۰ میلیون تومان سرمایه برای پذیره نویسی صندوق مان در بورس از صندوق قرض الحسنه رسالت گرفتیم. به ۱۰۰ پیشکسوت مان بیمه تکمیلی ۵ ساله دادیم که یک خدمت بزرگ است. البته ۹۹ تایش را می دهیم به پیشکسوتان، یک بسته را هم نگه می داریم برای علی فتح الله زاده. چون او هم پیشکسوت پرسپولیس خوی است. تازه قرار بوده بیاید پرسپولیس تهران که از خوی ترانسفر شده به بارسلونا! البته چون خیلی سال قبل بوده فیلم بازی هایش از بین رفته اند. (می خندد و می گوید من و حاجی شوخی نکنیم، نمی شود)
* حالا به کری های تان با فتح الله زاده هم می رسیم اما انگار آن شب هر کس روی سن می رفت باید یک پولی می داد.
- نه بابا فقط این آقای هدایتی چون عشقش پرسپولیس است. یک لطفی کرد و یک تابلوی نفیس را خرید تا بدهیمش به آقای دادکان دوست داشتنی. پولش هم کمک شد به تیم. ما که تیم شهر تهران نیستیم تا شهرداری کمک مان کند. برای همین یا باید از هدایتی بگیریم یا اینکه گالیانی برای مان از شورای شهر میلان پول بگیرد.
* چرا بازیکنان تان را ممنوع المصاحبه کردید؟
- ممنوع نیستند. محدود شدند. گفتیم با باشگاه هماهنگ باشند تا حاشیه ها کم شود. می خواهیم تب بازی به جای رسانه ها در زمین مسابقه داغ باشد. بد کردیم می خواهیم کاری کنیم این بار مردم یک دربی قشنگ ببینند؟ این حساسیت های کاذب باید کم شوند تا بتوانیم یک بازی خوب و قشنگ را ببینیم.
* البته بازی را که قرار است ببازید. این را علی فتح الله زاده گفته؟
- این حاجی فتح الله زاده که مدام می گوید ما را می برد اما کجایش را نمی دانم. در زمین مسابقه که نمی تواند. قول سونا هم داد و عملی نکرد. حالا بگذار کری بخواند. بعد از بازی می بینمش!
* سردار در جشن ۵۰ سالگی تیم تان نشان دادید مجری خوبی هم هستید.
- چه کار کنم. این قدر شلوغش کرده بودند که دلم برای علی ضیا سوخت آن وسط تنها مانده بود. برای همین رفتم کمکش. خیلی شلوغ شده بود. هر کس از یک جای سالن فریاد می زد و اسمی می گفت. کلا برنامه ها ریخته بودند به هم.
* خیلی شلوغ شده بود. خیلی ها هم دلخور شده بودند حتی شیرینی سرپرست تیم تان.
- بله شلوغ شده بود. سالن هیچ جای خالی نداشت. آن جلو هم که جای مهمانان ویژه بود با یکسری از همراهان پر شده بود برای همین یک مقدار بی نظمی ایجاد شد اما نفس قضیه این بود که ما یک جمعی از بزرگان تاریخ تیم مان را جمع کنیم و جشنی با هم بگیریم. اینکه کیک تولد پرسپولیس را همایون خان بهزادی که دوباره خدا او را به ما هدیه داد، در این مراسم برید، چه اتفاق قشنگی بود؟
* اما این شلوغی خیلی هم قشنگ نبود. حتی انگار خود دایی هم شاکی شد.
- نه بابا کجا دایی شاکی شد. اصلا او مسافر اردبیل بود. به من منت گذاشت و آمد. روی سن که آمد هم خداحافظی کرد و رفت. بازیکنان هم اصراری برای حضورشان نداشتیم. علی دایی اصلا از اتفاقات جشن دلخور نبود. از دیگر بزرگان هم می خواهم که اگر هم قصوری از طرف ما بوده به نفس مهم این جشن ببخشند و ما را حلال کنند.
* اما می گویند مجری مراسم علی دایی را به جای آقای گل جهان، آقای گل غرب آسیا خطاب می کرد؟
- نه بابا فکر نکنم. بیچاره این علی ضیا آن وسط گیر افتاده بود. بابا هر کسی جایش بود غش می کرد. برنامه ها عوض شده بودند. جا نبود، یک وضعی شده بود تازه آخر مراسم هم که همه را با هم آوردیم روی سن! سال قبل این مراسم را جواد خیابانی اجرا کرد. آخر آن مراسم او که با جواد هاشمی روی سن بودند به من می گفتند داشتیم می مردیم. علی ضیا که هم جوان است و هم فوتبالی نیست ببین این وسط چه کشیده است. بعد هم وقتی ما این تجلیل قشنگ را از بزرگی مثل محمد دادکان داشتیم، همه دلخوری ها در دلش گم می شوند. اینکه چند اسم جا افتاده باشد قطعا عمدی نبوده است.
* این اسپانسرهایی که شرکت وقف کردند و گفتید پول ندارد جریانش چه بود؟ یعنی باید پول کارمندهای شان را شما بدهید؟
- بابا عجب آدم هایی هستید! پس ما در این دو سال این همه پول از کجا آوردیم. همین صدرا سیستم پول می داد دیگر. نه فقط به ما که به استقلالی ها هم پول داده اند ولی هنوز آن رقمی که ما می خواهیم نیست. یا مثلا ما در این مراسم ۵۰۰ میلیون تومان سرمایه برای پذیره نویسی صندوق مان در بورس از صندوق قرض الحسنه رسالت گرفتیم. به ۱۰۰ پیشکسوت مان بیمه تکمیلی ۵ ساله دادیم که یک خدمت بزرگ است. البته ۹۹ تایش را می دهیم به پیشکسوتان، یک بسته را هم نگه می داریم برای علی فتح الله زاده. چون او هم پیشکسوت پرسپولیس خوی است. تازه قرار بوده بیاید پرسپولیس تهران که از خوی ترانسفر شده به بارسلونا! البته چون خیلی سال قبل بوده فیلم بازی هایش از بین رفته اند. (می خندد و می گوید من و حاجی شوخی نکنیم، نمی شود)
* حالا به کری های تان با فتح الله زاده هم می رسیم اما انگار آن شب هر کس روی سن می رفت باید یک پولی می داد.
- نه بابا فقط این آقای هدایتی چون عشقش پرسپولیس است. یک لطفی کرد و یک تابلوی نفیس را خرید تا بدهیمش به آقای دادکان دوست داشتنی. پولش هم کمک شد به تیم. ما که تیم شهر تهران نیستیم تا شهرداری کمک مان کند. برای همین یا باید از هدایتی بگیریم یا اینکه گالیانی برای مان از شورای شهر میلان پول بگیرد.
* چرا بازیکنان تان را ممنوع المصاحبه کردید؟
- ممنوع نیستند. محدود شدند. گفتیم با باشگاه هماهنگ باشند تا حاشیه ها کم شود. می خواهیم تب بازی به جای رسانه ها در زمین مسابقه داغ باشد. بد کردیم می خواهیم کاری کنیم این بار مردم یک دربی قشنگ ببینند؟ این حساسیت های کاذب باید کم شوند تا بتوانیم یک بازی خوب و قشنگ را ببینیم.
* البته بازی را که قرار است ببازید. این را علی فتح الله زاده گفته؟
- این حاجی فتح الله زاده که مدام می گوید ما را می برد اما کجایش را نمی دانم. در زمین مسابقه که نمی تواند. قول سونا هم داد و عملی نکرد. حالا بگذار کری بخواند. بعد از بازی می بینمش!
